دربارهی شاهد علوی هتاک
«حمیدرضا جلاییپور» استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب که فرزندش – محمدرضا – از چند روز پیش در بازداشت به سر میبرد، به اظهارات شخصی به نام «شاهد علوی» که اعدامهایی در کردستان در ابتدای انقلاب را به او نسبت داده بود، واکنش نشان داد.
به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت تلگرامی آقای جلایی پور با عنوان «درباره شاهد علوی هتاک» در پی میآید:
جناب شاهد علوی یک نویسنده جداییطلب، سرنگونیطلب، دروغپرداز (و …) است و فعالیتهایش علیه اصلاحطلبان (بعنوان مهمترین مانع در جلوگیری از ناامن شدن و سوری شدن ایران) با حمایت مالی بنسلمان سعودی ارتباط مستقیم دارد. (من چون سبک کارم «آمدنیوزی» و «شاهدی» نیست، پستهای تلگرامی شاکیان ایرانی ایشان در کشورهای غربی را در اینجا به اشتراک نمیگذارم).
وقتی اصلاحطلبان کاربرد خشونت را در مبارزات مدنی (خصوصا در دیماه ۱۳۹۶) محکوم کردند موتور ضدیت و کینه شاهد علوی علیه «جلائیپورها» به راه افتاد- و دستگاههای تبلیغی دولت موازی هم آنرا رله میکردند. او ابتدا با اتکا به دروغ محض و وقیح مدرک تحصیلی و افتخارات علمی من و محمدرضا را به سخره گرفت که من و محمدرضا به آن پاسخ دادیم. ولی او به تخریبش ادامه داد چون ماموریت او کشف حقیقت نیست و او از راه «تخریب اصلاحطلبان» هم نان چرب میخورد و هم ژست سیاست رادیکال میگیرد. (رسانه متبوع او هم «آمد نیوز» دائم به دروغ تبلیغ می کند که جلائیپور به مردم معترض در دیماه ۹۶ گفته «کرکس»! به تکذیبیهام مراجعه کنید).
این «شاهد هتاک» بارها اعدام ۵۹ نفر از پیشمرگههای حزب دموکرات در دادگاه تبریز را به دروغ به من نسبت میدهد. همه میدانند پس از انقلاب و پس از جنگ نقده (درست دو ماه پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۷) حزب دموکرات کردستان و بعد حزب کومله جنگ مسلحانه را علیه جمهوری اسلامی به قصد تجزیه مناطق کردنشین ایران پایه ریزی کردند. در دوسال اول این درگیریها بیش از پانصد پاسدار (نه بسیجی) را این پیشمرگههای مسلح در شهرهای سردشت، مهاباد، بوکان، پیرانشهر و اشنویه به شهادت رساندند (در همان دوره صدام با طرح انفال صدها روستای مرزی کردهای عراق را با خاک یکسان کرد و ترکیه بیش از سیهزار مردم کردش را کشت). در این درگیریها تعدادی از پیشمرگان مسلح دستگیر شدند و در زندان تبریز بیش از یک سال نگهداری و به سبک دادگاههای انقلاب آن زمان محاکمه شدند و من (یعنی حمیدرضا جلائیپور) بعنوان فرماندار مهاباد و نه فرمانده قرارگاه حمزه که مسوول امنیت مناطق کردنشین بود و مقر آن ارومیه بود، اصلن یک ماه بعد از طریق خانواده زندانیها از اعدام این ۵۹ نفر مطلع شدم.
همان زمان من و استاندار آذربایجان غربی نحوه محاکمه و این اعدامها را هم با گزارش و هم با حضور در شورای امنیت کشور محکوم کردیم و بعدا کل ماموران قضایی تبریز که در ربط با این اعدامها بودند تعویض شدند. و فرمانداری مهاباد به اندازه وسعش به خانواده اعدامیان رسیدگی کرد. مثلا شخصا و با کمک مرحوم پدرم در تهران اجازه ندادیم که هیچکدام از دانشجویان کرد مهابادی از سوی گزینش دانشگاهها رد صلاحیت شوند. آن دانشجویان الان از پزشکان و مهندسان مجرب کردستان و کشور هستند. اما «شاهد علوی هتاک» و مامور هربار موضوع اعدام ۵۹ نفر را «از زمینه و زمانهاش» بیرون میآورد و به من نسبت میدهد!! در حالیکه من هم در کتابم «فرازوفرو جنبش کردی» این اتهام «شاهد هتاک» را تکذیب کردهام و هم در مصاحبهای داغ و طولانی با روزنامه اعتماد به دقت به به شرح وقایع کردستان پرداخته و این اتهام را تکذیب کردهام. حتی در آنجا به صراحت گفتهام افتخار «یک روز خدمت» من در شهر مهاباد در آن شرایط حساس جنگی به مردم کرد با «صد روز خدمت» من در روزنامه اصلاحطلب «جامعه» و دیگر فعالیت های اصلاحطلبانه قابل مقایسه نیست.
نکته جالب و ظریف، همسویی تبلیغی تقابلگرایان در داخل و سرنگونیطلبان در خارج علیه «اصلاحطلبان تحت فشار و معتقد به مبارزه مدنی» است!! چه بسا اگر من در روزهای اخیر در رخداد دستگیری محمدرضا تندروهای داخلی را نقد نمیکردم «شاهد هتاک» هم چیزی علیه جلائیپورها نمینوشت!!
با این همه من فکر میکنم. تا پول بنسلمان و حمایت نتانیاهو و ترامپ از سرنگونیطلبان و جداییطلبان ایران هست، افرادی مثل شاهد علوی این اتهامها علیه «اصلاحطلبان غیرکاسبکار» (و این دو جلائیپور) را ادامه میدهند. لذا ما هم راهی جز تکذیب مکرر نداریم.
انتهای پیام