دیداری از «شرق» تا «فارس»
/ دیدار نوروزی اعضای تحریریه با رسانههای اصلاح طلب و اصولگرا /
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: سالی پر التهاب را از سر گذراندیم؛ سالی پر از درگیری، سوءظن، سوءتفاهم و تجربههایی ناخوشایند از مواجههها و مقابلههای گروههای سیاسی مختلف. سالی پر از مرگ و میرهای عجیب. با هر اتفاق، به عنوان یک رسانه، غیاب درک متقابل را در لایههای مختلف جامعه بیش از پیش احساس کردیم.
به همین خاطر در آخرین جلسهی تحریریه برنامهای آماده کردیم تا گام نخست برای گشودن باب گفتوگو در رسانهمان را برداریم. این اولین قدم اتفاق غریبی نبود؛ استفاده از سنت ساده و حسنهای بود که نه منسوخ شده است و نه فراموش، تنها قدرت تاثیر آن بر خلق و خو و روابطمان هرروز بیشتر دست کم گرفته میشود. قرار گذاشتیم تا در سه روز متوالی به رسانهها سری بزنیم و شادباش عید بگوییم.
خط کشیهایی که هرروز بیشتر از معنای خود خالی میشوند را کنار گذاشتیم و رسانهها را از هر طیف و با هر جهتگیری سیاسی در لیست دیدارمان قرار دادیم. برخی پذیرایمان شدند و برخی به دلایل مختلفی مثل نبود سردبیر و یا تعطیلی تحریریه و یا سرشلوغیهای پایان سال این دیدارها را به بعد موکول کردند.
با «عبدالله گنجی» و روزنامهی جوان شروع کردیم. دیدار خوبی بود. در پاسخ به سوال کم سنترین عضومان –و نه کوچکترینشان- مبنی بر اینکه چه آرزویی برای سال جدید دارد؟ با شوخی پاسخ داد که آرزو برای جوانان است. اما در نهایت آنچه برای خاکی که در آن زندگی میکنیم میخواست، همان دغدغههایی بود که هرکه دل نگران آیندهی فرزندان این سرزمین است، دارد.
اندکی دلخوری داشت و کمی سوال که شاید به همهاش در آن فرصت اندک پاسخ داده نشد یا دلگیریها کامل برطرف نشد اما یقین دارم که آنچه میانمان گشوده شد باب گفتگو و دیدارهای بعدی بود.
پس از جوان سری به خبرآنلاین زدیم. در کافه خبر معروفش نشستیم و با یکی از اعضای شورای سردبیری گپ زدیم. کافه خبر علیرغم اینکه آلاچیقی دنج و کوچک بود اما اهل شنیدن و خواندن حتما بحثهایی که تقریبا هریک آغاز در گرفتن دیالوگ و گفتوگو میان افرادی با دیدگاههای متفاوت از هم بوده را به خاطر دارند.
خانم صدر، عضو شورای سردبیری پس از آنکه با تحریریهی خبر آنلاین آشنایمان کرد، ما را به سمت تحریریهی روزنامهی خبر ورزشی، که در همان ساختمان و همان مجموعه قرار داشت، راهنمایی کرد. تحریریهای پر انرژی که همگی پس از ورود ما ایستادند و حتی با شوخی عضو معلم انصاف هم که گفت «آقا بنشینید»، ننشستند؛ لابد بخاطر ورزشی بودنشان بود. فرصت نشد که بپرسیم آیا همیشه تحریریهشان همینقدر مردانه است و یا چون نزدیک تعطیلات است هیچ خانمی در تحریریه حضور ندارد، اما به هر حال در آن مقطع ما زنی را در تحریریهی خبر ورزشی ملاقات نکردیم.
پس از آن نوبت به نو کردن دیدار با اهالی روزنامهی قانون رسید. همانطور که از روزنامهشان بر میآید اگر بخواهیم در یک کلام وصفشان کنیم، ویژگی بارز تحریریهی قانون زنده بودنشان بود. جمعی خلاق و خوش مشرب بودند. کنار هم نشستیم و با هم خبرهای اجتماعی هردو رسانه را که تاثیری گذاشته بود مرور کردیم. هر دو رسانه گزارشها و خبرهایی در 96 کار کرده بودند که بی هیچ هماهنگی مکمل هم شده بود. در آن فضای شاد و پر از شوخیهای دوستانه عکسی دست جمعی گرفتیم و قانون را به قصد ایسنا ترک کردیم.
در ایسنا هم استقبال گرم بود. با «علی متقیان»، مدیر ایسنا، اندکی نشستیم و گفتوگو کردیم؛ از اتفاقاتی که در سال گذشته از سر گذراندیم سخن گفتیم و برای مصاحبهشان با یکی از دراویش گنابادی در بحبوحهی ماجرای گلستان هفتم به آنها دست مریزاد گفتیم. به بخشهای مختلف ایسنا رفتیم.
مقصد بعدی سفر شهری نه چندان کوتاهمان «تابناک» بود. گفتوگویمان با «محمدصادق عرب»، مدیر مسوول تابناک دربارهی تلگرام و امکان فیلترینگش کمی طولانیتر شد.از دلایل این اتفاق و اینکه تا چه اندازه محتمل است صحبت شد و حتی میهمان ناخواندهی اتاق مدیر مسوول پرندگان ساکن شده در سقف کاذب اتاق بودند و سروصدای زیادی هم داشتند در این گفتوگویی که بیشتر اقتصادی بود تا سیاسی هیچ وقفهای ایجاد نکرد و بحث تا این سوال بی پاسخ پیش رفت که آیا میتوان جایگزینی برای تلگرام پیدا کرد یا خیر؟!
