چرا حرف نیروهای سیاسی دربارهی حجاب خریدار ندارد؟ | سه گفتگو
معصومه رشیدیان، خبرنگار انصاف نیوز: جناحی که داعیهدار و مروج اجبار یا به تعبیری دیگر التزام در حجاب برای زنان در جامعه است امروز صاحب گفتمانی رو به افول است، از سوی دیگر جناحی که داعیهی آزادیهای سیاسی و اجتماعی را دارد هم از افکار عمومی در این زمینه عقب افتاده و ابتکار عملی نداشته است.
اما دلیل غیر موثر بودن گفتمان یکی از جناحهای داخلی و جاماندان جناح دیگر چیست؟ چرا اصلاح طلبان هرگز درمورد حجاب و اجبار در آن اظهارنظر رسمی نداشتهاند؟ به چه دلیل عملکرد نیروهای داخلی به گونهای بوده است تا کسانی چون مسیح علینژاد که از تازهواردان جرگهی مخالفت با اجبار در حجاب است بتواند خود را به عنوان پرچمدار روندی اجتماعی که سالهاست در حال طی طریق است معرفی کنند؟
صدیقه وسمقی، دین پژوه و مرضیه آذرافزا فعال سیاسی و اجتماعی و همچنین زهرا طباخی از فعالان رسانهای اصولگرا در این مورد به اظهار نظر پرداختند که متن آن را در ادامه میخوانید:
صدیقه وسمقی: نواندیشان دینی در باز شدن فضا نقشی اساسی داشتهاند/ اصلاح طلبان کمکاری کردهاند
دکتر صدیقه وسمقی، دینپژوه و فعال حقوق زنان، دربارهی چرایی عدم فعالیت و اظهار نظر رسمی اصلاح طلبان در مسالهی حجاب به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «چون تاکنون حجاب در جامعهی ما به عنوان یک مسالهی شرعی و دینی مطرح بوده، فکر میکنم به همین دلیل است که خیلیها از اظهارنظر در این مورد خودداری کردهاند و ملاحظاتی در اینباره داشتهاند؛ اما به هرحال من فکر میکنم که نقش نواندیشان دینی در باز شدن این فضا نقش بسیار اساسی و زیربنایی بوده است. البته که عوامل مختلفی میتواند بر این مساله تاثیرگذار بوده باشد و یکی از عوامل مهم هم خود زنان هستند، زنانی که همیشه با اجبار برای حجاب مخالف بودند و در برابر آن مقاومت کردند و آن را نپذیرفتند؛ اما چون این مساله بهعنوان یک موضوع دینی مطرح بوده، شاید افراد سیاسی خود را صاحبنظر نمیدیدند و نمیتوانستند در این مورد دخالت زیادی بکنند.
اما نواندیشان دینی در این مساله بهخوبی وارد شدند و نقش بسیار موثری به عنوان یک نقش زیربنایی داشتهاند که دیگران هم اگر کارهایی انجام دادند، میتوان گفت که نواندیشی دینی زیرساخت این کارها را آماده کرده است.»
وی در پاسخ به اینکه آیا تکلیف اصلاح طلبان و احزاب اصلاح طلب با مسالهی حجاب در درون خودشان روشن هست یا خیر، گفت: «خیر؛ به این خاطر که همانطور که اشاره کردم، این موضوع به عنوان مسالهای دینی مطرح شده است و موضوعی سیاسی نیست که شما بتوانید حزبی یا جناحی با آن برخورد کنید. در درون اصلاح طلبان هم ممکن است افرادی باشند که از لحاظ افکار دینی رادیکال باشند، اما مواضع سیاسیشان اصلاحطلبانه باشد. به همین خاطر در درون اصلاح طلبان هم نمیشود گفت که همه در این مورد یکجور فکر میکنند.
فکر میکنم در اینباره جامعهی ما باید مطالعهی زیادی کند، حتی اگر خودِ مسالهی حجاب را موضوعی بدانیم که مراجع یا فقها فتاوای مختلفی در مورد آن دارند و بعضیهاشان پوشاندن موی سر را برای زن واجب و ضروری میدانند، اما دربارهی اجبار و تحمیل حجاب بر زنان، به عقیدهی من هیچ تردیدی وجود ندارد که این تحمیل و اجبار هیچ منشا دینی ندارد بلکه مخالف آزادی، حق انتخاب و اختیار انسان است. فکر میکنم که در اینباره اصلاح طلبان کمکاری داشتهاند، یعنی حتی اگر خیلی از اصلاح طلبان مسالهی حجاب را به عنوان یک موضوع دینی بپذیرند، اما قطعا باید دربارهی اجبار و تحمیل موضعگیری کنند، چون اجبار کردن خلاف موضع اصلاح طلبانه هم هست و ضرورت داشته که اصلاح طلبان با آن مقابله و مبارزه کنند و در اینباره بسیار کمکاری کردهاند.»
