پسر آهنگران لباس روحانیت را کنار گذاشت؟
محمدعلی آهنگران، فرزند حاج صادق آهنگران مداح معروف جبههها، که از پنج سال پیش (سال 1392) لباس روحانیت به تن میکرد، در یادداشتی تلویحا نوشته که لباس خود را کنار گذاشته است.
به گزارش انصاف نیوز، آهنگران که دو سال پیش تاکید کرده بود «به لباس طلبگي ام بسيار علاقمندم و آن را هرگز به كنار نخواهم نهاد»، امروز در اینستاگرام نوشت:
«لباس روحانیت باید نشان صداقت و پاکی باشد باید نشان تقوا و دوری از هوای نفس و نشان علم و عمل صالح باشد باید نماد مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم و نماد حریت و آزادگی باشد.
فرد روحانی باید در کنار مردم و درد مردم را درمان باشد. اگر برای خود تقدس قائل شود و از مردم انتظار داشته باشد بخاطر لباس او را احترام کنند اگر از شنیدن القاب حجت الاسلام و آیت الله بر خود غره شود و خوشش بیاید روحانی بدرد نخوری است.
اگر روحانی نتواند اسب سرکش نفس را لگام زند اگر نتواند با خود و مردم صادق باشد اگر نتواند ملکات اخلاقی را در خود نهادینه سازد، اگر بترسد و مرعوب قدرتها باشد اگر اسیر منفعت طلبی و مصلحت اندیشی شود، اگر نتواند داد مظلوم بستاند و بر سر ظالم فریاد زند اگر توجیه کننده خطای خطاکاران و ظلم ظالمان باشد اگر دنیا را بر آخرت و شیطان و هوای نفس را بر خدا ترجیح دهد و….
پوشیدن این لباس برای او شرط صداقت نیست
من بهشتی شدن با لباس مردم عادی را به جهنمی شدن با لباس روحانیت ترجیح میدهم
من حریت و آزادگیام را در لباس مردم عادی به ترس و عزلت نشینی و خودسانسوری و محافظهکاری با لباس روحانیت ترجیح میدهم».
یادداشت دو سال پیش آهنگران
آهنگران که متولد سال 1360 است، دو سال پیش یعنی در سال 1395 در یادداشتی اینستاگرامی دربارهی لباس روحانیت نوشته بود:
«چند روز پيش تعداد قابل توجهي از صفحات طرفدار جبهه پايداري و آقاي احمدي نژاد اين عكس را پست كرده و ذيل اين عكس بسيار بر من تاخته بودند. گفته بودند عمامه را كاخ سفيد سرش گذاشته و فلاني آخوند انگليسي است. آشكار بود كه به بهانه من قصد تخريب روحانيون اصلاح طلب را دارند و براي اينكه نشان دهند چهره واقعي و شخصيت حقيقي ما چيزي غير از ظاهر امروزمان است اين دو تصوير كنار هم قرار دادند و انصافا هنرمندي كردند.
اتفاقا من اين عكس مقايسه اي را بسيار دوست ميدارم دو تصوير كه گذر ايام بر من را با فاصله هفت سال نشان مي دهد. چقدر اين هفت سال پر فراز و فرود بود هفت سالي كه خداوند لحظه اي مرا از فضل و عنايت خود محروم نساخت. هفت سال پيش فكر نمي كردم روزي دست تقدير مرا به اينجا بكشاند. با اينكه از سال هفتاد و پنج در دبيرستان علوم و معارف اسلامي شهيد مطهري طلبگي را آغاز كردم ولي قصدي براي معمم شدن نداشتم هر چند دروس سطح حوزه را در كنار تحصيلات دانشگاهي ام به پايان رسانده بودم
اما از پس سالهايي كه براي تحصيل به خارج از ايران رفتم عزم كردم كه به عنوان مبلغ ديني در كنار تحصيل به كسوت روحانيت درآيم و تمام كوشش و تلاشم را بكار گيرم تا مبلغ اسلام رحماني و انساني و اخلاقي باشم و امروز حال فعلي خود را به عنوان يك مبلغ دين و اخلاق بسيار دوست ميدارم و به لباس طلبگي ام بسيار علاقمندم و آن را هرگز به كنار نخواهم نهاد، من نه انگليسي ام نه گرين كارت آمريكا دارم. من ايراني ام با خداي خود عهد كردم كه بر ظلم و بي عدالتي و تحجر بشورم و در اين راه كه راه عاشقان است سر از پاي نشناسم
هر دو تصوير منم و به هر دو تصوير افتخار مي كنم. من گذشته ام را نفي نمي كنم در پس اين عكس محمد علي را مي بينم كه به فضل الهي در مسير بهتر بودن و بهتر شدن و بهتر ماندن در تلاش و كوشش بوده است. هنوز راه بسيار مانده اما به لطف خداي بزرگ سخت اميدوارم
همتم بدرقه راه كن اي طائر قدس
كه دراز است ره مقصد و من نوسفرم»
یادداشتی دیگر
او در همان سال 95 در یادداشتی دیگر به همراه عکسی در کنار سیدمحمد خاتمی نوشته بود:
«سه سال پيش در چنين روزي من با اجازه حضرت آيت الله حاج شيخ محمود امجد و به دست نوراني و مهربان حضرت حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي ملبس به لباس روحانيت شدم. خوشحالي آن روز من وصف ناشدني بود حتي بيشتر از روز دامادي و شب عروسي ام گويا تولدي دوباره يافته بودم. البته من دروس حوزوي را از سال هفتاد و چهار و همزمان با دوره متوسطه در دبيرستان علوم و معارف اسلامي شهيد مطهري آغاز و دوره سطح را در مدرسه عالي شهيد مطهري و همزمان با دوره كارشناسي ادامه داده بودم اما تلبس به لباس روحانيت مرا وارد دوره اي جديد از حيات علمي و معنوي و اجتماعي كرده بود.
