انتقاد عمادالدین باقی به کیهان: بر طبل جنگ میکوبد
عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نگاه متفاوتی به تهدیدهای آمریکاییها دارد؛ او با انتقاد از رفتارهای روزنامهی کیهان معتقد است که وقتی زمینههای جنگ فراهم باشد دیگر مهم نیست تیر از کدام طرف شلیک شده است. باید زمینههای جنگ را از بین برد.
متن کامل یادداشت آقای باقی در پی میآید:
ما در دنیای احتمالات زندگی میکنیم و قطعی کردن اینکه جنگ نمیشود نه تنها مغایر با روندهای حوادث سیاسی به نظر میآید بلکه غفلت از اصل غافلگیری است.
از سوی دیگر مگر ما اکنون در شرایط جنگ نیستیم؟ در گذشته. جنگ نظامی، جنگ اصلی بود و در دنیای امروز جنگ اقتصادی نبرد اصلی و جنگ نظامی آخرین اقدام و در صورت ضرورت به عنوان تیرخلاص استفاده میشود.
حکومتهای عاقل آنهایی هستند که هم زوزهی جنگ را از سرزمین خویش دور میکنند و هم در دنیایی که رقابت بر سر اقتدار اقتصادی است به روشهای دستیابی بدان میاندیشند چون قدرت اقتصادی است که اقتدار سیاسی و امنیت میآورد و با بالابردن رضایت شهروندان، کشور را بیمه میکند. پرخاشگری و به رخ کشیدن کم و کیف سلاح آنهم در برابر فناوریهای فوق مدرن، راهی نیست که به رشد و توسعه بینجامد. چند ساعت جنگ میتواند چهل-پنجاه سال سرمایهگذاری اقتصادی یک کشور را نابود کند و در دنیای امروز هیچکس جوابگو و جبران کننده نیست به ویژه اگر کشور مورد تجاوز در انزوای بین المللی باشد. در این میانه غفلت از خطر و ساده اندیشی در برابر دشمنان پیچیده هم شگفت انگیز است.
در چند روز گذشته مقامات مختلفی از جمله یک مقام نظامی با اطمینان گفتهاند طبق اطلاعاتی که به آنها رسیده است میان ایران آمریکا جنگی در نمیگیرد ولی گویا از ابتداییترین اصل یعنی «اصل غافلگیری» غافل شدهاند.
وقتی زمینههای جنگ فراهم باشد دیگر مهم نیست تیر از کدام طرف شلیک شده است. باید زمینههای جنگ را از بین برد.
مطالعهی تاریخ جنگها نشان میدهد بسیاری از جنگها بدون خواست دوطرف یا یکی از طرفین روی داده است و پس از شعلهور شدن آن دیگر مهم نیست چه کسی و چرا و چگونه آغازگر آن بوده است و خود جنگ تبدیل به متن اصلی میشود.
حال اگر برخی کمپانیهای تولید سلاح از یکسو و منویات دولتهای کوچک منطقهای را هم در نظر بگیریم که در پی راه اندازی جنگ هستند دیگر نمیتوان خوشبینانه و با اطمینان از عدم جنگ سخن گفت. به آن بیفزایید نیروهای داخلی را که از سر توهم یا غرور و محرومیت از دانش کارشناسی و درک صحیح موازنهی قوا، بر طبل جنگ میکوبند چنانکه یک روزنامهی رسمی در تیتر یک صفحهی اول میگوید: «آقای ظریف! قرار است تنگه هرمز را ما ناامن کنیم نه آمریکا» و در شمارهی بعدیاش تیتر یک «سایه خیالی جنگ» را کار میکند. گویی قرار است نقش اسب تراوای دشمن را بازی کرده و کشور را اغفال کنند.
عجیبتر این است که وقتی تحریم و به صفر رساندن نفت مطرح میشود که نقش تعیین کننده در سرنوشت هرجنگی دارد، برخی متولیان به بررسی راههای قاچاق نفت میپردازند. این راه غیر از اینکه فرصت فساد و شکل گیری پدیدههایی چون بابک زنجانی را به وجود میآورد و ثروت مردم ایران را به ارزانترین قیمت بر باد میدهد تا سود اصلی نصیب واسطهگران و قاچاقچیان بشود اما شگفت اینجاست که به جای حل اساسی مشکل و معاملهی آزاد با جهان مانند همهی کشورهای دنیا و کوشش برای توسعهی تولید ثروت و رفع فقر، به روشهایی میاندیشند که بخور و نمیری به ایران برسد و فقر و تبعیض و فساد بیش از گذشته توسعه یابد.
صلح خواهی نه تنها از ترس نیست بلکه گاهی گام برداشتن برای صلح شجاعت و درایتی بیش از گام نهادن در جنگ نیاز دارد.
انتهای پیام