دکتر وسمقی در پاسخ به اینکه «آیا این کمکاری داخلی فضا را برای افرادی چون مسیح علینژاد باز کرده است؟» گفت: به نظر من بزرگترین اشتباه دربارهی مسالهی حجاب را حکومت انجام داده است، حکومت است که با سیاستهای اتخاذ شده مساله را به این سمت و سو آورده و آن را به یک معضل سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است و این موضوع به تمام زنانی که مخالف حجاب اجباری هستند حق میدهد که از هر راه و روشی که خودشان صحیح و منطقی میدانند با این اجبار و تحمیل مبارزه کنند. اینکه مساله سیاسی شده است تقصیر حکومت است، اگرنه این موضوع میتوانست یک مسالهی کاملا عرفی، ساده و پیش پاافتاده باشد. مثل بسیاری از کشورهای اسلامی که حتی در افکار و اندیشههایشان ممکن است خیلی از ما سنتیتر باشند اما دربارهی حجاب بسیار منطقی رفتار میکنند.»
مرضیه آذرافزا: اصلاح طلبان و اصولگرایان دربارهی حجاب گفتوگو کنند
مرضیه آذرافزا، فعال سیاسی و اجتماعی در پاسخ به اینکه آیا نیروهای سیاسی اصلاح طلب در مسالهی حجاب از افکار عمومی عقب نیفتادهاند، گفت: «از میان اصلاحطلبان چهرههای شاخصی چه زن و چه مرد، مخالفت خود را با حجاب اجباری اعلام کردهاند؛ چون بنا بر تجربه، نه تنها حجاب اجباری در ترویج پوشش مناسب در مجامع عمومی کارآمد نبوده، بلکه خود به یک معضل برای کشور تبدیل شده است. به باور اصلاحطلبان، برای ترویج پوشش مناسب در مجامع عمومی باید فعالیت فرهنگی و مدنی، به دور از زور و جبر داشته باشیم. اما اینکه چرا اصلاحطلبان برای مخالفت با حجاب اجباری مثلا یک کارزار راه نینداختهاند و یا آن را تبدیل به یک مبارزهی فرهنگی و اجتماعی نکردهاند، برای این است که نمیخواهند آن را تبدیل به موضوع خاص سیاسی کنند که ممکن است بدل به یک مساله امنیتی شود. به نظر من این، تدبیر درستی است. در شرایط حساس کنونی، جامعه به همگرایی سیاسی نیاز دارد.. فضای کشور ، به نوعی فضای بدبینی است و ما باید از ایجاد تنش و سوءتفاهم بیشتر خودداری کنیم.
به نظر میرسد در بدنه جامعه ارادهای وجود دارد تا موضوع حجاب اجباری را خود حل و فصل کند، صرفنظر از اینکه ما موافق یا مخالف این رویه باشیم. نکتهی قابل توجه این است که انگیزه پشت این اراده، معطوف به تغییر الگوهای زندگی است و عمدتا مقاصد سیاسی پشت آن وجود ندارد. وقتی چنین باشد، به هیچ وجه عقلایی نیست که گرایشهای سیاسی در آن مداخله کنند.»
آذرافزا در پاسخ به اینکه «آیا پرچمدار شدن مسیح علینژاد در موضوع مبارزه با حجاب اجباری برای نسل جوانی که حافظهی تاریخی ضعیفی دارند، به علت کمکاری نیروهای داخلی نیست؟» گفت: «اصلاحطلبان در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و در ارتباط گیری با نسل جوان و بدنهی جامعه کارهای زمین مانده زیادی دارند که باید به آنها ورود کنند و البته کمکاری و انفعال داشتهاند، در مورد حجاب اما شیوهی تقابلی مسیح علینژاد را به حال جامعه مفید نمیبینند. جامعه ایران در مورد انتخاب نوع پوشش، شاهد مداراگری و تکثرگرایی قابل توجهی است. به اعتقاد من کاری که باید برای حجاب اجباری صورت بگیرد، گفتوگو میان اصلاحطلبان و اصولگرایان، بر مبنای گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس است. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس هشتم یا نهم که مجلسی با اکثریت اصولگرا بود، به مسوولین هشدار داد که مسالهی حجاب میتواند تبدیل به یک مسالهی امنیتی برای کشور شود. یعنی چند سال پیش این هشدار داده شد، اما کسی از مسوولین ذیربط نگفت که اگر این مساله با توجه به امکان مقاومت زنان مخالف حجاب و فراهم شدن بستری برای تبلیغات و مانور علیه جمهوری اسلامی، میتواند بدل به یک تهدید امنیتی شود، بیایید فکر کنیم که چه کار میتوانیم انجام دهیم! گزارش مرکز پژوهشهای مجلس فعلی هم دربارهی حجاب، با ارائه آمار، روندی را در جامعه به نمایش گذاشت که علیالاصول باید انتظار داشت تا اهل تعقل و بصیرت به فکر یافتن چارهای ورای امر دستوری و اجبار باشند.
