نامه تهدیدآمیز تیمور لنگ به سلطان برقوق
کانال تلگرامی «کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام» نوشت:
در هنگامه نامه ترامپ، مرور متن نامه تیمور لنگ به سلطان برقوق ـ از ممالیک مصر ـ جالب است:
نامه تیمورلنگ به سلطان برقوق (سال ۷۹۶ هـ.ق):
«بگو: خدایا، ای پدیدآورنده آسمانها و زمین، ای دانای نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف میکردند حکم میکنی.» (زمر: ۴۶)
بدانید که ما لشکر خداوندیم؛ آفریدهشدگان از خشم او، و مأمور بر کسانی که غضبش بر آنان فرود آمده است. نه بر نالندهای دل میسوزانیم و نه بر گریهکنندهای رحم میکنیم. خداوند، مهر را از دلهای ما برکنده است. پس وای، آری وای بر آنکه از حزب ما و در جبهه ما نباشد!
ما شهرها را ویران کردیم، کودکان را یتیم ساختیم، و فساد را در زمین آشکار نمودیم. عزیزترین مردمان در برابر ما خوار شدند و زمام امورشان را با قدرت در دست گرفتیم. اگر کسی در این سخن شک کند و آن را دشوار یابد، بگو:
«پادشاهان هرگاه وارد شهری شوند، آن را تباه میسازند و عزیزان آن را خوار میکنند.» (نمل: ۳۴)
این امر بهسبب فراوانی سپاه ما و شدت نیروی ماست. اسبهای ما پیشتاز، نیزههای ما شکافنده، نوکهای آن درخشان و شمشیرهایمان همچون صاعقهاند. دلهای ما چون کوههاست و سپاه ما به شمار ریگها. ما دلاوران و سالارانیم. پادشاهیمان شکستناپذیر، و همپیمانیمان محترم است. شکوه ما همواره پایدار است.
پس هرکه با ما آشتی کند، در امان است، و هرکه با ما بجنگد، پشیمان خواهد شد. و هرکه دربارة ما چیزی بگوید که نداند، نادان است.
و شما، اگر فرمان ما را بپذیرید و شرط ما را قبول کنید، آنچه ما داریم شما هم دارید، و آنچه بر ماست، بر شما نیز خواهد بود. ولی اگر سر باز زنید و بر ستم خود ادامه دهید، جز خود را ملامت نکنید. دژها با همه استحکامشان ما را باز نمیدارند، و شهرها با همه سختیشان در برابر ما تاب مقاومت ندارند و سودی ندارند. دعای شما علیه ما، در حق ما مستجاب نیست و شنیده نمیشود.
چگونه خداوند دعای شما را بشنود در حالی که از حرام خوردهاید، و به همه بندگان ظلم کردهاید، اموال یتیمان را گرفتهاید و از حاکمان رشوه گرفتهاید؟ پس جهنم برای شما آماده شده، و چه بد سرانجامی است:
«بیگمان کسانی که اموال یتیمان را به ناحق میخورند، آتشی در شکمهای خود میریزند و در آتش شعلهور خواهند سوخت.» (نساء: ۱۰)
چون چنین کردید، خود را در مهلکه انداختید. شما علما را کشتید، پروردگار زمین و آسمان را نافرمانی کردید، خون بزرگان را ریختید؛ و این، به خدا قسم، نهایت طغیان و اسراف است؛ و به همین سبب، جایگاه شما دوزخ است و در آن جاودان خواهید ماند.
و فردا چنین بر شما بانگ زده خواهد شد:
«امروز شما را به عذاب خواری کیفر میدهند، چون در زمین به ناحق سرکشی میکردید و نافرمانی میورزیدید.» (احقاف: ۲۰)
پس بشارت باد بر شما، ای اهل ظلم و ستم، به خواری و زبونی!
شاید شما گمان بردهاید که ما کافریم، اما یقین داریم –به خدا سوگند– که شما کافران و فاجراناید، و خداوند ما را بر شما مسلط کرده، با تقدیراتی خاص و احکامی قطعی.
عزیزترین شما نزد ما خوار است، و بسیاریتان در نظر ما اندک. زیرا ما بر شرق و غرب زمین چیره شدهایم و همه کشتیها را از شما به زور گرفتهایم.
اکنون سخن خود را روشن کردیم. پس در پاسخ شتاب کنید، پیش از آنکه پرده کنار رود، و آتش جنگ برافروخته شود، و بار آن فرو نهاده گردد، و هر چشمی بر شما اشک بریزد، و بانگ جدایی برخیزد:
«آیا هیچکس از آنان باقی ماند؟» (حاقه: ۸)
و فریاد فنا را خواهید شنید، آنگاه که شما را سخت بلرزاند:
«آیا هیچکس از آنان را احساس میکنی یا آوازی ضعیف از آنان میشنوی؟» (مریم: ۹۸)
ما با شما انصاف کردیم که نامه نوشتیم، پس مانند پیشینیان، فرستادگان را نکشید و سنت امتهای گذشته را در مخالفت و نافرمانی خدا تکرار نکنید.
«بر پیامبر جز رساندن آشکار پیام نیست.»
سخن را برای شما روشن کردیم، پس پاسخ دهید.
و السلام.»
انتهای پیام
عجیب است که دقیقاً شرایط امروز ما را بیان میکند!!! پس آیا عبرت گیرنده ای هست!؟ : (چگونه خداوند دعای شما را بشنود در حالی که از حرام خوردهاید، و به همه بندگان ظلم کردهاید، اموال یتیمان را گرفتهاید و از حاکمان رشوه گرفتهاید؟ پس جهنم برای شما آماده شده، و چه بد سرانجامی است:
«بیگمان کسانی که اموال یتیمان را به ناحق میخورند، آتشی در شکمهای خود میریزند و در آتش شعلهور خواهند سوخت.» (نساء: ۱۰)
چون چنین کردید، خود را در مهلکه انداختید. شما علما را کشتید، پروردگار زمین و آسمان را نافرمانی کردید، خون بزرگان را ریختید؛ و این، به خدا قسم، نهایت طغیان و اسراف است؛ و به همین سبب، جایگاه شما دوزخ است و در آن جاودان خواهید ماند.)