«شرکتهای بازاریابی شبکهای مخرب اقتصاد کشور» | پروندهی هرمیها 3
/ گفتوگوی انصاف نیوز با پدر بازاریابی نوین ایران /
«کیانوش درویشی»، خبرنگار انصاف نیوز: «احمد روستا» پدر بازاریابی نوین و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، معتقد است: شرکت های بازاریابی شبکهای حال حاضر در ایران به هیچوجه شبکهای نبوده و این شرکتها با آموزش ناصحیح به اعضای خود، افراد را با دلایل غیر واقع -نه نیاز واقعی- مجبور به خرید و مصرف میکنند؛ از طرفی وزارت صنعت، معدن و تجارت مسوولیت خود را تنها صدور مجوز برای این شرکتها میداند نه نظارت بر آنها.
متن گفتوگوی خبرنگار انصاف نیوز با احمد روستا و همچنین مسوول بازاریابی شبکهای وزارت صنعت معدن و تجارت در پی میآید:
احمد روستا: نگاه من به این شرکتها به شدت منفی است / شرکت های موجود وانمود به شبکهای بودن میکنند
خبرنگار انصاف نیوز: نظر شما نسبت به شرکتهایی مثل بادران، بیز و پنبهریز که معروف به شرکتهای بازاریابی شبکهای هستند، چیست؟
احمد روستا: من اصولا با این نوع شرکتهای بازاریابی شبکهای موافق نیستم و اتفاقاً همهی آنها مدام با من تماس میگیرند؛ نگاه من نسبت به این شرکتها به شدت منفی است، چون هیچکدام از آنها شبکهای نیستند و وانمود به شبکهای بودن میکنند و متاسفانه با پیامهایی که اصلا صحت ندارد عدهای ترقیب میشوند و به طرف این شرکتها میروند. بعد از مدتی از کار در بازار، افسرده و دلسرد میشوند و از این طریق عدهای نیروی جوانِ کشور را از بین میبرند! کارهایی که آنها میکنند به هیچ وجه در چارچوب، قواعد و اصول بازاریابی شبکهای به معنای واقعی نیست.
از طرف دیگر جامعهی ما یک نگاه کاملا منفی نسبت به اینگونه شرکتها دارد چون اینها اگرچه فعلا مجوز دارند، اما مجوز داشتن دلیل درست اداره شدن آنها نیست؛ به نظر من در آینده هم ما ممکن است شاهد نزول اینطور شرکتها و حتی حذف تعدادی از اینها باشیم و مابقی آنها هم اگر بخواهند بمانند، تنها راهی که دارند این است که بر اساس واقعیتهای بازاریابی شبکهای مسیرشان را بازسازی و دنبال کنند.
به خیلی از کارها پایبند نیستند
شرکتهای بازاریابی و نتورکر خود را شبکهای معرفی میکنند و نه هرمی، تفاوت آنها با یکدیگر چیست؟
در خیلی از موارد تفاوت دارند، در واقع فعالیتهایی که به عنوان نظام انگیزشی در همکارانشان ایجاد میکنند و همچنین نوع محصولات، خدمات و کالاهایی که عرضه میشود و در واقع اصولی که باید رعایت بشود، همهی اینها برای خودش در دنیا مشخص است؛ در ایران هم باید رعایت بشود، اما متاسفانه مثل برخورد ما با همهی پدیدهها، خوش استقبالِ، بد بدرقه هستیم. ابتدای امر کاملا با جذابیتهای اولیه شروع میکنند، عدهای را به سمت خودشان جلب میکنند، در ادامه نسبت به خیلی از کارهایی که باید صورت بگیرد پایبند نیستند.
مردم را با دلایل غیرواقعی مجبور به خرید و مصرف میکنند
تاثیر این شرکتها بر اقتصاد کشور چگونه است؟
قطعا آثار منفی و مخربی دارد، به دلیل اینکه شرکتهای بازاریابی شبکهای به نحوی سعی در توسعهی بعضی از کالاها دارند و مردم را با دلایل غیر واقع -نه نیاز واقعی- مجبور به خرید و مصرف میکنند.
آنچه را که نیروهای این شرکتها انجام میدهند به نحوی وادار ساختنِ خریدار به خرید و فروش با انواع ترفندهاست. در دنیای امروز که خریدار مهمترین نقش در انتخاب کالا و خدمت را دارد اصولا این روشها، روشهای جذابی نیست.
مطمئنا با توجه به اینکه نسل آینده و نسلی که فعلا در بازار فعال است، بسیار هوشمند بوده و علاقهمند به این است که خودش کالا و خدمات را انتخاب کند، دیگر مثل گذشته تاثیرپذیر نخواهد بود و تنها زمانی تاثیرپذیر خواهند بود که آنچه را که ارایه میشود در مسیر درست انجام شود چه از لحاظ تعهدات خدمات و چه به لحاظ پاسخگویی به انتظارات مشتری.