میگویید مسیح علینژاد پرچمدار مبارزه علیه حجاب اجباری شده است، بسیار خوب ، ما اما بنا به دلیل پیش گفته نمیخواهیم این پرچم را از دست او بگیریم و خود علم کنیم. در جایی دیدم که ایراد گرفتهاند که وقتی این خانم خودش را نمایندهی زنان ایران معرفی میکند چرا فعالان زن واکنشی نشان نمیدهند، ولی چه بسا او منتظر همین واکنش است تا موجی را که میخواهد ایجاد کند، بیشتر مطرح شود ! مسیح علینژاد خیلی جدی نباید گرفت.»
زهرا طباخی: مسالهی حجاب در جامعهی ما مسالهای حل شده است
زهرا طباخی، فعال رسانهای اصولگرا نیز دربارهی مسالهی حجاب در داخل و عقب افتادن نیروهای داخلی از افکار عمومی در این موضوع گفت: «مهمترین چیزی که من در کف جامعه میبینم این است که حجاب به آن معنای قانونی، عرفی و شرعیاش دیگر دغدغهی اصلی مردم و جامعه نیست؛ یعنی من فکر میکنم که مسایل به سمت و سوی دیگری رفته، خصوصا دغدغههای اقتصادی.
ولی فارغ از آن اگر الان بخواهیم به عنوان یکی از دغدغههای مطرح در جامعه به آن توجه کنیم، فکر میکنم که افراطیون دوطرف زیاد سروصدا میکنند؛ یعنی نه میل جامعه به سمت آن هنجارشکنی افسارگسیخته و ضدفرهنگی است و نه میل جامعه به سمت حجاب در حد برقع و حرکت به آن سمتی که بخشی از برادران اهل تسنن خیلی به آن میپردازند است؛ من فکر میکنم حجاب عرفی و شرعی و قانونی به عنوان سه فاکتوری که در جامعه وجود دارد خیلی به یکدیگر نزدیک شدهاند، یعنی تقریبا با همان حجاب متناسبی که ما در عرف جامعه به عنوان حجاب و پوشش قبولش داریم الان میتوانیم به ادارات دولتی و سینما و نزد مقامات مسوول رفت و آمد کنیم.
برداشت من این است که در آینده به عنوان یک معضل یا مساله با موضوع حجاب مواجه نخواهیم بود؛ فکر میکنم که تقریبا حل شده است، در جامعه به تفاهم رسیدهایم و بعید میدانم که دیگر با چالشی در این زمینه مواجه شویم.»
وی همچنین دربارهی نقش مسیح علینژاد در روندی که حجاب در کشور طی کرده است، گفت: «آنچه در داخل میگذرد، مشکلاتی که ما داریم یا مسایلی که رخ داده فکر نمیکنم در حدی باشد که شخصی مانند مسیح علینژاد بخواهد مدعایی درموردش داشته باشد.
ایشان حداکثر توانسته 200 نفر را چه با تطمیع و چه با مسایل دیگر وادار به یک حرکاتی کند که خیلی سریع هم متوقف شده و اتفاق خاصی هم نیفتاده است. من کاملا رویهی خانم علینژاد را جدای از آن تحرکات و اتفاقات و روندی میبینم که در طول سالیان در داخل طی شده است؛ چه در زمینهی تغییر فرهنگی و چه در زمینهی مخالفت با حجاب تحرکاتی که توسط برخی از اقشار بانوان و آقایان اتفاق افتاده را کاملا مستقل میدانم و اشتباه ما این بود که اینها را از هم تفکیک نکردیم.
یعنی چه بچههای ما و چه بچههای اصلاح طلب از نظر من خیلی زیاد به مسیح علینژاد پرداختند. من او را فردی میدانم درگیر مشکلات و تجربیات شخصی گذشتهی خودش، از ایشان نه تحلیل روشنفکرانهی مهمی دیدم، نه از ایشان حرکت جریان سازی درحد یک جامعهی 85 میلیونی دیدهام که واقعا بتوان به او منتسبش کرد، و نه حتی اعتبار خاصی دیدم که از جانب دولتهای خارجی گرفته باشد. صرف اینکه دیداری هم با پومپئو برگزار کرده است هم به نظر من اهمیت چندانی ندارد.»
[توضیح در ساعت 14:45؛ متن منتشر شده از گفتوگو با خانم آذرافزا متن نهایی و ویرایش شده نبود، با پوزش از مخاطبان و ایشان متن اصلاح شد.]
نتهای پیام