خرید تور تابستان

«خدمتگزاری دیپلم گرفت، معلم شد»

طاهره رحیمی از بیست و شش سال پیش در آموزش و پرورش مشغول به کار است و اکنون مدیر دبستان پسرانه‌ی شهید شفایی در پاسداران تهران است و می‌گوید در مدرسه‌ی تحت مدیریتش پژوهش، محور فعایت معلم‌هاست. او و یکی از معلمان مدرسه از تجربه‌ی فعالیت‌هایشان می‌گویند و از نحوه‌ی جذب معلمان در آموزش و پرورش انتقاد می‌کنند و معتقدند که نیروهای ناکارآمد وارد کار مهم تدریس شده‌اند و عده‌ای حتی با دیپلم توانسته‌اند در آموزش وپرورش مشغول به کار شوند. رحیمی می‌گوید معلمان ما بی‌انگیزه شده‌اند.

در این گفت‌وگو که حدود دو هفته‌ی پیش انجام شده است با مدیر این مدرسه و یکی از معلمان آن درباره‌ی فضای آموزشی کشور و مشکلات فرهنگیان صحبت‌هایی شد که در ادامه می‌آید:

خانم رحیمی در توضیح فعایت‌های مدرسه‌ی تحت مدیریتش به خبرنگار انصاف نیوز می‌گوید: «مدرسه‌ی ما پژوهش‌محور است. در طرح کاوش در سطح منطقه دانش‌آموزان ما رتبه‌ی اول را آورده‌اند. در سایه‌ی پژوهش مسائل تربیتی هم به خوبی آموزش داده می‌شود. در سالهای گذشته نگاه و رویکرد آموزش و پرورش به بحث پژوهش بسیار خوب شده است اما مدارس نمی‌توانند اینکار را انجام دهند چراکه آگاهی و اطلاعات مجریان آموزش و پرورش در آنها کم است و آنها با پژوهش آشنا نشده‌اند. این‌ها را می‌شود با کارگاه‌ها و کلاس‌های ضمن خدمت آموزش داد اما متاسفانه معلم‌ها بی‌انگیزه شده‌اند نگاه پژوهش‌محوری ندارند. اهمیت دادن مدارس به موضوع پژوهش به صورت سلیقه‌ای است. ما پروژه‌ای به نام اقدام‌پژوهی داشتیم که در آن مشکلات خاص دانش‌آموزان مثل اضطراب یا اختلال یادگیری را شناسایی می‌کردیم و شروع به آسیب‌شناسی می‌کردیم تا مشکل حل شود. اگر معلمی در این زمینه اطلاعات نداشته باشد نمی‌داند چطور برای حل مساله باید ورود کند. ما سعی بر آموزش آگاهی به معلمان داشتیم.»

رحیمی معتقد است معلمان انگیزه‌ای برای کار پژوهشی ندارند و توضیح می‌دهد: «انگیزه می‌تواند درونی یا بیرونی باشد. انگیزه‌ی بیرونی معلم تشویق است که می‌تواند از سمت مسوولان، مدیر یا والدین باشد. اگر تشویقی وجود نداشته باشد معلم آرام آرام بی‌انگیزه می‌شود. اگر معلم‌ها بدانند که پژوهشی که می‌کنند باعث آسان شدن کارشان می‌شود به اینکار رغبت پیدا می‌کنند.»

معلمی که طاهره رحیمی را در مصاحبه همراهی می‌کند در مورد مشکلات مالی معلمان و تأثیر آن بر انگیزه‌ی آنها می‌گوید: «همکاران ما قطعاً با مشکلات مالی برخورد کرده‌اند و این باعث کم شدن انگیزه می‌شود. این به برنامه‌ریزی آموزش و پرورش بستگی دارد که به خاطر سیاست‌هایی که به نظر ما غلط است حقوق معلم و انگیزه‌‌ی او پایین بیاید. کار ما از ساعت 12:30 تمام می‌شود، آموزش و پرورش باید فرصتی ایجاد کند تا معلمان بتوانند اضافه‌کاری بگیرند. این می‌تواند از طریق برگزاری دوره‌های تخصصی باشد که معلم‌های توانمندی بسازد که بتوانند حتی به اولیا آموزش دهند. کلاس‌های ضمن خدمتی که برگزار می‌شود فقط در ارزشیابی پایان‌سال معلم‌ها تأثیر دارد.»

او در مورد این‌کلاس‌ها اضافه می‌کند: «بعضی از این کلاس‌ها کارآیی خوبی دارند، مثل کلاس‌هایی که به عمل منتهی می‌شوند اما بعضی دیگر تکرار مکررات است، یک نفر هم جای بقیه امتحان می‌دهد.»

مدیر مدرسه می‌گوید: «بعضی از این کلاس‌ها فقط اتلاف هزینه و وقت است و ارتقای آگاهی و سواد برای معلمان ما ندارد. مدارس در یک سطح قرار ندارند حتی مدارس دولتی هم در یک سطح نیستند. معلم‌های ما نیاز و خوراک علمی زیادی دارند و من مجبورم که برایشان کلاس‌های اضافه برگزار کنم، اما اگر آموزش و پرورش این را یکدست کند، مدارس ما در یک سطح قرار می‌گیرند و دیگر از مقایسه شدن‌ها جلوگیری می‌شود و این مشکلاتی که باعث سردرگمی اولیا و آزار مسوولان مدارس می‌شوند از بین می‌روند.»

رحیمی معتقد است در حال حاضر بزرگترین مشکل آموزش وپرورش نیروی انسانی کارآمد است. و اضافه می‌کند: «آموزش و پرورش مدتی با چالشی روبه‌رو شد؛ معلمان خروجی زیادی داشت همزمان به خاطر بسته شدن دانشگاه‌های تربیت معلم، ورودی هم نداشت. به این صورت آموزش و پرورش دچار کمبود شد که برای جبران آن از نیروهای بازنشسته استفاده کرد که جواب نداد. دانش‌آموزی که سرشار از انرژی است نیاز به معلم جوان و کارآمد دارد. دانشگاه‌های تربیت معلم در تربیت این نیروها خوب کار می‌کردند. دانشگاه فرهنگیان تأسیس شده است اما فعلاً از آن خروجی نداریم.»

او با انتقاد از نحوه‌ی جذب می‌گوید: «برای جذب نیرو تا حدی از معلمان بازنشسته استفاده می‌شود و یا یک نوعی از جذب وجود داشت که افرادی که کار دفتری می‌کردند را به عنوان معلم جذب کردند. هرچند بعضی از نیروهایی که جذب آموزش و پرورش شدند تخصص و آموزش کافی نداشتند. مثل دفترداران و مربیان بهداشت و ورزش. یا خدمتگزاری بود که دیپلم گرفت و توانست وارد نظام آموزشی شود. الان وقتی مدرسه‌ای معلم کلاس دوم یا سوم ندارد. مسوولان اداره می‌گویند مسوول فناوری اداره برود و درس بدهد. آیا او توانایی آموزش دارد. در بهترین حالت معلم را از مقطع متوسطه به مقطع ابتدایی منتقل می‌کنند. آیا این معلم می‌تواند با دانش‌آموز کلاس اول ارتباط برقرار کند و به او درس بدهد؟»

معلم مدرسه اضافه می‌کند: «وقتی من در جزیره‌ی خارک کار می‌کردم مسوولان طرحی دادند و گفتند خانم‌هایی که بیکار هستند در نهضت سوادآموزی کار کنند و چند نفر را باسواد کنند. این افراد صلاحیت علمی نداشتند اما بعضی از آن‌ها بعداً جذب آموزش و پرورش شدند.

من خانمی را می‌شناختم که تعجب می‌کردم چطور می‌تواند به کسی درس دهد و نهضت او را بپذیرد، اما بعدها متوجه شدم همان خانم را برای معلمی کلاس اول ابتدایی گذاشته‌اند. الان هم کامل جذب آموزش و پرورش شده‌ است. در مورد این افراد تحقیق بسیار ضعیف است، نیروهای زیادی به این طریق وارد آموزش و پرورش شدند. این‌ها بعد از مدتی توانایی خود را از دست می‌دهند و دیگر نمی‌خواهند تدریس کنند از این افراد در هیچ‌جایی هم نمی‌شود استفاده کرد، مگر ما چقدر دفتردار می‌خواهیم. نباید ورود به کار دبیری اینقدر راحت باشد.

رحیمی با اشاره به اینکه استعدادیابی وظیفه‌ی اصلی آموزش و پرورش است، می‌گوید: «کشف استعدادهای دانش‌آموزان است وظیفه‌ی اصلی آموزش و پرورش است؛ من خودم را موظف می‌دانم که اگر دانش‌آموزی استعدادی دارد که بلد نیست آن را ابراز کند و والدین هم متوجه‌ی آن نشده‌اند را پیدا کنم. ما شرایط بروز استعداد را ایجاد می‌کنیم و آنها را به مسابقات مختلف معرفی می‌کنیم. اگر ما استعداد آنها را کشف نکنیم کم‌کم احساس سرکوب شدن به آنها دست می‌دهد. ما باید این توانایی‌ها را ببنیم. در آموزش و پرورش سعی همه بر این کار است اما توفیق کامل به دست نیامده است. برای اینکار امکانات و زمان کم است و تعداد دانش‌آموزان زیاد است. استعدادیابی با طرح شهاب در آموزش و پرورش انجام می‌شود. هدف این طرح شناسایی استعدادهای دانش آموزان و هدایت آنها است از کلاس اول معلم‌ها این استعدادها را می‌بینند و حمایت می‌کنند. اما طرح شهاب برای دانش‌آموزان از سال چهارم شروع می‌شود. اگر دانش‌آموزی در زمینه‌ای ضعفی هم داشته باشد به او کمک می‌شود. نباید دانش‌آموزان بعد از رفتن به مقطع بالاتر رها شوند، باید بین مدیران مدارس تعاملی برقرار شود که دانش‌آموز فکر نکند رها شده ‌است.»

او می‌گوید آموزش و پرورش در چند وقت اخیر به موضوع پرورش توجه بیشتری دارد تا به سمتی برود که پرورش و آموزش بشود نه آموزش و پرورش و توضیح می‌دهد: «همین که تکالیف کم می‌شود و مدارس خاص را به عادی تغییر می‌دهد به معنای این است که آموزش و پرورش فشار آموزشی را کم می‌کند. مهارت آموزی و مسابقات پرورشی هم نشان‌دهنده‌ی این است که به موضوع پرورش توجه می‌کند اما متاسفانه رویکرد مدارس تا حد زیادی سلیقه‌ای است و به مدیران مدارس بستگی دارد. اگر آموزش و پرورش لطف کند و نظام یکدست‌سازی را انجام دهد فضای بهتری ایجاد می‌شود و این رقابت‌های ناصحیح از بین می‌رود و آرامش بیشتری حاکم می‌شود. مدارس گاهی در رقابت باهم رفتارهای غیر حرفه‌ای نشان می‌دهند که اصلاً خوب نیست.»

او در مورد مهمترین چالشی که کودکان دبستانی با آن روبه‌رو هستند می‌گوید: «متاسفانه بچه‌ها در این سن دچار کمبود محبت هستند. بسیاری از پدر و مادرها جدا زندگی می‌کنند یا طلاق گرفته‌اند. اینکه این کودکان محبت پدر و مادر را همزمان ندارند موجب مشکلات مختلفی مثل پرخاش و اضطراب می‌شود. ما دانش‌آموزی داریم که لباس مدرسه را در خانه‌ی یکی از والدین جامیگذارد و با لباس دیگری به مدرسه می‌آید و به همه توضیح می‌دهد که لباسش خانه پدرش یا مادرش جا مانده است. این‌ها تاثیرات بدی روی این کودک می‌گذارد.»

او با تاکید بر لزوم همکاری مدارس و رسانه‌ها می‌گوید: «مدارس و مطبوعات به عنوان دو موسسه‌ی فرهنگی باید برای هم‌افزایی تلاش کنند. صداوسیما هم با آموزش و پرورش همراه نیست. وقتی ما در آموزش وپرورش می‌گوییم که کتاب کمک درسی استفاده نکنید یا خوراکی مضر نخورید صداوسیما با ما همراهی نمی‌کند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. واقعا جاي خوشحالي است كه هنوز هم در جامعه فرهنگياني مثل مدير مدرسه شفاييان و معلمشون پيدا ميشن كه به مسايلي اهميت ميدن كه سالهاست كسي تلاشي براي انها نميكند، اموزش و پروش مهمترين بخش جامعه است در حاليكه حتي از سوي دولت هم حمايت نميشه . مسئله اينده بچه هاي ماست كه قراره اين جامعه رو بسازن و بايد بيشتر به يادگيري و استعدادهاشون اهميت داد. من به عنوان يك مادر از اين خانم به عنوان مدير مدرسه و معلمهاي زحمت كشي كه واقعا به يادگيري بچه ها اهميت ميدن تشكر و قدراني ميكنم و براشون ارزوي سلامتي و موفقيت دارم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا