خرید تور تابستان

«پرستو»ها از کجا می‌آیند؟

خبرگزاری فارس در متنی با تیتر “«پرستو»ها از کجا می‌آیند؟” نوشت:

قتل میترا استاد در صبح سه‌شنبه 7 خرداد توجه همه رسانه‌ها را به خود جلب کرد. محمدعلی نجفی به فاصله چند ساعت پس از وقوع این حادثه خود را به نیروی انتظامی معرفی کرد و قتل را به گردن گرفت. جنبه‌های اخلاقی حادثه باعث شد که رسانه‌های اصولگرا برخورد تندی با آن نداشته باشند اما اصلاح‌طلبان که ظاهرا آبروی حزبی خود را در خطر می‌دیدند، واکنش‌های عجیبی از خود نشان دادند، هرچند عکس‌العمل‌های ابتدایی آنان بیانگر سردرگمی و نبود استراتژی واحد در میان اصلاح‌طلبان بود. آنها ترجیح دادند آبروی مقتول را قربانی آبروی حزبی کنند و با اتخاذ استراتژی‌هایی چون «مهدورالدم بودن مقتول» و «انداختن قتل به گردن رقبا» سعی کردند از آثار این قتل فرار کنند اما اقرار صریح نجفی، مشکل را برای آنان دوچندان می‌کرد.

به نظر می‌رسد با گذشت زمان، اصلاح‌طلبان بر روی یک استراتژی به توافق رسیده‌اند و آن، اتهام زدن به خانم استاد به عنوان یک «پرستو»[1] است. ادعایی که نه قابلیت اثبات دارد و نه مستقیما نهاد خاصی را مطرح می‌کند که امکان تکذیب برای آن فراهم شود.ولی همزمان کلیت نهادهای اطلاعاتی کشور را زیر سوال می‌برد. آن هم در شرایطی که این نهادها در حال جنگ اطلاعاتی با کشورهای متخاصم و گروهک‌های تروریستی داخلی و خارجی هستند.

البته رسانه‌های رسمی این جریان سیاسی،کمتر به‌صورت «شفاف» ادعای پرستوسازی را مطرح می‌کنند، چراکه تبعات قضایی چنین ادعای عجیب و اثبات‌نشده‌ای می‌تواند برای آنها دردسرساز شود. نحوه پرداخت به چنین موضوعاتی همواره با میزان بالایی از ابهام همراه است تا هم از جنبه‌های حقوقی چنین ادعایی کاسته شود و هم موضوع به دلیل رازآلودگی، ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب داشته باشد. هجمه رسانه‌ای در این زمینه هم باعث می‌شود سوالات جدی‌تر پنهان بماند. مثلا در مورد اخیر، سوال اساسی درباره این تهمت‌زنی به فردی که زنده نیست این است که چرا نجفی به عنوان مرجع نفوذ طعمه قرار گرفته است و اهمیت یک سیاستمدار 67 ساله که به پایان عمر سیاسی خود نزدیک شده است، در چیست؟

معمولا ادعاهای امنیتی، ابتدا از سوی رسانه‌های غیررسمی منتشر می‌شود و در ادامه، رسانه‌های رسمی به آن دامن می‌زنند

معمولا در اتهام‌زنی‌های اخلاقی و امنیتی یک تقسیم کار مشخص در میان رسانه‌های رسمی و غیررسمی اصلاح‌طلب صورت می‌گیرد. بدین ترتیب که افراد یا رسانه‌های غیررسمی اسم فردی را به‌عنوان پرستو مطرح می‌سازند و این ادعا را مدام در فضاهای غیررسمی تکرار می‌کنند. در ادامه و پس از اینکه سوالاتی در ذهن مردم شکل گرفت، رسانه‌های رسمی سعی می‌کنند نام فرد را با القابی که یادآور چنین ادعایی باشد، در اذهان زنده نگه دارند. در این شرایط، مردم که پیش‌تر با سوالات پراکنده، غیرمعتبر و البته از سوی نهادهای غیررسمی مواجه شده بودند، همان مسائل را در رسانه‌های رسمی می‌بینند و باتوجه به اعتبار حقوقی این رسانه‌ها، ابهامات ذهنی‌شان قوام می‌یابد.

از طرفی، چون نام هیچ نهادی نیز به طور رسمی در این رسانه‌ها بیان نشده، واکنش هر نهادی ممکن است این سوال را ایجاد کند که چرا این نهاد خاص، به چنین اتهامی پاسخ داده؟ و آیا واقعا اتهامات متوجه این نهاد است که سریع به تکذیب چنین موضوعی پرداخته؟ در نقطه مقابل، عدم پاسخگویی نهادهای ذی‌صلاح نیز به قوت یافتن این شایعه در افکار عمومی کمک می‌کند.

پس از اتهام‌زنی اولیه، رسانه‌های رسمی و افراد معتبر، بدون اشاره به اتهام اصلی سعی می‌کنند موضوع را در ذهن مخاطبان ماندگار کنند

در خصوص ماجرای نجفی نیز، همین نقشه تکراری عملی شد. پس از برچسب‌زنی رسانه‌های غیررسمی، بعضی افراد با جایگاه حقوقی و البته رسانه‌های رسمی نیز دست به کار شدند. مثلا اعتمادآنلاین در مطلبی، بدون اشاره مستقیم به برچسب «پرستو» نوشت: «فاطمه قائم‌مقامی، مهسا یوسفی، کاملیا انتخابی‌فرد، آزاده اردکانی، آفرین چیت‌ساز، مریم ابراهیم‌وند، شهرزاد میرقلی‌خان و اکنون میترا استاد. این‌ نام زنان جوان و جذابی است که در 2 دهه گذشته در کنار نام اهالی سیاست‌ مطرح و حاشیه‌ساز شده‌اند. البته بی‌شک موارد بسیار دیگری نیز وجود داشته که به دلایل پیدا و پنهان، در سکوت هراس‌انگیز تاریکخانه‌ها خفه و فراموش شده‌ است. سرنوشت تلخ میترا استاد تنها با آنچه بر سر فاطمه قائم‌مقامی آمد قابل مقایسه است، اما بازتاب رسانه‌ای و واکنش انفجاری و بهت‌آلود افکار عمومی، تراژدی او را چنان پربانگ کرده که بی‌شک تا سالیان دراز فراموش نخواهد شد.»[2]

این اسامی، باتوجه به سابقه‌های رسانه‌ای که پیش‌تر برای آنها ساخته شده است، از سوی اعتماد به این دلیل مطرح می‌شود که ادعای «پرستوسازی» از میترا استاد در ذهن مخاطبین تداعی شود. جاذبه‌های جنسیتی این ادعا، در کنار ابهام همیشگی آن، از عواملی است که باعث جذاب شدن این سوژه و رسوب آن در ذهن مخاطب می‌شود.

اعتماد آنلاین در بخش دیگری از یادداشت خود به ماجرای عطاءالله مهاجرانی پرداخته و می‌نویسد: «مشهورترین مورد بعدی، عطاءالله مهاجرانی کارگزار صاحب‌قلم دولت هاشمی و وزیر ارشاد محمد خاتمی بود که در مقطعی، از نظر میزان محبوبیت، بی‌رقیب بود. اگر همه چیز بی‌اشکال پیش می‌رفت بی‌شک مهاجرانی بهترین گزینه اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات 84 و جانشینی خاتمی به شمار می‌رفت، اما رسوایی اخلاقی ناشی از رابطه و ازدواج پنهانی او با دختر جوانی به نام مهسا یوسفی تبدیل به پاس‌گل به حریف شد و جریان اصلاحات را در بزنگاه 84 با خلأیی بزرگ مواجه کرد.»

اما همان‌گونه که در مورد میترا استاد، رسانه‌های اصولگرا جوانب اخلاقی این قضیه را رعایت کرده و به اتهام‌زنی به مقتول این حادثه نپرداختند، درباره قضیه مهاجرانی نیز این خود رسانه‌های اصلاح‌طلب بودند که هر روز دست به افشاگری می‌زدند و به نظر می‌رسید که در اوایل دهه هشتاد بسیاری از اصلاح‌طلبان تلاش داشتند تا به نحوی مهاجرانی را از گردونه قدرت خارج کنند.

اما عجیب‌ترین ادعای رسانه‌ای درباره پرستوها مربوط به عبدالله ناصری است. ناصری سال گذشته در مصاحبه‌ای در پاسخ به سوال: «چگونه ممکن است دستگاه‌های امنیتی زنان موسوم به پرستو را پیدا و جذب کنند؟» گفته بود: «واقعیت این است که در جامعه ما این امکان وجود دارد. در جامعه‌ای که یک دوره جنگ 8 ساله داشتیم و جمع قابل توجهی از بانوان بافضیلت ما همسران خود را در سنین جوانی از دست دادند و طبیعتاً با رعایت عفاف و پاکدامنی خیلی‌هایشان همسر دوم و یا همسر غیررسمی آدم‌ها چه مسئولین و چه غیرمسئولین شدند بنابراین خیلی کار پیچیده‌ای نیست.»[3]

این توهین ناصری به همسران شهدا، واکنش‌های زیادی را در فضای مجازی و رسانه‌ای به همراه داشت، به گونه‌ای که وی مجبور به عذرخواهی شد و انصاف‌نیوز نیز که منتشرکننده این مصاحبه بود، آن بخش از مصاحبه را از روی خروجی حذف و در اطلاعیه‌ای نوشت: «انصاف نیوز ضمن عذرخواهی از مخاطبان، بر فداکاری و پاکدامنی همه‌ی خانواده‌ی معظم شهدای ۸ سال دفاع مقدس تاکید می‌کند».[4]

البته اعتراض عمومی به اتهام‌زنندگان، در مورد قتل میترا استاد تکرار نشد. درواقع، هجمه رسانه‌ای اصلاح‌طلبان چنین اجازه‌ای به خانواده میترا استاد نداد. روزنامه صبح‌نو در گزارشی، از ترس این خانواده برای برگزاری مراسم و حتی نصب پارچه سیاه بر سردر خانه خود خبر داده است.[5]

اصلاح‌طلبان نه‌تنها به میترا استاد برچسب پرستو بودن را زدند، بلکه حتی عده‌ای از آنها اتهام «زنای محصنه» را به وی وارد کردند. حال باید دید که قوه قضائیه این بار نیز با همان توجیهات قبلی، در برابر این اتهام‌زنی سنگین رسانه‌ای به فردی که جانش را از دست داده و امکان دفاع از خود را ندارد و همچنین برچسب‌زنی غیراخلاقی به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، سکوت می‌کند یا این بار مدعی‌العموم برای دفاع از حیثیت افراد و جلوگیری از تشویش اذهان عمومی و بی‌اعتبارسازی نهادهای امنیتی به این مساله ورود خواهد کرد.

پی‌نوشت:

[1]- پرستو به زنی گفته می‌شود که از طریق جاذبه‌های جنسی سعی در نفوذ و کسب اطلاعات از فردی داشته باشد.

[2]-https://etemadonline.com/content/308550/

[3]- http://www.rajanews.com/news/286623/

[4]-http://www.ensafnews.com/111352/

[5]-https://www.farsnews.com/news/13980302000895

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا