در انتخابات اتاق بازرگانی چه خبر است؟
رضا صادقیان در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت: شاید اگر برادر معاون رییس جمهور، اخوی حجاریان، پسر نهاوندیان و حمیدرضا عارف و داماد یکی از مسوولین دولت در انتخابات اتاق بازرگانی شرکت نمیجستند و سودای برنده شدن در رقابت بخش خصوصی را به لقایش بخشیده بودند، چنین حاشیههایی ساخته نمیشد و تعدادی از کاندیدای اتاق بیانیه ی سیاسی صادر نمیکردند و یا شمارگانی از همین کاندیدا سخن از نشر اکاذیب نمیگفتند.
این انتخابات متفاوت است مانند هر کدام از انتخابات دیگر که با حاشیههایی همراه بوده است، حضور آقازادهها در چنین انتخاباتی بیش از آنکه نشانهای از فعالیت بخش خصوصی و یا فراهم بودن فضا برای کسب و کار نیروی جوان و خوش ذوق باشد، بازگو کننده ی وجود عظیمی از “رانتمالی” و فراهم شدن فرصتهای بهشدت نابرابر و یا داشتن “رانتجایگاه” است، رانتجایگاه ناخواسته فرد را به سوی کسب قدرت و حتی سهمخواهی و فعالیت در عرصهی اقتصادی میکشاند.
براساس لیست نهایی شهرهای مختلف انتخابات اتاق بازرگانی شاهد حضور بخش کاملا خصوصی هم هستیم و می توان انسانهایی را یافت که با تلاشهای خود و پس از سالها فعالیت اقتصادی جایگاهی پیدا کردند و نماینده ی بخش خصوصی واقعی هستند. در واقع مدعای این افراد به دلیل فعالیتهای مالی و تجاری کاملا مشخص است، کسانی که با دولتهای وقت و براساس چالشهای پیشرو رفت و آمد داشتهاند ولی با توجه به روشن بودن جایگاهشان با دولت سخن میگفتند و صدای بخش خصوصی را به دولت انعکاس میدادند، چنین افرادی اکثر از حوزه ی تولید برخاستهاند و تمام پیچ و خمهای کار و فعالیت اقتصادی بخش خصوصی را درک میکنند.
دغدغههای این افراد را میتوان در نظرسنجی سایت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی دید، سوال را بخوانید: “آیا با این نظر موافق هستید که هیأت نمایندگان اتاقها باید متشکل از بخش خصوصی واقعی و غیر رانتی باشد؟” بدون شک طرح چنین پرسشی در این روزهای حکایت از آن دارد که بخشی از مسوولان دولتی با توجه به قدرتی که در اختیار دارند و یا داشتند، تبلیغات عجیب و غریب انجام میدهند، پخش صدای ضبط شده ی یکی از کاندیدا و تماس با مشترکین همراه اول غیر از سودجویی و استفاده از رانت تفسیری دیگر ندارد. دامن زدن به این جو، اتاق بازرگانی را خستهتر و بیهودهتر از امروز هم خواهد کرد، شاید بتوان حرف بخش خواستارانتحول را بازگرداندن و یا قدرت بیشتر به اتاق دانست، اما پیروز شدن جریان نزدیک به دولت و کسانی که تجربه ی کار مدیریتی در اقتصاد خصوصی را نداشته و از دل سفارش شدنها و رانتها بیرون آمدند اقتصاد ایران را به سوی دولتیتر شدن پیش خواهد برد.
اینکه کنشگران عرصه ی سیاست پای در میدان اقتصاد مینهند، خوش نیست و نشانههایی از فساد را میتوان در همین سودای کسب و کار و قدرت خواهی در بخش اقتصاد هم مشاهده کرد. آنچه مشخص است، میتوان در دورههای قبل هم چنین جدالهایی را دید، دورههایی که بخشی از جریان سنتی اصولگرا با توجه به تجربههای کسب شده در بخشهای مختلف دولت و نهادهای نزدیک به دولت قدم در اتاقی گذاشتند که چند صباحی قبل در مقابل خواستههای همان بخش ایستادگی کرده بودند. نمیتوان همزمان دل در گروی فعالیت اقتصادی در بخش خصوصی داشت و مدیر دولتی هم بود، داشتن قدرت در بخشهای دولت و سودای تجارت در بخش خصوصی داشتن زمینههای فساد را به شدت فراهم میآورد و کمتر انسانی را میتوان یافت که دامانش از چنین آلودگیهایی پاک بماند.
در واقع انتخابات اتاق بازرگانی آنچنان که باید و شاید نمایی دقیق و روشن و شفاف از فعالیتهای بخشی خصوصی را نشان نداده و نمیدهد، اتاقی که مرز میان فعالیت اقتصادی بخش خصوصی، خصولتی و دولتی را به شدت در هم ریخته است. فعالین بخش خصوصی این روزها، مدیران دولتی سالها و ماهها قبل بودند، چنین درهم ریختگی سبب میشود اتاق بازرگانی با مشکلی دیگر دست و پنجه نرم کند.
با توجه به لیست کاندیدای انتخابات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی؛ به یک نکته ی بسیار ساده میتوان پیبرد، بخش عظیمی از کاندیدا فعالیت «بازرگانی» دارند و نه فعالیتهای صنعتی و یا تولیدی. این مساله رونمایی مجدد از وضعیت اقتصادی کشور است، اقتصادی که داشتن کارت بازرگانی و وارد کننده ی کالا شدن بیش از تولید کننده بودن ارج دارد. تولید کننده باید با هزاران مشکل از قبیل وامبانکی، اداره ی بیمه و یا اداره ی مالیات و نهادهایی دیگر با کارهای موازی سر و کله بزند و توانی برای حضور در اتاق هم پیدا نخواهد کرد، در حالی که وارد کنندههای کالای خاص، ماشین، موبایل و سایر کالاهای صنعتی با کوچکترین جابجایی قیمت ارز و یا جابجایی تعرفههای ابلاغی از سوی دولت حداقل برای نسل بعد از خودشان ثروت کلانی باقی خواهند گذاشت!
به گمان من، فعالیت بازرگانان و یا همان وارد کنندگان کالا و نه تولید کنندگان و صنعتگران، و حضور فعال مدیران سابق دولتی فضای اقتصادی را به سویی میبرد که تجار و بخش کالایی شدن امور دست بالا را پیدا کند و فضا را حتی برای شاغلین در بخش تولیدات صنعتی محدودتر از دورههای قبل نماید. تجربههای درآمدزایی تولید کنندگان با تاجران کالا بسیار متفاوت و گاه به شدت متضاد است. مصاحبههای منتشر شده ی فعالین اقتصادی و کاندیدای اتاق بازرگانی شهر تهران در نشریات اقتصادی تصویر ثروتمندانی را ارایه میکند که از دل واردات و لابیگری پیمانکاریها به ثروت رسیدهاند و تولید جایی در اندیشه ی آنان ندارد.
کلام آخر؛ جدال و حملههای شخصی و تخریب شخصی به سود جریانی دیگر، نشانههایی از ضعف اخلاقی، ناسالم بودن رقابتهای انتخاباتی و از دست دادن سرمایههایی است که از جدال میان بخش خصوصی و دولتی و وارد کنندگان کالا که عمده ی سود را میبرند حکایت دارد. تصویر انتخابات اتاق بازرگانی، نمایی از حال و روز این روزهای اقتصاد ایران است، اقتصادی دولت محور و رانتخوار.
انتهای پیام