نیروها به طور غیر واقعی و با ایجاد انگیزههای کاذب جذب میشوند
دلیل برخورد نکردن دولت با این شرکتها و مجوز دادن به آنها چیست؟
به هرحال پیشتر موجی در کشور ایجاد شده بود؛ عدهای اعتقاد داشتند اگر بازاریابی شبکهای (البته نه در مورد هر کالا یا خدمتی) در بعضی از زمینهها به درستی انجام بشود میتواند عدهای را به کار بگیرد و شغلهایی را به وجود بیاورد اما وقتی زمان گذشت ثابت شد بعضی از این شرکتها به هیچوجه نسبت به آن تعهداتی که داشتند خوب عمل نکردند، به ویژه در جذب نیروهایشان.
من معتقدم بزرگترین ضعف این شرکتها جذب نیروها به طور غیرواقعی و ایجاد انگیزههای کاذب و در حقیقت جذابیتهای غیر واقعی است. معمولا گروههایی هم که جذب میشوند از قشر بیکار یا بعضی از طبقاتی هستند که میخواهند به اهداف مادی و معنوی زندگی خودشان برسند و وقتی وارد میشوند فکر میکنند باید به سرعت به اوج قلهها برسند و در نهایت دچار یک نوع رکود و درجا زدن در نوع فعالیتهایشان میشوند.
عدهای در این شرکتها عضو میشوند و بعد بدون هیچ دستاورد مالی و معنوی بیرون میآیند، تاثیر اجتماعی این موضوع چیست؟
بزرگترین تاثیر اجتماعیاش این است که دلسردی، ناراحتیهای روحی و روانی، افسردگی و در واقع حس بیاعتمادی نسبت به خیلی از فعالیتهای کسب و کار، در قشری ایجاد میشود که آیندهسازان مملکت هستند؛ یعنی جوانانی که باید نیروی مولد یک کشور باشند در آغاز فعالیتهای حرفهای با صحنههایی روبرو میشوند که آنها را نسبت به خیلی از پدیدها بدبین میکند.
راهکار این معضل چیست؟
راهکار این است که باید روی فعالیتهای این شرکتها نظارت کامل باشد و افراد و حتی کسانی که استخدام میشوند اگر با وعده و وعیدهایی که پاسخ داده نمیشود مواجه شدند، بتوانند به سازمانهای مسوول مراجعه کنند و مسوولین هم به سرعت به موضوع رسیدگی کنند؛ فضای مسموم و نامناسب در اینگونه شرکتها از بین برود و اصولا بازاریابی شبکهای توسعه پیدا کند.
مسوول بازاریابی شبکهای وزارت صنعت: تخلفات این شرکتها به وزارتخ صنعت مربوط نیست
این درحالی است که خانم «تیموری» مسوول بازاریابی شبکهای وزارت صنعت معدن و تجارت (معاونت طرح و برنامه) به خبرنگار انصاف نیوز گفت: این شرکتها ممکن است تخلفاتی داشته باشند؛ اگر کسی نسبت به کیفیت و کمیت کالاهای این شرکتها شکایتی داشته باشد به وزارتخانهی صنعت معدن و تجارت مربوط نمیشود و باید به سازمان حمایت از مصرف کننده مراجعه کنند.
وی در خصوص روند شکایات گفت: ابتدا باید شکایتها در شرکت مرجع مطرح شود، اگر شکایت مورد بررسی قرار نگرفت به مراجع ذیصلاح دیگر مراجعه کنند.
این مسوول گفت: وظیفهی ما فقط دادن مجوز به این شرکتها است و هرکسی که شرایط آییننامههای تاسیس شرکتهای بازاریابی شبکهای را داشته باشد میتواند مجوزهای فعالیت را دریافت کند!
انتهای پیام
بسیار حرف های نقض و دروغینی نوشته اید و همچنان با همان دیدگاه قدیمی و کهنه به اینکار مطالب را تحلیل کرده اید
بله دکتر احمد روستا به غیراصولی کار کردن یکسری عده اشاره کردند ولی تمام مطالبتان کذب بود که حاکی از بیسوادی نویسنده بود
حتی کلیپ ویدیویی خود احمد روستا در اپارات ببین متوجه تحلیلهای اشتباهتون خواهین شد
کیانوش درویشی عزیز لطفا کن برو یک کتاب در مورد بازاریابی بخوان بعد برو گزارش تهیه کن. اگر توان خرید کتاب نداری ادرس بده واست بفرستم.
البته حق هم دارید وقتی هیچ مطلبی پیدا نکردی یکی را پیدا میکنید پاچشو میگیرید شاید یه لقطمه نون ازش در اومد به نرخ روز دارید کار میکنید دیگه