ایران بعد از تحریمها: یک سد نامرئی به اسم FATF
مهدی بهروزی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
احتمالاً در این هفتهها خبرهای امیدوارکنندهای دربارهٔ مذاکرات ایران و آمریکا شنیدهاید. همهجا حرف از «رفع تحریمها» و «بازگشت به بازار جهانی» است. اما صبر کنید! اینجا ایران است و هیچچیز آنقدرها که به نظر میرسد ساده نیست. حتی اگر تحریمها فردا لغو شوند، یک مشکل بزرگتر مثل بمب ساعتی منتظر اقتصاد ایران است: لیست سیاه FATF و معاهدههای پالرمو و CFT که مدتهاست روی میز مجمع تشخیص باقی ماندهاند.
پشت پردهٔ شادیِ رفع تحریمها: FATF منتظر ماست!
تصور کنید تحریمها برداشته شود و ایران مثل یک کودک هیجانزده به سمت اقتصاد جهانی بدود. اما چند قدم بعد، یک دیوار شیشهای میبیند به اسم FATF. این گروه بینالمللی سالهاست ایران را به دلیل عدم شفافیت مالی در لیست سیاه نگه داشته است. یعنی حتی با برداشتهشدن تحریمها، بانکهای جهانی به شما میگویند: «با کسی که در لیست سیاه FATF است، کار نمیکنیم!»
آخرین باری که تحریمها در برجام لغو شد، یادتان هست؟ بانکهای اروپایی با وجود اجازهٔ قانونی، حاضر نبودند ریسک کنند و با ایران کار کنند. حالا تصور کنید این بار FATF هم جلوی پایشان سنگ انداخته باشد. نتیجۀ این سناریو چیست؟ رفع تحریمها = شعار
پالرمو و CFT: دو تکه کاغذی که باعث بنبست خواهد شد
این دو معاهده مثل یک تست شخصیت برای ایران در جامعۀ جهانی هستند. پالرمو یعنی «ما با جرائم سازمانیافته میجنگیم» و CFT یعنی «پول تروریستها را رصد و قطع میکنیم». اما در داخل، مخالفان این اسناد فریاد میزنند: «اینها دام استعمار است!» مجمع تشخیص هم سالهاست در لاک دفاعی فرو رفتهاند: نه رد میکنند، نه قبول.
واقعیت این است: بیش از ۲۰۰ کشور، از چین و روسیه گرفته تا امارات و ترکیه، این قواعد را پذیرفتهاند. اما ایران ترجیح میدهد در حاشیۀ نظام مالی جهان بماند و بعد معجزهای اتفاق بیفتد!
پولدار شو یا تحریم باش؟ مسئله این است!
بیایید منطقی فکر کنیم: فرض کنید تحریمها برداشته شود. شرکتهای خارجی چطور میخواهند با ایران کار کنند؟ انتقال پول بدون پیوستن به استانداردهای FATF مثل این است که بخواهید با یک کارت متروی باطله سفر کنید. هیچ بانک بینالمللی حاضر نیست خودش را به دردسر بیندازد. حتی خرید دارو و غذا هم با کارمزدهای نجومی و تاخیرهای چندماهه انجام میشود.
سرمایهگذاران خارجی هم مثل آدمهای عاشق پیشه نیستند. آنها اول از شما گواهینامه میخواهند: «آیا ایران قواعد مالی جهان را میپذیرد؟» اگر جواب «نه» باشد، پولشان را برمیدارند و به سمت ترکیه، امارات یا عربستان میروند.
مجمع تشخیص: آخرین امید یا آخرین مانع؟
ماجرا الان بالاخره به دست مجمع تشخیص افتاده است. این نهاد باید بین «حاکمیت ملی» و «منفعت ملیِ نجات اقتصاد» یکی را انتخاب کند. اما زمان بازی کردن تمام شده است. هر روز تعلل، یعنی نفت ایران ارزانتر فروخته میشود، تورم بالاتر میرود، و فرصتهای طلایی به رقبا واگذار میشود.
نکتهٔ تلخ اینجاست: FATF یک باشگاه خصوصی نیست. این قواعد، الفبای ارتباط با جهان است. حتی کره شمالی هم در حال مذاکره با FATF است! اما ایران ترجیح میدهد در تاریکی بماند و بعد از رفع تحریمها، تازه بپرسد: «چرا پولهایمان برگشت میخورد و همچنان بلوکه مانده است؟»
پایانِ شیرین یا تلخ؟ تصمیم با مجمع تشخیص است
وضعیت این روزهای ایران شبیه کسی است که از زندان آزاد میشود، اما پاسپورتش باطل است و نمیتواند از کشور خارج شود! رفع تحریمها بدون خروج از لیست سیاه FATF، مثل این است که درِ فروشگاه جهانی باز باشد، اما پول شما را قبول نکنند.
اگر مجمع تشخیص فکری به حال پالرمو و CFT نکند، تمام دردسرهای تحریم برمیگردد، اما اینبار نه از جنس سیاست، بلکه از جنس انزوای خودخواسته. وقت آن است که بهجای شعارهای کلیشهای، منافع مردم را در اولویت قرار دهیم. FATF یک انتخاب نیست؛ یک اجبار است برای زندهماندن در جهان امروز.
سوال آخر: آیا مجمع تشخیص میخواهد در تاریخ به عنوان «ناجی اقتصاد ایران» ثبت شود، یا «مانع آخر»؟ پاسخ این سوال، آیندهٔ ایران را تعیین میکند.
انتهای پیام