آیا قرآن و فیزیک کوانتوم به هم ربط دارند؟ | سکولاریسم معرفتی
مهراب صادقنیا، جامعهشناس دین، در کانال تلگرامی خود نوشت: «به تازگی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفتهاند که “فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است.” فرض میکنیم که ایشان فیزیک کوانتوم را میشناسند و نیز آیات قرآن را هم میفهمند و نتیجهی درستی گرفتهاند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟
اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آنوقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوالرفته سازگار است. اساسا چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم همنوا بکنیم؟ چه تاثیری در دینداری مردم دارد؟
مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان میدهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیستها (اندیشمندان علوم تجربی) پیشرانهای سکولاریزم بودند و روحانیها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانیها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویشتر شدند. رفته رفته، آنها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمیآمدند، بلکه جای ساینتیستها را گرفته و پیشبرندگان سکولاریزم شدند.
حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بونهافر، و دیگر الاهیاتدانهای مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازهای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر میدهند.
اینها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح بهدست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند.
کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام میدهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیینهای وحیانی به تبیینهای تجربی. آنها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند، معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کردهاند. یعنی معرفت را سکولار کردهاند.
من اگر مسئولیتی میداشتم و به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم میآید اوقاتشان تلخ میشود؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیستها، با کسانی دست به یقه میشدم که جسته و گریخته چیزی در بارهی علم شنیدهاند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفتهای تجربی رنگ و لعاب میدهند. مارادونا را ول کنید، غضنفرها را بچسبید!»
انتهای پیام
با آقای صادق نیا کاملا موافقم. فیزیک کوانتومی مطالعه مواد در مقیاس میکروسکوپی است.
در صورتی که آموزه های دینی برای تعالی انسان ها
می باشد. و برای ایجاد وفاق در جوامع از ضروریات
است.
مهراب عزیز شما جامعه شناس دینی یعنی از منظر دینی و به روش علم جامعه شناسی میبینی و تحلیل میکنی و نقادی میکنی. حرف شما درست اما یه خورده رادیکال تر به این مباحث بپردازید.
چرا چنین واکنش ها و تحلیل هایی از سوی عالمان دینی ایراد میشود؟
چه کمبود ها و نقصان هایی در حوزه دینی وجود دارد چه از بعد معرفت شناسی و چه از ابعاد علمی؟
معرفت و فرهنگ دینی چطور تدوین و توسعه پیدا کرد ؟
اقتدار معرفت دینی بر چه چیز استوار است و اقتدار علم چطور؟
نسبت بین تمایلات، باورها ، دغدغه های و نگرش و هنجارهای ما با متون مقدس چگونه است و چطور به آن مشروعیت میبخشیم؟
آیا متن بر واقعیت بیرونی مقدم است؟
جایگاه غرض ورزی ها و منافع شخصی و انحرافات انسانی در تفسیر به رای متون کجاست؟
خشونت های امروز در کشور ما در نتیجه چه نوع نگرشی است؟
تفسیر یا تأویل گرایی متون؟
تاریخ اندیشه دینی؟
سکولاریسم و احیا دین؟
…..
والا راست میگه یک مساله ای دیگه هم اینه که دانشمندان سالها در مورد یک مساله توی آزمایشگاه تحقیق میکنندو عمر خودشونو میزارن و به یک نتیجه میرسند بعد یه سری میان میگن این تو قرآن بوده …
خوب بود
بله قرآن کلام تعالی بخشی است که روح انسان ها تزکیه می کند
اما چون از منبع علم و نور است بعید نیست که اشارات علمی در آن باشد
البته این برای کسی که آگاهی به حقیقت دارد طبیعی است
اما برای دیگران هم می تواند جالب باشد یا موجب تقویت ایمان باشد
حرف حساب.
اصلا نمیفهمم این چه اصراری ست که حتما بخواهند پای دین را به هر مقولهای باز کنند و بعد زور بزنند تا برایش دلیل و برهان بتراشند. کاش بگذاریم هرچیز سر جای خودش باشد و کاربرد خودش را داشته باشد
دست مریزاد.
نه از اون ور بام نه از این ور بام
مقاله به حقی هست اما در دین احکام و دلایل کشف نشده زیادی هست
سلام،آقای صادق نیا لازم نیست برای کسی کف بزنیم بهتر است آزاد بیاندیشیم. اگر بتوان از آیات قرآن موضوعی را کشف کنیم به عنوان یک یافته جدید چه اشکالی دارد اگر توجه کنید اندیشمندان مسلمان هزاران کتاب بر اساس یافته های تجربی از قرآن نگاشته اند. یک جستجوی ساده اما به زبان لاتین تعداد کتب و مقالات بسیاری را نشان خواهد داد و این موضوع جدیدی نیست علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان در این خصوص توضیح داده اند در این خصوص نباید افراط و نباید تفریط کرد در حد اعتدال نتیجه گرفت. اینکه زمان امر مطلقی نیست در مکانیک نسبیت و در قرآن این موضوع تصریح شده یا مباحثی از مکانیک کلاسیک یا مکانیک کوانتمی با پدیده های مطرح شده در قرآن سازگارند کسی که آن را کشف می کند چه اشکال دارد مطرح کند کمترین نتیجه ای که می توان گرفت شاید بتوانیم مباحث تجربی دیگری از قرآن استخراج کنیم که تا کنون بیان نشده اند. به نظرم اگر کمی فلسفه علم مطالعه شود میبینیم که طرح این مطالب تجربی در فلسفه کارگشاست. ضمنا این مطالب چه کار به سکولاریسم دارد. یک یافته علمی است.
کی قرآن زیر سوال رفته که بار دومش اتفاق بیافته
توجه کنید که قرآن حدود ۱۴۰۰ سال پیش نازل شده هر تفاوت نظر علمی با قرآن در این دوران ثابت شده بر اثر جهل انسان بوده
در اینکه قرآن کریم یک کتاب تربیتی است و برای تربیت و هدایت انسان ها نازل شده شکی نیست و صد البته که تفسیر قرآن کریم کار هر کسی نیست و نیاز به تخصص بالایی دارد و افراد بدون تخصص بشدت از اینکار نحی شده اند، اما از آنجایی که مطالب این کتاب شریف بطور مستقیم از طریق وحی و از منشا آفرینش نازل شده،سرشار از مطالب علمی هم میباشد ولی تفسیر و انطباق دادن آنها فقط کار افراد معدودی از بزرگان دینی متخصص در امر تفسیر میباشد
دنیای کوانتوم همان دنیایی زیر اتمی است.یا همان میدانی است که تمام ذرات مادی از ان پدید امده اند به نوعی میدان کوانتوم حاکم برتمام ذرات مادی است .جای است که جدایی وجود ندارد وهمه چیز چنان در هم تنیده است که جدایی بین چیزی نیست این میدان ورای عالم مادی است وباحواس قابل توصیف نیست فقط با هوشیاری قابل وصف است.میدان وحدت یا میدان نقطه صفر یا میدان یکپارچه اطلاعات است،میدان عشق یا ذهن لایتناهی است ،حال ابدی است .در میدان کوانتوم زمان بی نهایت است ومکان هم بی نهایت است ومیدانی ۵بعدی سرشار از هوش ،اطلاعات،انرژی،فرکانس ونوروامواج است..لذا قران نیز کتابی کوانتومی(سرشار از انرژی واطلاعات)که به سمت نور وروشنایی وبرکات هدایت میکند سرشار از عشق است.به همین دلیل این کتاب اسمانی فرکانس بالای دارد.
خداوند در قرآن هرگز نگفته که این کتاب چی وچی وچی…..هست بلکه بارها گفته کتاب هدایت ابدی انسان است. اصلا داستان یه چیز دیگه است به نظر من.
مسأله چیز دیگری است ،به نویسنده فشار اومده که یک سر حقایق علمی توی قرآن کشف میشه ،و باعث میشه به راحتی نتونن بگن قرآن دروغ ،ساختگی و تحریف شده است ،ناچارا این حرف ها رو میزنن که کارهای علمی در مورد قرآن رو به حاشیه بکشونن ،که بعداً بتونن خود قرآن رو زیر سوال ببرن
اگر کتاب در خصوص فیزیک کوانتم نوشته می شود معنی و مفهوم آن این است که دانش و آگاهی و ابزار ، اندکی از آنچه خداوند تو دل طبیعت از قبل نوشته را کشف کردند. یعنی خداوند به دانشمندان توان فراگیری دانش و تولید ابزار دقیق را عطا کرده تا آنچه را که از قبل نوشته به زبان قابل درک بنویسند.
نتیجه
قوانین فیزیک کوانتوم را خدا نوشته. دانشمندان با آگاهی و دانش الهام بخش ، آنها را کشف کردن و قابل فهم نمودند.
بیوشیمی، ریاضی ، نجوم ، گستره کیهان و ذرات زیر اتمی زیر هسته ای هم همینطور
یعنی همه کتب مربوط به خداست فقط خداوند به تعدادی دانشی میده که کشف کنند و نگارش کنند.
علم بر اساس تحقیقات فراوان بدست اومده که ممکنه چند وقت دیگه اعتبارش زیر سوال بره و اصلا خاصیت علم همینه! بخاطر اینه که بشر تا الان زنده مونده، البته دین هم برای پایندگی باید بروز بشه که نمیشه و یکجا ثابت ایستاده.