آخرین رسانهای که از آن دیدار کردیم ایرنا بود. به خاطر عدم هماهنگی زودتر کمی از وقتمان مقابل نگهبانی ایرنا صرف شد و حراست آن به جد معتقد بود که امکان دیدار با دکتر «ضیا هاشمی»، مدیرعامل ایرنا وجود ندارد که البته طی تماسی با خود او، به سرعت پذیرای ما شد. در این دیدار مدیر ایرنا پیشنهاد داد تا جلساتی برگزار شود و نقدها به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و راهکارهای رسانههای دیگر و متخصصین این حوزه برای هرچه بهتر شدن این خبرگزاری شنیده شود.
هاشمی که پیش از آن در حوزهی دانشگاه فعال بود، دست خود را در رسانه بازتر میدانست و معتقد بود که در این حوزه امکان عمل کردن در راستای بهبود وضعیت، بیش از دانشگاه است چون دخالتها در رسانه با دانشگاه قابل مقایسه نیست.
دیدارهایمان در روز 27 اسفندماه از سر گرفته شد. به چهار روزنامه سر زدیم که اولیشان دنیای اقتصاد بود. تحریریهای منظم و سردبیری خوش برخورد که معتقد بود رسانهها در بخش اقتصادی خود به درستی و با جدیت کار نکردهاند.همچنین در تعریف خاطرهای مشترک با یک عضو تحریریهی ما اشاره شد به اینکه «علی میرزاخانی»، سردبیر دنیای اقتصاد، در دیدار ماه رمضان پارسال رسانهای با رییس جمهور در بحبوحهی مسایل سیاسی که دیگر رسانهها مطرح میکرده اند با جدیت نکات و مشکلات اقتصادی و راهکارها را با رییس جمهور در میان گذاشته که خود معتقد بود تاکیداتش چندان تاثیری نکرده و گوش شنوایی نداشته.
بعد از دنیای اقتصاد به دیدار روزنامهی «شرق» و «مهدی رحمانیان»، مدیر مسوول آن رفتیم. از حال انصاف پرسید و از وضعیت شرق توضیحاتی داد.گفت که او هم مدتها است خطکشیها و جناح بندیها را از معنا تهی میداند و پایبندی فکری به این مرزبندیها ندارد.
پس از شرق به همشهری سری زدیم. در پارکینگش مزدایی که احتمالا همان ماشین پرخبر و پر دردسر بود را زیارت کردیم و بعد از آن به دیدار «مرتضی حاجی» مدیر همشهری رفتیم علاوه بر اشارهاش به مصاحبهاش با انصاف دربارهی همان ماشین پرخبر در پارکینگ همشهری، دربارهی وضعیت همشهری گفتوگو کردیم و اینکه چه خوب میشود اگر ثبات این مجموعه وابستگیای به تغییرات شهرداری نداشته باشد. مدیر همشهری هم بر همین نظر بود و گفت که «برخی از دوستان میگفتند که حاجی در همشهری انقلابی عمل نکرده و من هم گفتم که رسانه جای انقلابی عمل کردن نیست»
او مشکل همشهری را داشتن پرسنلی بیش از حد نیاز میدانست. ایدههایی برای همشهری داشت که شاید در سال جدید شاهد عملی شدنشان باشیم. همچنین از دوران مسوولیتش در آموزش و پرورش گفت؛ از پایهگذاری خبرگزاری دانشآموزان، «پانا»، که آن روزها رسالتی داشته و امروز آن اهداف کمتر در آن دیده میشود. بعد از این جلسهی نه چندان کوتاه و تبریک عید به سمت روزنامهی «هفت صبح» رفتیم. روزنامهای به سردبیری «آرش خوشخو» و خوشفکر با تحریریهای پرتلاش و آرام. سردبیرش به درستی معتقد بود که هفت صبح روزنامهای است که مردم هنوز برای خواندنش دست در جیب میکنند و هزینه میپردازند. تحریریهای گرم داشت که با جدیت حتی در این آخرین روزهای سال انرژی مضاعفی صرف تولید محتوایی میکردند که نتیجهاش حتما خواندنی میشد.
حسن ختام این دیدارها در صبح روز 28 اسفندماه بود. دیدار از خبرگزاری فارس؛ سه تن از مسوولان آن، آقایان «بیات»، «شیخی پور» و «ترکاشوند» در این دیدار حضور داشتند. از رابطهی دکتر «پزشکیان» با انصاف نیوز پرسیدند و پس شنیدن این توضیح که هیچ رابطهی سیستماتیکی در میان نیست، از منصف بودن و آزادگی پزشکیان گفتند و اینکه منش و صداقت او را میان اصلاح طلبان میپسندند. گپ و گفتمان با فارسیها هم به نقطهای مشترک رسید و آن اینکه هیچ رسانهای، از هیچ طیفی علاقهای به سانسور ندارد. برخی محدودیتها برای اشخاص برای آنها هم سوال برانگیز و غیرضروری میآمد وخلاصه آنکه آنها هم با تغییر مدیریت از چندی پیش، برای فعالیتهای رسانهای خود دنبال بازتر شدن فضا هستند. هنگام بدرقه هم وقت گذشتن از تحریریهای که همگی مرد بودند توضیح دادند که خانمها به تازگی و با پیشنهاد خود برای راحتی به طبقهای دیگر منتقل شدهاند.
فارس پایان دیدارمان از رسانهها بود اما امید داریم بابی که در انصاف باز کردیم آغازگر راهی باشد تا زبانی مشترک برای فهم یکدیگر را پیدا کرده و تمرین کنیم.
انتهای پیام