تریدینگ فایندر

رفاقت خبرنگار صداوسیما با مهرداد فرهمند؟

به گزارش انصاف نیوز، حسین امیری، روزنامه نگار در گوگل پلاس نوشت:

حسن شمشادی خبرنگار سیمای جمهوری اسلامی ایران در سوریه اخیرا پستی را بر روی اینستاگرام خود قرار داده که با واکنش های جالب اهالی فضای مجازی رو به رو شده است.
وی در این پست تصویری می نویسد:
«نگاه مادر . . برای سومین شب متوالی، در ساعتی که با موتور برق ساختمون ، به هنگام قطع برق با مادرم داشتم، اخبار می دیدم ، مادرم یه دفعه بی هیچ مقدمه ای گفتند : یه پیرهن بخریم واسه این بنده خدا پست کنیم . وقتی تعجب منو که همه حواسم به پیگیری اخبار انتخابات ریاست جمهوری تونس بود، دیدند گفتند: این بنده خدا دیشب و امشب همین پیرهنو پوشیده، گناه داره خب، برای شب چلش (شب یلدا منظورشون بود) ، یه پیرهن بخریم و براش پست کنیم و خوشحالش کنیم . تازه متوجه شدم که منظورشون پیراهن مهرداد فرهمند بود که داشت زنده از تونس گزارش می کرد . بهشون گفتم مهرداد از دوستای منه و حتما چیزی رو که گفتین رو بهش میگم، که خندیدند و گفتند حتما این کار رو بکن (-: »
این نوشته و اذعان وی به دوستی با خبرنگار بی بی سی مورد تعجب همگان قرار گرفته است. این نوشته بر آن نیست تا موضوع را آفت شناسی کند اما به نظرم دلیل این همه طعنه و کنایه ساخت برنامه های تلویزیونی از سوی همین خبرنگاران علیه بی بی سی و خبرنگاران همین شبکه است. که از یک طرف این شیکه را عامل سازمان های جاسوسی بریتانیا عنوان می کنند و از سوی دیگر به رفاقت های خود با خبرنگاران این شبکه با افتخار اعتراف می کند.
نکته مهم دیگر در این رابطه برخورد همین خبرنگاران سیمای جمهوری اسلامی با خبرنگاران روزنامه ها و خبرگزاری هایی داخلی است که رفاقت هایی را با همکاران خود در گاردین، لوموند، دیلی تگراف و دیگر رسانه های غربی دارند که معمولا به این کار آنها به دیده تردید نگاه می کنند و در هنگامی که اتهامی بدون اثبات جرم حتی علیه آنها زده می شود با نشان دادن عکس خبرنگار مذکور برای وی پرونده سازی می کنند که این خبرنگار با چه رسانه های غربی در ارتباط بوده است.
با احترام به آقای شمشادی و گزارش های وی از بحران سوریه که به جرات می توانم بگویم نشان از شجاعت وی دارد، این نکته را هم عنوان کنم که این رفاقت توام با احترام به بی بی سی کما بیش در بیشتر خبرنگاران تلویزیونی دیده می شود که البته این رفاقت بین همکاران به زعم من محل اشکال نیست.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. این شبیه تعریف کردن همون حکایت شاشیدن بچه روی فرش توسط اون آخوند و وقتی آخوند خونه رفت دید زنش قالی رو قیچی کرده…. حالا ماهواره و مشروب و لباس مارک و تحصیل در اروپا برا ما اخ و اوفه. اما برا خودشون روا و حلاله …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا