علی دهباشی: این همان صداوسیمایی است که «هویت» میساخت
/ چند گفتوگو دربارهی مستند «قدیس» در صداوسیما /
علی خسروجردی، خبرنگار انصاف نیوز: همزمان با نوزدهمین سالگرد احمد شاملو مصادف با دوم مردادماه مستندی با نام «قدیس» از شبکهی سوم سیما پخش شد. حسین لامعی کارگردان این فیلم در صفحهی اینستاگرام خود نسبت به سانسور این مستند واکنش نشان داد و آن را اثر خود ندانست. سانسور 27 دقیقهای یا بهقول کارگردان «سلاخی آن سبب قلع و قمع قدیس» شد. مواجههی صداوسیما با این مستند و واکنش کارگردان آن در اعتراض به سانسور «قدیس» این سوال را مطرح میکند که هدف صداوسیما برای سانسور این مستند و مخدوش کردن چهرهی شاملو چیست؟
علی دهباشی، مدیر مسوول مجله فرهنگی و هنری بخارا و یکی از افرادی که در آن مستند بخشی از صحبتهایش پخش شده بود، رشید کاکاوند -شاعر، داستاننویس، ترانهسرا و پژوهشگر ادبیات فارسی و محمدعلی بهمنی –شاعر- دربارهی شاملو و نحوهی مواجههی صداوسیما با او به گفتوگو با انصاف نیوز پرداختند که در ادامه میخوانید:
دهباشی: این بار قرعهی فال به نام احمد شاملو زده شد
علی دهباشی مدیر مسوول مجله فرهنگی و هنری بخارا و یکی از افراد این مستند دربارهی مخدوش کردن چهرهی شاملو در صداوسیما به انصاف نیوز گفت: «این اولین بار نیست که صداوسیما چنین شیوهای را برای تحریف شخصیتهای مهم فرهنگ و هنر و ادبیات ایران به کار میبرد. این همان صداوسیمایی است که برنامهی «هویت» را میسازد و مهمترین شخصیتهای فرهنگی ایران از قبیل دکتر عبدالحسین زرینکوب، ابراهیم پورداود، دکتر چنگیز پهلوان، دکتر ذبیحاله صفا، دکتر داریوش شایگان، نجف دریابندری و ایرج افشار را با تحریف عقاید آنها و با بریده بریده کردن با منظور خاص از آنچه آنان گفته یا نوشته بودند، سعی کرد برایشان پروندههای سنگینی بسازد که آنها را به تعبیر خودشان «مهاجم فرهنگی» قلمداد کند. صداوسیما بعد از آن، چندین بار این کار را نسبت به بزرگان فرهنگ این کشور انجام داده است، که آخرین آن آقای شاملو است.»
این چهرهی فرهنگی ادامه داد: «من معتقد به تایید صد درصد عقاید شخصیتهای مطرح شده در این فیلمها نیستم. نقد سازنده و نقدی که با حفظ حرمت جایگاه این بزرگان انجام شود، کاری است الزامی. در پرتو نقد ما به اندیشههای صحیح دربارهی آرا و عقاید این بزرگان دست مییابیم. بازنمودن مسایل شخصی و خصوصی نویسندگان که هیچ اطلاعی از آنها نداریم و صحت و سقم آن را نمیدانیم و مهم هم نیست که بدانیم، اصلا ضرورتی ندارد. ما در بررسی زندگی بزرگان فرهنگ و هنر ایران و حتی عرصهی اجتماع و سیاست، با عملکرد آنها به صورت سخنرانی و کتاب سر و کار داریم، زندگی خصوصی امری نیست که ما توانایی آگاهی نسبت به آن و بعد صلاحیت داوری کردن آن را داشته باشیم. چه کسی به ما گفته است که میتوانیم دربارهی زندگی خصوصی کسی داوری کنیم؟»
دهباشی ادامه داد: «متاسفانه این بار قرعهی فال به نام احمد شاملو زده شد. قسمتهای را که من دیدم بسیار متاثرکننده بود. حیف است که ما با فرهنگ مداران خودمان اینچنین رفتار کنیم. آقای احمد شاملو، ابراهیم گلستان، جلال آلاحمد، امیرحسین آریانپور و همهی بزرگان ما، شخصیتهایی هستند و آرا و نظرات آنها در شرایط علمی و در حالی که روح فرهنگ بر جلسه و فیلم حاکم باشد، باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد و به آن پرداخته شود. نه اینکه اینچنین آماج انواع اتهامات و توهینهایی قرار گیرند که صداوسیما در این کار از خود به جای گذاشت. از خدا جوییم توفیق ادب.»
دهباشی در پایان با اشاره به وضعیت نجف دریابندری که با او هم در برنامهی هویت چنین برخوردی شده بود گفت: « اکنون نجف دریابندری بیمار است و آرزوی شفای عاجل برای او داریم.»
نسخهی کامل مستند قدیس که نسخهی ناقص آن از شبکهی سه پخش شده است:
کاکاوند: شاملو مقبول سیستم نیست
رشید کاکاوند شاعر، داستاننویس، ترانهسرا و پژوهشگر ادبیات فارسی دربارهی تقطیع مستند قدیس در صداوسیما باهدف تخریب شاملو به انصاف نیوز گفت: «من این مستند را ندیدهام و نمیدانم که صداوسیما چه کاری کرده است. فقط میدانم که در سالهای اخیر، هیچ وقت صحبتی از شاملو در صداوسیما نبوده است؛ این موضوع خیلی طبیعی است، چون شاملو مقبول سیستم نیست. اگر حرفی بزنم شاید یک تنه به قاضی رفته باشم چون مستند را ندیدهام.»