خوشحالي من از آن جهت بود كه مروج شيوه اي خاص از طلبگي شده بودم چرا كه به گمان من تعريف طلبگي و روحانيت در معناي حقيقي آن پوسته اي دارد و مغزي و براي درك حقيقت معناي آن بايد به اين دو بخش توجه داشت. قشر و پوسته معناي روحاني و طلبه به كساني گفته مي شود كه در زمينه علوم ديني و حوزوي تحقيق و تحصيل و تدريس مي كنند و مي توان اين عنوان را به مجموعه اي از مفسران و فقيهان و فيلسوفان و دين شناسان و ملبسان به كسوت روحاني اطلاق كرد. اما مغزي هم در تعريف روحاني وجود دارد كه بدون آن فرد طلبه از ماهيت روحانيت تهي و خالي خواهد بود و آن اين است كه به فرموده مرحوم شهيد بهشتي بر طبق تعالیم اسلام، روحانیت سِمَت و مقامی نیست که در سایه آن روحانیون امتیازات مادی کسب کنند یا حرفهای که نظیر حرفههای دیگر یک دسته آن را پیشه و وسیله امرار معاش خود قرار دهند. روحانیت در اسلام به معنی آراسته بودن به فضیلت علم و تقوا و مجهز بودن برای انجام یک سلسله وظایف اجتماعی دینی و واجبات کفایی و توجه به نيازهاي زمانه است. بی آنکه علم و تقوا سرمایه دنیاطلبی گردد.
تصوير حاضر همان روز شيريني است كه هيچگاه از خاطرم نمي رود و در كنار كسي ايستاده ام كه همه گاه آرزو دارم در عمل ديني و خلق محمدي چون او راستگو و صادق باشم. آن روز بعد از نماز ظهر و عصر در همان نمازخانه ساده و صميمي عمامه بدست مقابلش ايستادم او برايم دعا كرد خادم حقيقي اسلام باشم عمامه از دستم گرفت بر سرم نهاد و رويم را بوسه اي پدرانه زد. بوسه اي كه هنوز تمام وجودم را از انگيزه و عشق سرشار نگه داشته است.
اين تصوير را ميگذارم مقابل چشمان كساني كه با هر انگيزه اي اين صفحه را از دسترس خارج كرده بودند تا بدانند ما بر سر آن عهد كه بستيم نشستيم»
انتهای پیام
بارباباپا عوض می شود.
ذوق و شوق نینوا کرده دلش، باز هوای کربلا کرده دلش.
مدیونید اگه فکر کنید لباس رو کنار بگذارن، منبر رو هم کنار می گذارن!
اگرم کاشتیم، سبز نشد آقازاده.
دقیقا. امروز قدرت مانع میشه که روحانیت بجز محافظه کاری، سکوت یا توجیه قدرت کار مهم دیگه ای در دفاع از مردم یا مظلومان در کشور بکنه مگر با تحمل حصر، زندان، دادگاه ، تهدید و تهمت و …
ثواب اینکار از کسی که حجاب را میگذاره کنار بسیار بیشتره!
خب ایشان با ان اعتقاد ملبس شدند وبخاطر همان اعتقاد انراترک ….اشکالش چیست؟؟
احسنت شیر مادرت حلالت باد که فرزندی چون تو زاد
چند نکته
اولا رعایت و شناخت مبانی اسلامی مهم است
ثانیا باید شناخت چه کسی زعیم و عامل و مجری اسلام حقیقی است
ثالثا مبانی اسلامی در تمامی ارکان زندگی است اجتماعی سیاسی خانوادگی و…شخصی و عمومی
رابعاً دشمن شناسی ..چه کسی دشمن واقعی این مملکت است ..
خامسا ظلم چیست و چه کسی دارد ظلم میکند و مبانی آن را از کجا باید گرفت..
_ این فرد هر که باشد از خاتمی عمامه گرفته آیا خاتمی مصلحت طلب است یا اصلاح طلب …آیا اکنون همدست و همراه با دشمن کشور نیست
_ آیا امجد که در فتنه ۸۸ همراه اغتشاش گران و مدعیان تقلب بود و از اغتشاش و کشتار دفاع میکرد و دقیقا همگام با دشمنان قسم خورده اسلام مانند اسرائیل و غرب و آمریکا بود آیا این مصداق ظلم نیست …
_ شناخت مهم است نه نظر دادن و فلسفه بازی …
ملت انقلاب کرده شهید داده راه شهدا و امام را گم کردید چسبیدیم به مطامع شخصی خودمان و هوای نفس خودمان …
_ راهی جز ولایت نیست …چون راه خداست …
مگه ماعرب هستیم ک از واژه اولا ثانیا.ثالثا…استفاده میکنین
مثلا باید اروپایی باشی تا از واژههای کامپیوتر، آسانسور، تلویزیون، رادیو، تلفن، اینترنت و … استفاده کنی؟
هیچ کس نمیخواد بیاد یه چیزی بگه دفاع کنه بگه دروغه کار دشمنه کار آمریکاست . مخصوصا اونا که میگن اسلام بر حقه. بیاید بگین شایعه هست . یه آخوند بیاد بگه ایشون رفته اونجا برای ارشاد وحفظ ارزش ها و آرمانهای اسلامی. بخدا ما باور میکنیم ها
«مخصوصا اونا که میگن اسلام بر حقه»!!! دو میلیارد نفر یعنی یک چهارم جمعیت جهان میگن اسلام بر حقه. گلابی جان یه جوری حرف میزنی انگار ۲۰۰ نفرند.
تو خوب باش!