صلح ایران و آمریکا در گرو داستان درست
/ اهمیت نوع روایت مذاکره و معامله بر نتیجه /
علی اصغر شفیعیان
حساسیت اولین مذاکرات کاملا دو طرفهی ایران و آمریکا پس از چند دهه بسیار بالاست؛ نوع روایت از این مذاکره و معامله بر نتیجهی آن لااقل از سوی تصمیمگیران ایرانی تاثیر خواهد گذاشت. مذاکرهای که اصل آن هم در دوران ترامپ غیرقابل تصور بود.
سیاست خارجی ایران در این مقطع حساس، نیازمند وفاق ملی و پذیرش داخلی است. مراقبت از فضای سیاسی و رسانهای، کلید پیشرفت یا عقبگرد مذاکرات است.
مذاکرات منتهی به برجام از ابتدای دههی هشتاد آغاز شد. اما مذاکرات فعلی، مسیر متفاوتی دارد و برای نخستینبار، دو طرف مستقیماً پای میز مذاکره نشستهاند و عمان فقط واسطه است. مانند برجام طرفهای دیگری با منافع متفاوت ندارد. برای همین گسترش موضوع مذاکرات در آن زمان پیچیده بود ولی حالا نیست!
در مذاکرات منتهی به برجام، روسای جمهور وقت یعنی خاتمی، احمدینژاد و روحانی و وزرایشان، همگی بازیگر بودند و در زمان توافق، به عنوان قهرمان یا مقصر و شکست خورده معرفی میشدند. این بار اما موضوع ملی دیده شده و هیچ ادعایی به نام این دولت یا آن جریان وجود ندارد. لااقل بنای آن نبوده و نیست.
حامیان دولت میانهرو، رقیب آن و دیگر قوا، هیچکدام در مقابل مذاکره نیستند و نگاه رقابتی ندارند. اختلافها تنها دربارهی میزان امتیاز در بدهبستان احتمالی است.
توافق داخلی بر سر اصل مذاکره، کمک میکند نتیجهی آن ـ چه مثبت چه منفی ـ با پذیرش مواجه شود. در برجام اما پس از توافق، جریانهایی به مخالفت برخاستند و مانع پیشرفت آن شدند و در زمان خروج آمریکا آن را به گردن یکدیگر میانداختند.
ترامپ در توافق قبلی نقشی نداشت، اما حالا مذاکرات را پروژهی خود میداند و روی نتیجهاش حساب سیاسی باز کرده است. ضمن این که حل موضوع ایران را در بازی بزرگتری برای دولت میبیند. از نگاه او، توافق برای «کنترل برنامهی هستهای ایران» میتواند حتی جایزهی نوبل صلح را در پی داشته باشد.
مواضع بازیگران اصلی دو طرف در این ماهها، جدی، صریح، قاطعانه و در مسیر توافق است. برای کمک به نتیجه، حفظ وحدت و اعتماد بهنفس ملی اهمیت دارد. تضعیف جایگاه ایران با روایتهای تحقیرآمیز را اپوزیسیون خارج و کاسبان تحریم داخلی دنبال میکنند تا بر تصمیمگیران فشار بیاورند.
پیشنهاد: ۱. تشکیل «ستاد روایت ملی مذاکرات» با حضور تحلیلگران غیردولتی، ۲. هماهنگی پیام میان نهادها و اجتناب از دوصدایی رسانهای و ۳. آموزش سخنگویان رسمی برای حفظ انسجام بیانی در سطوح مختلف قدرت، ضروری است.
انتهای پیام