«دونالد ترامپ را به تهران دعوت کنید»
محمدرضا اسلامی، استاد دانشگاه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «در مصاحبه ۱۰ فروردین با شبکه NBC ترامپ “مجددا” اظهار کرد که به ریاست جمهوری برای بار سوم فکر می کند. او تاکید کرد که «I’m not joking» (شوخی نمیکنم). سوالی که مطرح میشود اینکه چرا او هنوز سه ماه از شروع به کار دولت جدیدش نگذشته به چهار سال آینده و حضور در قامت ریاستجمهور برای “سومین بار” فکر می کند؟
او میداند که این امر خلاف متمم ۲۲ قانون اساسی است ولی چرا چنین سخن میگوید؟ دلیل چنین اظهار نظر شاذ (Rare) و شگفتآوری به ساختار انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا باز میگردد: وقتی کسی در ایالاتمتحده خودش را برای انتخابات ریاستجمهوری نامزد میکند باید از ۲ ماراتن سنگین عبور کند.
ماراتن اول انتخابات درون حزبی است که باید با همحزبیهای خودش رقابت کند. ماراتن دوم رقابت بیرحمانه و نفس گیر با رقیب از حزب دیگر است. در جریان این دو رقابت، باید صدها میلیون دلار خرج شود و استراتژیهای موثر تبلیغاتی داشته باشد… یعنی عملا پس از دو سال دوندگی وحشتناک، کسی «رئیسجمهور» می شود که از دل یک جنگ بیگلوله برون آمده باشد.
عملا چنین فردی مصداق «بقیه السیف» است، چیزی که به تعبیر فارسی میشود «جان سخت». او کسی است که توانسته با داشتن ویژگیهای بارز شخصیتی به ابتدای «ماراتن اول» برسد و سپس با جان سختی حیرت آور از ماراتن دوم بیرون بیاید.
چنین فردی، بدیهی است که خود را حائز توانمندیهای ویژه، و مصدر قدرتِ کشوری با امکانات خاص میپندارد.
اما درباره دونالد ترامپ «ماجرا» از این هم پیچیدهتر است. او کسی است که به واسطه تدبیر یک «چوپان زاده کنیایی الاصل» از اسب قدرت به پائین افتاد. نبوغ ویژه باراک اوباما و مدیریتِ منسجم او باعث شکست خوردن دونالد ترامپ در ۲۰۲۰ شد.
یک میلیاردر زاده نیویورکی را یک چوپانزاده به تدبیر کنار زد! اما عملکرد بیرمق جو بایدن همه چیز را بر باد داد. دونالد ترامپِ «سخت جان» دوباره از دلِ ماراتن بیرحمانه انتخابات و جنگِ بدون گلوله عبور کرد، با این وصف که این بار او طعم عبور یک گلوله را هم از کنار جمجمهاش چشید.
حال ترامپ بازگشته و خود را نه «بقیه السّیف» یا «بقیه الدّم» بلکه خود را فعّالِ ما یشاء میپندارد.
چنین فردی اکنون بااینکه خسته از جنگ بیرحمانه انتخابات است (و با اینکه هنوز کوفتگیِ دادگاههای 30 پرونده قضایی را در بدن دارد) ولی احساس میکند که لشکری از زامبیهای چوپانزاده و طرفداران اوباما را تار و مار کرده است. او خسته، ولی سرمست از قدرت، جرعه جرعه طعم سکرآور توانمندی و جانسختیِ خود را سر می کشد و نعرههای لااُبالی میزند. بحث «ریاست جمهوری بار سوم» هم از جنس همان نعره های لاابالی است.
بدیهی است که موضع ایران در برابر چنین فردی و چنین فضایی نباید موضع ضعف باشد، ولی ایران نباید دچار اشتباه کلیدی شود. ترامپ با اینکه همه اینها که در بالا شرح شد هست، اما یک چیز دیگر هم هست: او سخت نیازمند «توجه» است. این جمله را دوباره و جور دیگری بخوانیم: او نیازمندِ جدی گرفتهشدن است.
تحقیر ترامپ (آنهم دقیقا در مقطع زمانی که او و تیم پیرامونش احساس موفقیت میکنند) اشتباهی کلیدی است. راهبرد صحیح در مواجه با ترامپ، گفتگو با ترامپ است ولی در تهران.
حضور ترامپ در تهران واجد چند اثر کلیدی است:
۱- زهر مسموم نتانیاهو (که عاشق دیدنِ غزهای شدنِ تهران است) تا حد زیادی خنثی می شود. هیچ چیزی به قدر گفتگوی مستقیم ترامپ با تهران، اسرائیل را آشفته و پریشان نخواهد کرد.
۲- ترامپ یکی از آشناترین سیاستمداران با مفهوم رسانه است. اگر او شما را در برابر فشار افکار عمومی برای مذاکره قرار داده، شما هم او را در برابر فشار افکار عمومی برای حضور در «فضای ایران» قرار دهید.
۳- ترامپ هم مانند هر انسان دیگری با قرارگیری در فضایِ واقعی یک کشور، دریافتهای مستقیم و “جدید” از آن کشور خواهد داشت. باید این امکان را به ترامپ داد که تهران را از نزدیک ببیند، رفتار ایرانی را تجربه کند، و «درک»اش از ایران از طریق «گفتگوی غیرمستقیم» نباشد.
۴- با ولادیمیر پوتین قبلا در تهران دیدار و گفتگو انجام شده، ولی او در آن زمانی که لازم بود در یک معامله بی سر و صدا پرونده بشار الاسد را بست و جولانی را پذیرفت. وقتی که ما با رئیسجمهور روسیه در تهران گفتگو می کنیم، ضروری است که پذیرای منتخبِ مردمِ ایالات متحده هم باشیم. هم پوتین و هم ترامپ دغدغه اول شان منافع کشور خودشان است، اما اشتباه کلیدی این است که پنجره گفتگو را برای یکی باز بگذاریم و برای دیگری بسته.
خصوصا که آن اولی، کشوری است که در طول قرنها بدترین ضربه ها را به تاریخ و تمدن ایرانی زده است.
فضای سیاست داخلی در ایالاتمتحده در یکی از عجیبترین سالهای تاریخ خود است. در چنین فضایی باید متفاوت عمل کرد.»
انتهای پیام
مذاکره با ترامپ در هر جا که باشد بی شرفی محض است.
ضمن اینکه ترامپ بچه نیست و این کار را نخواهد کرد.
مذاکره غیرمستقیم حال حاضر هم فاجعه و باعث بی آبرویی است.
چرا با این همه قدرتی که داریم تکلیف ترامپ و اسرائیل را یکسره نمی کنید؟؟؟