هزینهی سفارش طلایی «خوبان»
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی به بهانهی توصیهنامهی عبدالحسین خسروپناه به آموزش و پرورش قم که برای سفارش خواهرش نگاشته شده است، دربارهی نقش پررنگ این توصیه نامهها در بکارگیری «نورچشمیها» نوشت:
این روزها شاهد واکنشهای نسبتا قابل توجه کاربران شبکههای اجتماعی به انتشار نامهی آقای خسروپناه در مورد خواهرشان به مدیر کل آموزش و پرورش شهر قم هستیم. نامهای که قرار بود در اندرونی و روابط خاص باقی بماند ولی گویا هنوز مسوولان ما نمیدانند وقتی نامهای را از طریق اتوماسیون اداری برای یکی از کارکنان و یا مدیران بخشها ارسال میکنند، در اکثر وقتها امکان ویرایش آن وجود ندارد چه برسد به حذف و تکذیب آن!
به گمانم انتشار متنی در دفاع از عملکرد ایشان و کشف دستهای پنهان که در اکثر مواقع از سوی مسوولان مورد توجه خاص و ویژه قرار گرفته و میگیرد، شوخی است (نگاه کنید به آخرین گفتگوهای مدیر عامل گروه سایپا و بیانیهی کذایی در حمایت از ایشان، که با ادبیاتی عجیب نقش دشمنان همیشه در صحنه را بازگو میکرند!). حداقل در این مورد خاص و دامن زدن به اینگونه حرفها از اساس باطل است. مثلا به این بخش از نامهی دانشجویان و طلاب عدالتخواه که در دفاع از عملکرد آقای خسروپناه نوشته شده نگاه کنید: با پیگیریهای دوستان از آموزش و پرورش متوجه شدیم نامهی ایشان هیچ تاثیری در انتقالی همشیرهشان نداشته و طبق گذراندن مراحل قانونی آموزش و پرورش این انتقال صورت گرفته بود. در پایان متذکر میشویم هجمهی سازمان یافتهای علیه ایشان برای سالهاست از داخل و خارج صورت گرفته و پیش میرود تا بلکه بتوانند دوباره موسسهی حکمت و فلسفه (که سنگر علمی و ارزشی و استراتژیک) است را دوباره بازپس گیرند و بتوانند تبدیل به مکانی برای همفکری در جهت ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی کنند.
در همین بخش از دفاعیه چند نکته ضروری است:
- مسالهی اساسی نوشتن چنین توصیهنامههایی است، سخنی دربارهی انجام شدن و نشدن نیست، بنابراین کار ایشان و سفارش خواهرشان به مدیر کل از بنیان حرکتی نادرست است.
- رد پای «هجمه»ها را میبایست نشان داد و به این سادگی از کنارش عبور نکرد، اگر حرف و نقدی دربارهی موضعگیریهای فکری و خصوصا سیاسی ایشان طی سالهای اخیر در نشریات کشور منتشر شده ربطی به «سازمان» یافته و سایر حرف و حدیثها ندارد.
- توهمنگری و دامن زدن به توهمات دامنهی مشخصی ندارد، خصوصا در هنگامه جدلهای سیاسی. انتهای این حمایت نیز چنین است، اینکه عدهای (!) قرار است موسسهی حکمت و فلسفه را به مکانی برای همفکری و در جهت ضربه زدن به نظام فتح کنند از آن ادعاهایی است که بنیان نااستواری دارد. به نظر میرسد اینگونه حمایتها و دفاع از عملکرد یک مدیر راه به ناکجاآباد میبرد و بدترین نوع دفاع از کارنامهی مدیران است.
به موضوع اصلی بازگردیم؛ نه تنها آقای خسروپناه که سایر مدیران این اجازه را به خودشان میدهند که شفاهی و یا کتبی شخص خاص، دوست، آشنا و… را به سایر مدیران و دوستان مدیرشان توصیه کنند. اینکه معلم شیمی بدون هیچ سابقهی مدیریتی در جایی که متعلق به خودش نیست تکیه بزند، اینکه جوانی 23 ساله در کسوت مشاور مدیر عامل بزرگترین پتروشیمی کشور فعالیت کند و خلاصه حضور و پرورش صدها جوان ژن خوب در ادارهها و سازمانها کشور نشانهی روشن نوشتن چنین توصیه نامههایی است. نامههایی که به یک مورد آن برخوردیم ولی با نگاهی به جابجایی افراد و اشخاص و به اصطلاح «نورچشمیها» به این مساله بیش از همیشه پی خواهیم برد و هزینهی جابجایی این همه نیروی اشتباهی و لباس گشاد مدیریت را بر تن آنها کردن، تنها از جیب کشور و شهروندان آن میرود و بس.
انتهای پیام
فساد و تباهی از هیکل اصلاح طلبان می ریزد ،گیر به یک توصیه نامه اینجوری دادید؟ وطن فروشی ، دادن گرای تحریم به بیگانگان، فروش اطلاعات کشور ، نشستن با دشمنان ملت ( جلسه خاتمی با امیر سعودی که به تایید رضا خاتمی رسید) شورش در برابر اری ملت در سال 88 و نابود کردن زیرساخت های هسته ای بخشی از کارنامه سیاه اصلاح طلبان است.
جناب سربندي، سرهم بندي کردنت خوب است، نمره قبولي ميگيري!