خرید تور تابستانی

راز های روابط ایران و عربستان؛ آیا مسیر تعامل هموار شد؟

حسین صالحی دانشجوی علوم سیاسی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «راز های روابط ایران و عربستان» می نویسد:

روابط ایران و عربستان سعودی همواره یکی از پیچیده‌ترین و پرتنش‌ترین روابط در عرصه بین‌المللی بوده است. این دو کشور که در قلب خاورمیانه قرار دارند، به دلایل مختلف تاریخی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی، نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات منطقه ایفا کرده‌اند.

اما این روابط با تمام تأثیرات ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود، با چالش‌ها و موانع متعددی مواجه بوده است. از اختلافات مذهبی و هویتی گرفته تا تضادهای امنیتی و رقابت‌های اقتصادی، ایران و عربستان در بسیاری از مقاطع، نه تنها همکاری نکرده‌اند، بلکه در برخی موارد در عرصه‌های مختلف جهانی به رقبای جدی یکدیگر تبدیل شده‌اند.اما چرا این دو کشور، با داشتن تاریخ و تمدنی کهن و منابع طبیعی فراوان، هنوز نتوانستند به همکاری‌های گسترده و سازنده دست یابند؟

پاسخ به این سوال، در بطن بررسی تفاوت‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این دو کشور نهفته است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

-چالش‌های هویتی و مذهبی در روابط ایران و عربستان رقابت دو کشور شیعه-فارسی و سنی-عربی بر سر رهبری منطقه و جهان اسلام، باعث شده است که همکاری به نحو قابل‌توجهی کاهش یابد و حتی در عرصه‌هایی شاهد رقابت مستقیم و گاه خصمانه میان این دو کشور باشیم.

این ماجرا به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (۱۹۷۹/۱۳۵۷) بازمی‌گردد؛ حتی در آن زمان نیز این روابط مسئله‌دار و پرچالش بود. پیامدهای تاریخی بین وهابی‌ها و شیعیان، فضای محدودی برای مصالحه باقی گذاشته است.تاریخ اختلافات مذهبی دو کشور با اوج‌گیری ناسیونالیسم عرب و فارس در کشورهای عربی و ایران، بُعد قومی نیز به خود گرفت.

همچنان‌که در ایران پیش از انقلاب، تأکیدی خاص بر تاریخ ایران پیش از اسلام و شکوه و جلال ایرانیان در مقابل سایر اقوام می‌شد، در عربستان نیز اسلام وهابی در پیوند با عربیت، دو بُعد مذهبی و قومی را در یک چارچوب فرهنگی و در مقابل سایر اقوام و مذاهب قرار می‌داد.

در سال ۱۹۸۷، در جریان مراسم حج، درگیری میان زائران ایرانی و نیروهای امنیتی عربستان سعودی به کشته شدن حدود ۴٠٠ نفر انجامید؛ حادثه‌ای که شکاف مذهبی و سیاسی عمیق دو کشور را به روشنی نمایان ساخت.

همچنین در دوران جنگ ایران و عراق (۱۹۸٠-۱۹۸۸)، عربستان سعودی با اختصاص کمک‌های مالی و نظامی به رژیم صدام حسین، به طور فعال از عراق در مقابل ایران حمایت کرد؛ به طوری که طبق اسناد منابع غربی، عربستان بیش از ۲۵ میلیارد دلار وام و کمک نقدی در طول این جنگ در اختیار دولت عراق قرار داد.

-تضاد در ماهیت سیاسی و الگوی حکمرانی با وقوع انقلاب اسلامی، رژیم پادشاهی محافظه‌کار ایران، که از نظر ساختاری تفاوت چندانی با رژیم آل‌سعود نداشت، جای خود را به ساختار جمهوری اسلامی داد که نقطه مقابل رژیم پادشاهی به شمار می‌رود. رژیم‌های پادشاهی اصولاً رژیم‌هایی محافظه‌کار و خواهان حفظ وضع موجود هستند و از نظر ساختاری نمی‌توانند پذیرای تحولات گسترده باشند.

پادشاهی عربستان نه تنها با ایران، بلکه با کشورهای محافظه‌کار عرب و حتی غیرعرب نیز احساس هم نوایی و نزدیکی می‌کند. شکل‌گیری محور اعتدال در مقابل محور ممانعت نیز در همین چارچوب قابل تبیین است. اغلب، احساس نزدیکی و اعتماد متقابل دو رژیم به یکدیگر، یکی از عوامل مؤثر همکاری و حتی اتحاد در راه حفظ و یا رسیدن به اهداف مشترک است.

عربستان سعودی از سال ۱۹۳۲ تاکنون یک پادشاهی مطلقه بوده و در شاخص دموکراسی مؤسسه اکونومیست (The Economist) همواره رتبه‌ای بسیار پایین، نزدیک به 1.9 از 10، کسب کرده است. ایران نیز با نظام خاص جمهوری اسلامی و وجود نظارت شورای نگهبان، ساختاری ترکیبی و در بسیاری از موارد با تضادهای جدی با پادشاهی‌های محافظه‌کار عرب دارد.

-نگرش‌های متفاوت امنیتی و سیاست‌های منطقه‌ای متضاد در مسائل امنیت منطقه‌ای، دو کشور هیچگاه همنوایی و همسویی با یکدیگر نداشته‌اند. ایران معتقد است که روابط با عربستان باید به مرکز ثقل همبستگی تمام کشورهای منطقه خلیج فارس تبدیل شود و پیشنهاد داده است که ایران و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس، از جمله عراق، اتحادیه‌ای با یکدیگر تشکیل دهند.

علت مخالفت عربستان و دیگر کشورهای منطقه با این پیشنهاد ایران، بدبینی نسبت به برنامه‌های نظامی و نفوذ منطقه‌ای ایران است. وابستگی امنیتی کشورهای خلیج فارس به غرب و به‌خصوص ایالات متحده، بر کسی پوشیده نیست.

عربستان سعودی از سال ۱۹۹٠ علناً خواهان حضور نیروهای آمریکایی در منطقه بوده است تا علاوه بر بیرون راندن نیروهای عراق از کویت، امنیت حوزه‌های نفتی خود را نیز تأمین کند.در مقابل سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های امنیتی عربستان، ایران مخالف حضور نیروهای فرامنطقه‌ای در غرب آسیا است.

در واقع امنیت مجموعه جزیره‌العرب، از جنوب عراق تا جنوبی‌ترین نقطه عربستان، تحت چتر نظامی و دکترین امنیتی ایالات متحده محافظت می‌شود.در سال ۲٠۱۷، عربستان حدود ۶۹ میلیارد دلار برای خرید تسلیحات هزینه کرد و به یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان سلاح در جهان تبدیل شد.

در همان سال، ایران تحت فشار تحریم‌های اقتصادی، بودجه نظامی‌ای در حدود ۱۵ میلیارد دلار داشت که بیشتر آن صرف تولید داخلی تجهیزات دفاعی شد. همچنین در پایان جنگ ایران و عراق، طی سال‌های ۱۹۸۷-۱۹۸۸، واردات تسلیحاتی ایران حدود ۱.۵ میلیارد دلار بود؛ در حالی که عربستان در همان دوره بیش از 5 میلیارد دلار صرف خرید سلاح کرد، با وجود اینکه ایران در شرایط آتش‌بس و نیاز شدیدتری به تسلیحات قرار داشت.

-میراث بی‌اعتمادی و رقابت مستمر در رفتار دیپلماتیک؛ حتی زمانی که ایران و عربستان در یک چارچوب امنیتی، خلیج فارس را به‌صورت مشترک اداره می‌کردند، بی‌اعتمادی واضحی در تحرکات سیاسی و دیپلماتیک هر دو کشور مشهود بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، این بدبینی و بی‌اعتمادی دوچندان شد. اصولاً عربستان سعودی با موضع سنتی حفظ وضع موجود و تقابل با قدرت‌های نوظهور منطقه‌ای، نمی‌توانست با انقلابی همچون جمهوری اسلامی ایران که خواهان تجدید نظر در وضع موجود بود، به توافق برسد.

از سوی دیگر، ایران به علت خصیصه انقلابی خود، بسیار زود پیکان حملات تبلیغاتی را به سوی عربستان و سایر کشورهای محافظه‌کار عرب نشانه گرفت. پس از جنگ ۱۹۹۱، برقراری ارتباط با ایران از دیدگاه عربستان، صرفاً برای مهار ایران و محدود کردن نفوذ آن ضروری بود.

از منظر ریاض، شکست صدام حسین، ایران را به نامزد اول رهبری منطقه‌ای بدل کرده بود، و همین مسئله باعث شد عربستان به‌ناچار به سمت تعامل محدود با تهران حرکت کند.

در بحران یمن، از سال ۲٠۱۵ تا کنون، عربستان سعودی با تشکیل ائتلاف نظامی به رهبری خود علیه حوثی‌های مورد حمایت ایران، نشان داد که سطح بی‌اعتمادی میان دو کشور نه‌تنها کاهش نیافته بلکه وارد فاز نظامی و نیابتی شده است.

-اقتصاد نفت‌محور و رقابت در بازار انرژی جهانی؛ ایران و عربستان هر دو از عمده‌ترین صادرکنندگان نفت و مواد پتروشیمی در منطقه و جهان به‌شمار می‌آیند. ساختار اقتصادی هر دو کشور مبتنی بر رانت نفتی بوده و اقتصادشان اقتصادی تک‌محصولی محسوب می‌شود.

یکی از نکاتی که در نظریه‌های همگرایی مورد تأکید قرار می‌گیرد، وجود مکمل‌بودن ساختارهای اقتصادی در میان کشورهای خواهان همکاری‌های گسترده است.با توجه به نکات ذکرشده، ایران و عربستان هیچ‌گونه مشابهت مذهبی، قومی و فرهنگی نداشته و در نتیجه امکان همکاری‌های گسترده میان این دو کشور بر مبنای این مولفه‌ها تا حدود زیادی سخت و تامل برانگیزاست.

این عوامل، مانع از تعامل اقتصادی سازنده میان دو کشور شده است. در سال 2023، عربستان به‌طور میانگین روزانه حدود ۷.۵ میلیون بشکه نفت صادر کرد، در حالی که صادرات نفت ایران با توجه به تحریم‌ها، حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز بود.

این تفاوت در ظرفیت تولید و صادرات نفت، یکی از دلایل اصلی رقابت این دو کشور در اوپک و بازار جهانی انرژی است. هر دو کشور معمولاً در نشست‌های تعیین سهمیه نفت اوپک، دیدگاه‌های متضاد و بعضاً متناقضی دارند.

سخن آخر اینکه با توجه به مجموعه عوامل تاریخی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی، می‌توان گفت روابط ایران و عربستان همواره در چرخه‌ای از بی‌اعتمادی، رقابت و تضاد منافع گرفتار بوده است. حتی در دوره‌هایی که سطح روابط دیپلماتیک بهبود یافته، عمق شکاف‌ها و تضادهای بنیادی، مانع شکل‌گیری یک همکاری استراتژیک پایدار شده است.

حل این اختلافات نیازمند تغییرات بنیادی در نگرش امنیتی، هویتی و اقتصادی هر دو طرف است؛ امری که تاکنون تحقق نیافته و در کوتاه‌مدت نیز چندان محتمل به نظر نمی‌رسد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا