حال مجلس خوب نیست
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به دنبال ماجرای نمایندهی سراوان در مجلس نوشت:
به تازگی کلیپی از آقای محمدباسط درازهی، نماینده مردم سراوان در مجلس شورای اسلامی منتشر شده که وی را در حال دشنام دادن به یک کارمند گمرک نشان میدهد و در ادامه، واکنش مردم را میبینیم که او را از آن اداره بیرون میکنند.
آقای درازهی در واکنش به پخش گسترده این کلیپ، مدعی شده که این کلیپ «با استفاده از ترفندهای کامپیوتری» تحریف شده و آن شهروندی که وی را از اداره بیرون کرده، با تحریک کارمند گمرک به اهل سنت و قوم بلوچ توهین کرده است.
نماینده نامبرده دوباره همین ادعاها را در مجلس بیان کرده و تهدید به استعفا نموده است. ضمن آنکه با همراهی دستکم چهل نماینده دیگر، خواهان استیضاح وزیر اقتصاد از یکسو، و برکناری رییس گمرک و کارمندی هستند که خواسته وی را اجرا نکرده است.
ریاست مجلس هم به جای همهی اینها، خواهان برخورد با منتشرکنندهی کلیپ شده است.
چکیدهی بحث بالا این است که نماینده مجلس پس از آنکه با رفتار بیادبانه، زبان به دشنامگویی میگشاید، اکنون در توجیه کار خود، به دروغ متوسل میشود و در مجلس هم همراهان و پشتیبانانی جدی دارد. رفتار برخی نمایندگان مجلس در چنین مواردی، از چند الگوی کلی پیروی میکند که در زیر به آنها اشاره میشود:
گسلسازی: نگارنده چندین سال است که در رسانههای گوناگون مجلس را رسمیترین پایگاه کسانی میداند که اقدام به گسلسازی و تهیه خوراک برای جداییطلبان میکند. همانگونه که در اینجا نیز، نماینده سراوان به دروغ متوسل شده و پشت قوم بلوچ و اهل سنت پنهان میشود. شگفتا که کارمند گمرک که نماینده به وی توهین کرده و اکنون دست پیش را گرفته، خودش اهل سنت است. در واقع در پی نظارت استصوابی که بسیاری از شایستگان را از راهیابی به مجلس کنار مینهد، برخی چهرهها وارد مجلس میشوند که نه توانمندیای دارند و نه شایستگی. این افراد برای پوشش ناتوانیهای مدیریتی خود، عموما به مسائل تحریکآمیز در حوزه انتخابیه خویش متوسل میشوند تا با درگیر ساختن مردمان حوزه خود، آنان را از مسائل اصلیتر دور سازند. یکی از اصلیترین این حربهها در چند سال گذشته، دامن زدن به بحثهای قومگرایانه بوده است. آنچنانکه مثلا اوج رفتارهای قومگرایانه و نفرتپراکنیهای قومی در برخی حوزهها در مناطق شمال غربی کشور، در هنگامهی انتخابات مجلس دیده میشود و دلیلش نیز، سخنان تحریکآمیز برخی کاندیداهاست که به این واسطه در پی بالا بردن آراء خود هستند.
شوربختانه نظام نیز به دلیل آنکه خود با اعمال نظارت استصوابی، از اصلیترین مسببان رشد چنین رفتارهایی است، در برابر اینگونه تحرکات و ادعاها، سکوت پیشه میکند. تقریبا ناتوانترین نمایندگان، از حوزههایی بیرون میآیند که بحثهای قومگرایانه در آنها دامن زده شده است و گزینش نماینده نیز، بر پایهی همین بحثهاست.
بنابراین نمایندهای که نانش در تنشهای قومی باشد، طبیعتا از خاموش شدن این آتش و فتنه پیشگیری خواهد کرد. خود این عامل باعث میشود نمایندگان این حوزهها که به مجلس وارد میشوند، توانمندیای برای پیگیری رشد و توسعه حوزه انتخابیه خویش نداشته و برای سرپوش گذاردن بر این ناتوانی، دوباره بحثهای تبعیض قومی را بهانه کنند و به این ترتیب، همینگونه که این چرخه ادامه مییابد، بزرگتر نیز بشود.
تهدید به جای پوزش: اصولا این رفتار را در میان سیاستمداران کمتر کشوری میتوان دید که پس از ارتکاب یک رفتار نادرست، نه تنها پوزشخواهی نکنند، بلکه طلبکارانه به دروغ متوسل شده و برای طرف مقابل خط و نشان هم بکشند. نمونههای بسیاری را میتوان در جهان سراغ گرفت که پس از یک خطای کوچک که از نمایندهای سر زده، پیش از آنکه با واکنش تند مردم و رسانهها روبرو شود، خودش استعفا داده یا حتی حزبش از او خواسته کنارهگیری کند. جالب است که برخی از همین نمایندگان مجلس ایران، گاهی که به سودشان باشد، ایران را با کشورهای توسعهیافته مقایسه میکنند، اما در اینگونه موارد، خبری از اینگونه قیاسها نیست. برای نمونه، چندی پیش آقای جلال محمودزاده بهعنوان نماینده مهاباد در نامهای که به امضای چند نماینده دیگر هم رسانده، از وزیر آموزش و پرورش درباره دلایل تدریس نشدن زبانهای محلی در کنار زبان فارسی در مدارس، توضیح خواسته است. در این راه، نماینده مورد اشاره به کشورهای آلمان و سوئد اشاره کرده که در آنها زبانهای دیگر هم تدریس میشود. اما اشاره نمیکند که در مجالس آن کشورها، میزان دارایی نمایندگان پیش و پس از ورود به مجلس مشخص است؛ رأیشان به مصوبات مجلس آشکار و شفاف است؛ اینکه هزینهی تبلیغاتشان از کجا آمده را باید توضیح بدهند و… . هرگاه رفتار نمایندگان ما همچون رفتار نمایندگان آلمان و سوئد شد، آنگاه میتوانند خواستههایی مانند آنان نیز داشته باشند. ایکاش نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دستکم رفتارشان را با رفتار و پرستیژ نمایندگان و سناتورهای ایرانی پیش از انقلاب مقایسه میکردند؛ بقیهاش پیشکش.
سهمخواهی: یکی از دردسرهای همهی دولتها در ایران پس از انقلاب، سهمخواهی نمایندگان مجلس از کابینه بوده است. این امر بهویژه در هنگام رأی اعتماد دادن به وزرا و یا استیضاح آنان دیده میشود. اشارات کوتاه علی ربیعی در هنگام استضاح و برکناریاش، از آخرین موارد اشاره به این باجخواهیهای برخی نمایندگان مجلس است؛ آنجا که میگوید:
«آقای پورابراهیمی، آقای کهنوجی را میشناسید شما؟ رزومهاش دست من چه میکند؟ اگر ایشان مدیرعامل مس میشد، مشکل شما با من اینچنین ادامه پیدا میکرد؟ […] ببینید چگونه شما استیضاح می کنید؟ فشار فشار فشار. [استیضاحکننده دیگری گفته] این [رئیس بهزیستی سبزوار] را یا بردار، یا من تو را استیضاح میکنم. [یکی از دیگر نمایندگان استضاحکننده] میآید توی اتاق و جلوی چشم من، از عباد (مردمی که در اتاق هستند) هم نمیترسد. میگوید سالی 500-400 میلیون تومان به حساب فلان شخص بریز».
همین آقای پورابراهیمیای که برآورده نشدن خواستههای نابجایش به استیضاح وزیر کار انجامید، از جمله کسانی است که بارها با سخنان نژادپرستانه، افغانستانیها را مقصر همهی ناکامیهای خود در حوزه انتخابیه کرمان دانسته و حتی با اتهاماتی همچون نقش مهاجران افغانستانی در شیوع ویروس آنفولانزای خوکی در ایران، باعث اعزام گروههایی از کارشناسان وزارت بهداشت به مناطق حضور مهاجران شد که در پایان، نادرستی ادعای وی آشکار شد؛ بیآنکه او خود را ملزم به پوزشخواهی بداند.
استعفا: آقای درازهی دست آخر تهدید به استعفا کرده و گفته گچ و تخته دانشگاه منتظر وی است. البته این حرکات نمایشی هرگز صورت واقعی به خود نمیگیرد. چندی پیش نیز، 18 نماینده استان اصفهان دستهجمعی استعفا دادند. اما در حد یک کاغذی که تسلیم هیات رییسه شد و تمام. دیگر خبری از استعفایشان نشد. مگر میشود نمایندگانی که میلیاردی هزینه تبلیغات میکنند تا وارد مجلس شوند، به این سادگی دست از مجلس بشویند؟ اسفبارتر اینکه برخی نمایندگان که رفتارشان مایه سرافکندگی است، سریعا تهدید میکنند که به تدریس در دانشگاه باز خواهند گشت. پیش از این نیز، غلامعلی جعفرزاده گفته بود هنگام تدریس در دانشگاه فقط میخوابیده و هشت میلیون تومان حقوق میگرفته، اما حقوقش در مجلس فاجعه است! معلوم است استادی که به جای آموزش و پژوهش، فقط بخورد و بخوابد، پایش که به مجلس باز شد، باز هم به دنبال خوردن و خوابیدن است. واقعا دانشجویان قرار است چه چیزی از اینها بیاموزند؟
به هر روی تا هنگامیکه نظارت استصوابی بر پذیرش نمایندگان مجلس باشد و البته و مهمتر، معیارهای این نظارت نه توانمندیها و تخصصها، بلکه خط و ربطهای سیاسی باشد، مجلس از این بهتر نخواهد شد. بنابراین در چنین شرایطی، یکی از بهترین خبرها نه استعفای یک یا چند نماینده، بلکه استعفای دستهجمعی و واقعی همه نمایندگان است تا دستکم مدتی حاشیهسازیهای این نمایندگان، فضای جامعه را از این که هست، ملتهبتر نکند.
واکنش کاربران توییتر به درگیری لفظی نماینده سراوان با کارمند گمرک
انتهای پیام
اولا تصمیمات که گرفته شده اند..ثانیا باصطلاح نمایندگان هم وقوف کامل به موضوعانی که قرار است برای گذاشته شوندندارند..رای انهاهم برسبیل نمک به صندوق ریخته میشود..بنابراین یک دوره کامل مجلس را تعطیل کنند تا جامعه ارامشی بیابد….