خرید تور تابستانی

کدام صدا، کدام سیما؟

صلاح‌الدین خدیو، کارشناس مسائل بین الملل، در کانال تلگرامی خود نوشت: «چندی پیش برای تقاضای وام به یکی از بانک ها رفتم. در فرم های متعددی که جلویم گذاشته بودند، علاوه بر دین چند بار  از مذهب مشتری هم پرسش شده بود.

این همان بانکی بود که اخیرا فهرست مشتریان خاص و متمول آن منتشر شد.
به همین خاطر دشوار نبود که ذهنم به سوی انگاره های اقتصاد سیاسی و مفهوم سرمایەی بوردیو برود.

بودجەی امسال صدا و سیما 35 هزار میلیارد تومان است. با این پول می توان 35 بیمارستان 350 تختی مجهز ساخت. به ازای هر استان یک بیمارستان.

در یک بازەی زمانی پنج سالە با همین پول می توان دستکم ده نیروگاه برق ساخت و کشور را از گرداب خاموشی ها نجات داد.

در عوض البته صدا و سیما تعطیل می شود! چه اتفاقی می افتد؟ هیچ! دهها و صدها و هزاران مجرای اطلاع رسانی بدون هزینه کار آن را انجام می دهند.

علیرغم این بودجەی هنگفت هم اکنون هم در غیاب مخاطب، این ارگان عظیم عملا تعطیل است و کاری انجام نمی دهد.
اما سوگمندانه این اتفاق نمی افتد! صدا و سیما بخش مهم نظام تبعیض و انحصارات موجود در ساحت های اقتصاد و سیاست و نگهبان آن است.

می فرمایند اتفاق اخیر، سهوی و مغایر با مشی اصلی رسانه است.
اگر راست می گویید، حداقل در کانال های استانی نظیر سنندج و مهاباد با اکثریت سنی، فقط یک روز صدا و سیمای مردم باشید.

نمی توانید! چون سهل است؛ در کردستان، بلوچستان، ترکمن صحرا و …بلکه در تمام ایران نماینده و مدافع اقلیتی کوچک هستید.

برای راستی آزمایی می توان آزمونی ساده برگزار کرد.

صدا و سیما یک بار بگوید: فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، جامی، رودکی، ابن سینا، رازی، طبری، بلعمی، بیهقی و دهها و صدها نام پرآوازەی  ایران قرون میانه، ایرانیانی سنی مذهب بودند و خلفای اربعه را می ستودند!

از دید مدیران و سیاست گزاران آن، ایران در لحظەی تاریخی 1360 منجمد شده است:
امت حزب الله می رزمد و خبری از اینترنت، کانال های ماهوارەای، شبکه های اجتماعی و استارلینک نیست!
نظام سیاسی از چنان فرادستی رشک برانگیز و غیرقابل تصوری بر ساحت های اجتماعی و حتی شخصی برخوردار است که روسیەی عهد شوروی و چین دوران انقلاب فرهنگی حتی خواب آن را هم نمی دیدند.

شوربختانه واقعیت چیز دیگری است و اینها خواب و خیالی سرخوشانه بیش نیست. ملت هشتاد و پنج میلیونی به راه خود می رود و اعتنایی به اخبار و تولیدات این بنگاه عظیم بانگ و رنگ ندارد.

درد اصلی البته همین زمان پریشی است. نمی شود در پنجاه سال قبل ماند و برای امروز نسخه پیچید. آنهم در عصر تغییرات و تحولات شتابان امروز که 50 سال در آن عملا معادل 500 سال است!»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا