راه حل برای ایران: ژئواکونومیک
امیرعلی امیری، فعال اقتصادی
در حالیکه ایران مشغول مرور و ارزیابی نظامی، سیاسی و روانی دوازده روز گذشته است، دشمن با تمرکز بالا گام بعدی را آغاز کرده است: آتشبس در غزه، پذیرش بینالمللی راهحل دو دولت، نزدیکی دوباره با عربستان سعودی، و نهاییسازی توافقنامههای ابراهیم. این تحرکات صرفاً دیپلماتیک نیستند؛ آنها معماری اقتصادی تازهای را رقم میزنند که عامدانه جمهوری اسلامی ایران را از معادله حذف میکند.
اکنون در برابر یک دو راهی جدی قرار داریم: یا همین حالا بهصورت حسابشده و از موضع قدرت با ایالات متحده وارد تعامل شویم و ابتکار ژئواقتصادی دشمن را خنثی کنیم، یا نظارهگر نظم منطقهای تازهای باشیم که بدون حضور ما – و شاید علیه ما – شکل میگیرد.
این به معنای تسلیم نیست. بلکه صحبت از زمانبندی دقیق، قدرت چانهزنی و هنر حکمرانی است.
ایران، کشوری شکننده نیست. با وجود سالها تحریم و انزوا، اقتصاد ما همچنان پابرجاست. پشتوانهای بالغ بر ۲۲ تریلیون دلار منابع هیدروکربنی، موقعیتی استراتژیک در میان ۱۵ کشور همسایه، و جمعیتی جوان و ۸۹ میلیونی، مزیتهایی هستند که کمتر جایی در منطقه، بهویژه اسرائیل، از آن برخوردار است.
در حالی که اسرائیل بر کمکهای مالی همیشگی آمریکا تکیه دارد، قدرت ایران در توان ایستادگی مستقل آن نهفته است. اما باید پذیرفت که صرفِ ایستادگی کافی نیست. زمان آن رسیده که دوران مقاومت انفعالی به پایان برسد و جای خود را به سلطه فعال اقتصادی بدهد. بهعبارتی ساده: ایران باید به «ژئواقتصاد» محوری چرخش کند.
چگونه؟
نخست، باید بپذیریم که پیوستن به نظام مالی جهانی – از طریق FATF و SWIFT – و لغو تحریمهای ثانویه، یک ضرورت راهبردی است، نه یک امتیاز اضافی. نکته کلیدی اینجاست: لازم نیست از آمریکا بخواهیم تحریمهای اولیهاش را بردارد. آن تحریمها به مسائل داخلی خودشان مربوط است. هدف ما باید «دسترسی به جریان مالی جهانی» بدون سلطهپذیری از ایالات متحده باشد.
دوم، باید ظرفیت کامل بخش خصوصی ایران را آزاد کنیم. کارآفرینانی مانند آقای سلطانی از شرکت کاله، تنها نوک کوه یخ هستند. حتی با عادیسازی محدود، میتوانیم سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب کنیم، به رشد سالانه ۸٪ برسیم، و اقتصاد ایران را تا اوایل دهه ۱۴۱۰ به «۱.۷ تریلیون دلار» برسانیم.
اما این امر مستلزم اصلاحاتی بنیادین است:
* ثبات پولی با استقلال بانک مرکزی و انضباط مالی؛
* بازطراحی هدفمند یارانهها برای کاهش اتلاف منابع و حمایت از اقشار آسیبپذیر؛
* صادرات نفت با چارچوبهای قراردادی شفاف و قابل اتکا؛
* توانمندسازی بنگاههای کوچک و متوسط از طریق تسهیل اعتبار و توسعه زیرساختهای دیجیتال؛
* اتصال ایران به راهروهای تجاری اوراسیا از طریق توسعه زیرساختهای منطقهای؛
* جذب سرمایهگذاری خارجی در صنایع صادراتمحور با مشارکت چین و اروپا.
این مسیر خیالی نیست. این نقشه راهی است برای تبدیل ایران به قطب اقتصادی خاورمیانه، در حالی که اسرائیل- با حذف از ادغام منطقهای – به حاشیه رانده میشود.
دستاورد ژئوپلیتیکی این مسیر، عظیم است. اما تنها در صورتی که «هماکنون اقدام کنیم».
در غیر این صورت، معماری خاورمیانه توسط دیگران تکمیل میشود – با تلآویو درون و تهران بیرون. دشمن این را میداند. برای همین با سرعت عمل میکند.
ما هنوز فرصت داریم. اما نه برای همیشه.
ایران باید دکترین «صلح از مسیر قدرت اقتصادی» را در پیش بگیرد.
چرخش به ژئواقتصاد، اکنون در دستان ماست – یا آن را رقم میزنیم، یا فرصت را از دست میدهیم.
انتهای پیام