وی دربارهی مخالفتها با احمد شاملو گفت: «باید این سوال را از کسانی بپرسید که از احمد شاملو اسم نمیبرند. نظر شخصی من دربارهی احمد شاملو این است که اگر بخواهیم عادلانه و بی طرف دربارهی او صحبت کنیم، شاملو از صداهای ماندگار شعر معاصر فارسی است. نام احمد شاملو یکی از معدود نامهایی است که از این روزگار باقی میماند. رویکردهای شعری او بعد از نیما نوگرایانه محسوب میشود. اشعار شاملو از نظر نفوذ در مخاطب، قوت و قوام زبان شعری و کارهای غیرشعری مثل ترجمه و مطبوعات، همه اینها علتهای بزرگی است که ماندگاری شاملو را تضمین میکند.»
این شاعر در ادامه گفت: «اگر امروز اسمی از شاملو به طور رسمی نمیشنویم، این موضوع به شاملو و حتی فضای فرهنگی ما باز نمیگردد. این موضوع به نوع نگرش ایدئولوژیک سیستم بازمیگردد. سیستم خودش این را میداند که چرا برخی از نامها را میپذیرد و تبلیغ میکند و چرا برخی از نامها را نمیپذیرد، یعنی نهتنها برای آنها تبلیغ نمیکند بلکه از آنها نامی هم نمیبرد. در این چند دهه سیستم سعی میکند تا مخالفین را پاک کند، یعنی انگار وجود ندارند و من به آن اعتراض دارم. ما میتوانیم عادلانه آثار آنها را بررسی کنیم و زوایایی را که به نظرمان اشتباه و نادرست است را بررسی کنیم؛ این موضوع چه اشکالی دارد که ما فروغ فرخزاد، صادق هدایت و شاملو را نقد کنیم؟! باید وجوه قوت این افراد را بیان و ضعف این افراد را بیان کنند، این یک موضوع طبیعی است تا آثار افراد را هرکس با ذهنیت خودش بررسی کند. اما اگر نام یک نفر حذف شود تنها به این دلیل که ما ایدئولوژی، شیوهی زندگی و شخصیت او را نمیپسندیم، بزرگترین انتقاد فرهنگی من نسبت به صداوسیما در این سالهای اخیر است. من در طول این چند سال با صداوسیما همکاری کردهام و با آن همکاری هم میکنم. یکی از نکاتی که با مناسبت و بی مناسبت من را اذیت میکند این است، هنگامی که ضرورت بحث پیش میآید زیاد احساس آزادی نمیکنم تا در مورد افرادی که در این گروه قرار دارند صحبت کنم. البته انصافا گاهی اشارهای هم میکنم، اما تاکنون به من نگفتند که این کار را نکن.»
محمدعلی بهمنی: بی انصافی بود
محمدعلی بهمنی شاعر و غزلسرای ایرانی نیز درباره رویکرد صداوسیما با احمد شاملو و پخش مستند «قدیس» در سالمرگ این شاعر ایرانی گفت:«اگر از دیدگاه ادبیات و هنر به این موضوع نگاه کنیم، تغییر آن کار درستی نیست. چرایی این موضوع زمینههای پنهانی در خود دارد و باید آن را کشف کرد. این کشف هم به این راحتی نیست.اما بطور کلی در هنر دست بردن، آن هم در هنری که نام هنرمند وجود دارد ولی خود آن هنرمند وجود ندارد بیانصافی است. من دلیل مخالفت صداوسیما با احمد شاملو را نمیتوانم بگویم، چون آن را نمیدانم. شما هم اگر میدانستید، دلیلش را از من نمیپرسیدید. فقط میدانم که این کار اشتباهی است.»
انتهای پیام
متاسفانه کشور در همه چیزش (سیاست د اخلی و خارجی، فرهنگ ، اقتصاد و….) طبق ایدئولوژی قشری خاص اداره می شود و تاسف بیشتر اینکه تمامی ابزارهای قدرت( ثروت، ارتش ، رسانه های جمعی) در دستان همین اقلیت خاص است!!!!!
اقلیتی که به شاه انتقاد و اعتراض داشت که در رژیم شاه ازادی و عدالت اجتماعی نیست و شاه ثروت کشور را خرج عیاشی خود می کند و الان حضرات ثروت و تمامی امکانات کشور را خرج عیاشی ایدئولوژیکی خود و جنگ افروزی ها منطقه ای خود می کنند و به عبارت روشنتر یک ملت را به اسارت گرفته اند تا عقاید پوسیده خود را به کرسی بنشانند.
عجیب است….چرا هنوز در وصف این بی فرهنگان مانده ایم …..چون خودکالایی برای ارائه دادن ندارند ناگریز درصددانکاردیگرانند….اینان اگر شخصیتی را مربوط به قرنها پیش باشد وتطابقی با انگاره هایشان نداشته باشد قبراورا میشکافند وخاک جسدش را اتش…….