ابوالقاسم شفیعی کیست؟
محسن رفیق دوست در مصاحبه با روزنامهی آرمان گفته است که سال ۷۸ که سعید حجاریان ترور شد، او بود که سعید عسگر را به عنوان ترور کننده معرفی کرده بود؛ رفیق دوست گفت که عسگر قبل از حجاریان، ابوالقاسم شفیعی را ترور کرده بود.
انصاف نیوز اظهارات ابوالقاسم شفیعی در فروردین ماه ۷۹ و همچنین بخشی از دادگاه رسیدگی به اتهام ترور کنندگان حجاریان را بازنشر میکند:
شفيعي: اين ترورها، نقاط كوري دارند كه ماموران امنيتي بايد آن را روشن كنند
ایسنا، ۱۶ فروردین ماه ۱۳۷۹: ابوالقاسم شفيعي گفت: با توجه به اطلاعات موجود، سعيد عسگر و همدستان وي عوامل ترور من بودهاند، اما اين كه آيا سعيد حجاريان را نيز همين گروه ترور كرده باشند، پرسشي است كه نيروهاي امنيتي و مقامات مسؤول بايد به آن پاسخ دهند.
او كه يك ماه پيش از سعيد حجاريان به وسيلهي سعيدعسگر و گروه وي ترور شده بود، پس از عيادت از حجاريان در بيمارستان سينا ضمن محكوم كردن اين اقدام غير انساني، دربارهي ترور خود اظهار داشت: ضاربان روز 20 بهمن سال گذشته، در ساعت 7:45 دقيقه هنگامي كه پسرم را به مدرسه ميبردم، مرا مورد هدف قرار دادند و از ناحيهي گردن و فقسه سينه مجروح شدم.
شفیعی افزود: ضارب سوار بر ترك موتور سيكلت بود و هنگام عبور از مقابل اتومبيلم، براي لحظهاي چهرهي او را ديدم به گونهاي كه چهرهنگاري به چاپ رسيده ضارب آقاي حجاريان در مطبوعات با خبرنگاري ضارب من، مشابهت بسياري داشت. شب پيش از ترور فردي با موتور سيكلت به منزل من مراجعه كرد و همسرم گفت كه نامهاي دارد كه آن را تنها به من تحويل ميدهد. و وقتي پسرم با كمي تاخير به در منزل رفت، فرد ياد شده رفته بود. حتي چهرهنگاري را كه همسرم از فرد مذكور ارائه داده بود، با چهرهنگاري من از ضارب مطابقت داشت.
وي شيوهي ترور گروه ياد شده را استفاده از استراتژي نامه خواند و گفت: تروريستها به بهانهي ارايه نامه به افرادي كه قصد ترورشان را داشتند به هدف خود نزديك ميشدند و بعد با اسلحه به سر وي شليك ميكردند.
وي دربارهي انگيزه تروريستها گفت: نزديك به 8 ماه پيش از ترور يك شب مهاجمان با بمبدستي آتش زا ( كوكتل مولوتف) به خانهي من حمله كردند كه خوشبختانه در آن حمله به هيچ يك از اعضاي خانواده آسيبي نرسيد. اين ترورها، نقاط كوري دارند كه بايد، ماموران امنيتي آن را روشن كنند.
شفيعي ، خود را عضو رسمي هيچ جناحي سياسي ندانست و افزود: در اوايل انقلاب، فرماندهي سپاه شهر ري و پس از آن به مدت 6 سال فرماندار شهرستانهاي زرينشهر، شهرضاي استان اصفهان و شهر كرد بودم و هميشه خود را خادم مردم، انقلاب و نظام اسلامي ميدانم و دليلي هم براي حضور در جناحهاي سياسي نميبينم.
وي يادآور شد: در شهر ري مرا به جناح راست وابسته ميدانند و با افرادي هم كه به عنوان تروريست دستگير شدهاند، هيچ رابطهاي نداشته و پيش از اين نيز آنان را نميشناختم. گفته ميشود آنان در مسجد جوادالائمه شهرري حضور داشتند وحتي پدر يكي از اين افراد، امام جماعت آن مسجد است.
شفیعی در پايان از تاكيدات رهبري و «كوششهاي بيدرنگ» ریيس جمهور و نيروهاي امنيتي و سپاه پاسداران براي دستگيري تروريستها سپاسگزاري كرد.
بخشی از گزارش سومين جلسه دادگاه متهمان ترور سعيد حجاريان
در ادامه جلسه قاضي دادگاه با حضور پورچالويي از وي در مورد نحوه آشناييش با ساير متهمان پرسش كرد. پورچالويي گفت: نزديك به يك سالي بود كه در محل با هم دوست شده بوديم و با مسايلي كه در محل ميديديم لساني برخورد ميكرديم جريان ترور را من خبر نداشتم. تنها ميدانستم كه ميخواهند درگير شوند و به همين خاطر هم با آقا مهدي روغني به داخل پارك رفتيم كه اگربچهها كتك خوردند به كمك آنها برويم.
قاضي پرسيد: چرا شما محل تامين را در داخل پارك گذاشتيد،پور چالويي گفت: والله جريان ترور نبود من همين جوري رفتم تا اگر درگير شدند به كمك برويم بنده حدود ساعت 6 صبح از منزل خارج و 6/15 به همراه روغني سوار سرويس شديم ودر محل خيابان سيمتري از ماشين پياده شديم و ديديم كه عسگر و مجيدي در محل شوراي شهر حضور پيدا كردهاند. البته من صحنه ترور را نديدم.نيمكتي بود و من و روغني آنجا نشسته بوديم. ديد من زياد وسيع نبود چون حفاظ پارك با ستونها مانع ديد من بود. تنها مجيدي را ديدم كه به نردهها تكيه داده بود. من در فروشگاه نايلون آبي رنگ و يك شلوار تحويل گرفتم . سلاحي هم نبود. قاضي از جاننثاري پرسيد: چرا سعيد عسگر دربازجوييها گفته سلاح را تحويل شما داد.
جاننثاري گفت: وي به ماگفته بود اين نايلون يك امانتي است كه بايد به صاحبش تحويل دهم البته وزن زيادي هم نداشت اما احساس ميكردم داخل جيبش يك چيزي بايد باشد. ساعت 12 همان شب آمد و نايلون را تحويل گرفت.
مدعيالعموم از جاننثاري درباره علت رفتن به سركار پرسيد وجان نثاري پاسخ داد: من بعد از دستگيري متوجه شدم كه حادثه ترور بوده است و مدعيالعموم پرسيد: پس اظهارات قبلي شما در پرونده چه بوده است؟ جاننثاري پاسخ داد: من فكر ميكردم اگر نقش خودم را پررنگ كنم از جرم آنها كم ميشود اما متوجه شدم كه اين جوري نيست.
سپس اصغر صانعي وكيل جاننثاري با بيان اين مطلب كه اقرار موكل من در جلسه دادگاه نزد حاكم مهم است گفت: اين تذكر را به نماينده مدعيالعموم ميدهم كه از اصرار بر نوشتهها و تحقيقات گذشته به آن شكلي كه متهم را از مسير اصلي سوالات خارج كند، پرهيز كنند.
مدعيالعموم از وكيل پرسيد: مگر اظهارات وي در حضور قاضي نبوده است تاريخ اظهارات ايشان 79/2/5 بوده و نزد قاضي دادگاه بوده است.
وكيل اظهار داشت: من لازم داشتم كه اين تذكر را بدهم و تصميم با دادگاه است سپس زندي درباره ترور كاوه گفت: اظهارات و اقارير جاننثاري در اين باره نيز با حضور قاضي دادگاه بوده است .
وي خلاصهاي از اقارير متهم در خصوص ترور كاوه را خوانده و گفت: جاننثاري علت شركت خود در ترور را ماجراجويي و جلوگيري از تندروي بچهها اعلام ميكند. جاننثاري گفته بود كه كاوه بعد از ترور شفيعي از سوي مهدي روغني براي ترور معرفي شد وشب قبل از ترور كاوه من از ماجرا با خبر شدم.
سپس جاننثاري علت گرفتن شلوار از سعيد عسگر را اين گونه بيان كرد: من فكر ميكردم اين يك بار اضافه است ما از ترور باخبر نبوديم.
وكيل جاننثاري گفت: آخرين دفاع خود را پس از تكميل و ختم بازجوييها يك جا از 4 موكل خود به جا ميآورم.
در ادامه جلسه مهدي روغني ديگر متهم پرونده با حضور در جايگاه گفت: مهدي روغني، فرزند نبي ، 24 ساله، شغل آزاد وساكن شهر ري هستم. وي دربارهي اتهام خود، مراقب براي ترور سعيد حجاريان را نپذيرفت و گفت: ما براي ضرب و شتم رفته بوديم و قرار بود كه من فقط مراقب باشم تا بچههاي ضرب وشتم كنند.
زندي ، نماينده مدعيالعموم، درباره اقارير و اتهامات مهدي روغني گفت: وي در اقارير خود آورده است كه قرار بود روز حادثه دوستان سعيد حجاريان را بزنند و من و جاننثاري مراقب باشيم. روز حادثه به محل رفتيم و به مطالعه روزنامه مشغول شديم چون فكر ميكرديم ماجرا كنسل شده است. بعد از ترور به فروشگاه قدس رفتيم و بعد به همراه سعيد عسگر به سينما و بانك رفتيم.
وي در برابر پرسشها پاسخ داد: من وظيفه داشتم كه اگر كسي با بچهها درگير شد با ورود به جمعيت بچهها را فراري دهم وي در مورد كاوه گفته من اطلاعات شخصي خودم درباره فرد و شخصيت كاوه را به بچهها دادم.
سپس مهدي روغني گفت: من با بچهها از قبل آشنا بودم اما براي ريشهكني فساد در محل يك سال ما هم بيشتر قرار ميگذاشتيم .من بعد از دستگيري متوجه شدم كه حجاريان ترور شده ولي قرار بود كه حجاريان كتك بخورد. مقدمي گفته بود كه حجاريان براي براندازي نظام كار ميكند لازم است كه تنبيه شود بنابراين ما قرار گذاشتيم كه من و موسي مراقب باشيم شب قبل از عمليات من وموسي جاننثاري در باشگاه همديگر را ديديم و من گفتم: سعيدعسگر گفته قرار است ما دو نفر براي مراقبت برويم وبچهها سعيد حجاران را تنبيه كنند ما روز حادثه رفتيم و آقا سعيد ( سعيد عسگر) را ديديم. من وآقا موسي(جاننثاري) درپارك نشستيم. بعد من به موسي گفتم سعيد رفت بلند شو برويم ديديم كه صداي تير آمد. به موسي گفتم با سعيد عسگر در فروشگاه قدس قرار داريم رفتيم فروشگاه و آقا سعيد عسگر يك نايلون به آقا موسي داد البته من سلاح را نديدم اما بعدا متوجه شدم كه سلاح داخل شلوار بوده است. بعد به سينما رفتيم و بعد به بانك رفته فيشها را پرداختيم و به منزل رفتيم.
سعيد عسگر گفت: سعيد حجاريان براي براندازي نظام كار ميكند من گفتم مشكلي ندارد ومن براي ضرب و شتم ميآيم و كمك ميكنم. من در قضيه سعيد حجاريان براي ضرب و شتم حضور داشتم و در قضيه ترور كاوه هم اصلا خبر نداشتم.
علي پور چالويي، در ادامه جلسه با حضور در جايگاه متهمان گفت: عليپورچالويي هستم، ديپلم، فرزند حسن، متولد 1354 ، مربي ورزشهاي رزمي و ساكن شهرري. وي افزود: من لفظ ترور را نميپذيرم و لي به قصد مراقبت براي كتك رفتم . زندي، نماينده مدعيالعموم، گفت: وي در ترور شفيعي متهم رديف اول است و در ترور كاوه هم اظهار داشته كه طراح ترور سعيد كگوناني ، روغني، عسگر ، مجيدي و خودم بود. و ضارب هم خودم بودم.
وي گفت: انگيزه من ترساندن وي بود تا از محل برود قرار شد سعيد كگوناني راكب باشد و موسي جاننثاري تامين باشد. در جلوي مغازه كاوه تيراندازي كردم . درباره ترور شفيعي قرار بود كه من بروم شفيعي را شناسايي كنم و به آنها نشان بدهم تا آنها وي را بزنند. البته وي بعدا گفته پشيمان است و از محضر دادگاه درخواست عفوكرده است. خلاصه اين كه پورچالويي اقرار صريح دارد كه در ترور كاوه نقش اول را داشته است.
قاسم ستاري ، وكيل ابوالقاسم شفيعي باحضور در جايگاه گفت: موكل من قبول ندارد كه متهمان قصد محاربه و مقابله با نظام را داشته باشند. مساله بعدي اين است كه وكيل متهمين اظهار پشيماني آنها را بيان كرد. اگر واقعا متهمين ميپذيرند كه درباره موكل من نادم هستند بايد خودشان بالمباشره اظهار پشيماني كننددر اين صورت موكل من نسبت به تقاضاي مجازات اينها ممكن است بازنگري كند. مساله بعدي اين است كه در اين پرونده عنوان ميشود كه غربيها آن را پراگماتيسم مينامندو در مورد موضوعي كه به متهمين نسبت داده ميشوداين است كه دستكم دربارهي موكل من اشتباه كردند، نيت پاك بود ولي عمل اشتباه بود نتيجه هم نامطلوب بوده است. هرچند كه ممكن است بعضي تصور كنند چون قصدشان پاك بوده عملشان درست بوده است. بر طبق فتواي حضرت امام خميني و حضرت آيتالله امام خامنهاي كه در روزنامه رسالت مطرح شده است ترور در اسلام حرام نيست تنها درصورت اين كه بدون اذن ولي باشد محكوم است.
سپس علي پورچالويي با حضور در جايگاه گفت: مدعيالعموم ادعا كرده كه من به شناسايي شفيعي رفتم اما اينها فقط در بازجوييها گفته شده اما در حضور شما اعلام ميكنم كه من در ترور شفيعي و حجاريان هم نقشي نداشتم. اما در ترور كاوه فقط من عنوان كردم و در داخل باشگاه اين بحث را پيش كشيدم.
وي درباره انگيزه خود گفت: به دليل حفظ حرمت دادگاه، مطالب در پرونده است اما بعدا وكيلم ميتواند اعلام كند من به كليه اعضاي گروه گفتم كه كاوه اين گونه است و آنها هم گفتند ما هم ميدانيم و خيلي ناراحت هستيم. بعدا ترور شد قرار شد من بروم با او صحبت كنم ولي نرفتم ولي تصميم گرفتم كه ضرب وشتم كنم وقرار شد كه كگوناني مرا با موتور برساندو بر گرداند كاوه گفته بود كه سال 68 مغازهاش را آتش زدهاند در حالي كه من سال 68 فقط 14 سال داشتم. پس اين نشان ميدهد كه آن موقع هم مشكل داشته است . من اسلحه را از مجيدي گرفتم و با كگوناني به در منزل كاوه رفتم و گفتم بيايد داخل مغازه ،آمد و گفتم به اين علت و اين علت دست از اين كارها بردار، او گفت: مگر شما وكيل وصي مردم هستيد من اسلحه را دم گوشش گرفتم و گلوله به ديوار خورد و او گفت آي گوشم آي گوشم بعد از مغازه خارج شديم واز محل دور شديم سپس رفتم اسلحه را تحويل مجيدي دادم و گفتم سفر ما به هم خورد و او نفهميد كه گلوله خارج شده است سپس رفتيم از مغازه تخمه خريديم و به منزل جاننثاري رفتيم و نشستيم وشكستيم.
سپس محمود كاوهنژاد، تكنيسين الكترونيك، با حضور در مقابل تريبون گفت: در تاريخ دهم فروردين ماه متهم اقرار كرد كه به دستورمهدي روغني تيراندازي كرده است واضحترين دليل من براي تيراندازي بدنم است رئيس كلانتري محل هم در بيمارستان حاضر شد. افسر پرونده سروان رضايي آمد و مرا به پزشكي قانوني معرفي كرد من براي گرفتن پرونده به بيمارستان هفتم تير مراجعه كردم تا پرونده را بگيرم، گفتند پرونده نيست من گفتم شكايت ميكنم گفتند: به ما مهلت بده. بعدا گفتند شخصي كه محاسنش بور بوده آمده و پرونده را گرفته و برده است.
سپس پورچالويي گفت: كاوه به دلايلي كه خود ميداند از مغازه بيرون نميرود و از داخل منزل به مغازه ميرود من دستم به او نميرسيد كه بخواهم تيراندازي كنم. من لفظ ترور را قبول ندارم فقط تهديد بوده است.
سعيد كگوناني، 19 ساله و محصل، متهم ديگر پرونده در اين زمينه گفت: من ترور را نميپذيرم ولي به طور خود ناخواسته وارداين كار شدم. علي آقاپورچالويي شب هنگام در باشگاه به من گفت: ميخواهيم برويم با كاوه برخورد كنيم ،گفتم در خدمت هستيم . به منزل كاوه رفتيم. پورچالويي زنگ زد وكاوه به در مغازه آمد: علي آقا رفت داخل و بعد از 4ـ5 دقيقه آرام بيرون آمد، ناراحت با موتور رفتيم سركوچه او را پياده كردم وبه خانه رفتم مگر ميشود كه ما برويم ترور كنيم وبه خانه برويم و به هر حال تيپ و ظاهر مارا ميشناسند من موتور داشتم ولي از اسلحه خبر نداشتم. در باشگاه تمرين كرديم و پورچالويي گفت: با كاوه اتمام حجت كنيم چون وظيفه خود ميدانيم با كسي كه خلافي انجام ميدهد، برخورد كنيم. من از مقام معظم رهبري و مسؤولان صديق و امت هميشه در صحنه تقاضاي بخشش ميكنم.
سپس صفر مقصودي با حضور در جايگاه گفت: شغلم آزاد است و 29 سال سن دارم قاضي اتهام وي را فروش اسلحه اعلام كرد و گفت: من اسلحه را پنهان كرده بودم يك بار ميخواستم آن را معامله كنم اما نشد. به گونهاي كه فراموش كرده بودم اسلحه را كجا مخفي كردم چون يك مقدار فراموشي دارم . تا اين كه با مجيدي صحبت سلاح شد و او گفت من شديدا به سلاح نياز دارم من گفتم هست، اما پشيمان شدم بعد از 4ـ5 ماه طي تماسهاي تلفنيبراي خريد و فروش قطعات موتور، من متوجه شدم كه هنوز سلاح را دارم از آنجايي كه قسمت بود و مشت الهي سلاح را به ايشان فروختم.
مقصودي در پاسخ به پرسش مدعيالعموم مبني بر اين كه اسلحه را از كجا آورده گفت: من سلاح را از يك كردي كه پاتوق داشت 150 هزار تومان خريدم، نميدانم او كجاست اما بعدا آن را به مجيدي00 2000 هزار تومان فروختم مجيدي به من گفت: در رابطه با خاكي و گنج پيدا كردن ميخواهم و او تاكيد داشت كه همين يك جلسه است بعدا متوجه شدم كه براي فريب مصلحتي من بوده است كه اين حرفها را ميزده است. به جهت اين كه من مجيدي را بچه باخدايي ميدانستم و از سابقه مذهبي وي باخبر بودم گفتم مواظب باشيد و اسلحه به او فروختم.
مدعيالعموم از او درباره تحويل ندادن سلاح پرسيد و او گفت: من به خاطر نداشتم كه سلاح دارم اما بعدا يادم آمد. 50 هزار تومان نقد و يك چك 100 هزار تومان ويك چك 50 هزار تومان تحويل گرفتم. چكها را هم گم كردم چون اين مساله شايد به راه درست يا نادرست بوده اين پول حيف و ميل شده وحلال نبوده است. در دادگاه عدل الهي جز طلب عفو الهي جايز نيست ومن هم طلب عفو ميكنم .
در ادامه اصغر صانعي، موكل 4 متهم رديف آخر گفت: مساله مدعيالعموم توجه مرا به خودجلب كرده كه اصطلاح متروكهاي در كتابها بوده كه از سوي ايشان حيات پيدا كرده است. بنده بر اساس وظيفه قانوني خودم دفاع از موكلين خودم را به عهده گرفتم لايحهاي را تنظيم كرده بودم اما با توجه به اوضاع و احوال جلسه دادگاه ناچارم متن تكميلي را از اين پس تايپ كنم وخدمت دادگاه محترم عرضه بدارم.
رياست شعبه 32 دادگاه انقلاب اسلامي تهران احتراما بنابراين پرونده دفاع از موكلين علي پورچالويي ، مهدي روغني، موسي جاننثاري، سعيد كگو ناني را با توجه به محتويات پرونده و طرح شكايت از نماينده مدعيالعموم و تفهيم اتهام دادگاه مبني بر اقدام عليه امنيت كشور در رد اتهامات وارده كه منجر به قرار صدور بازداشت موكلين شده است را آغاز ميكنم.
1ـ سعيد كگوناني، متولد 1359، جوان دانشآموز كه در جلسه كنوني دادگاه به اتهام معاونت در ترور محمود كاوه نقش راكب را داشته فاقد اطلاعات و معلومات كافي بوده و هيچ گونه اطلاعي از كاوه نداشته و از محل اسلحه و شليك بياطلاع بوده است.
2ـ عليپورچالويي به اتهام ضارب محمود كاوه كه گلوله به جاي حساسي اصابت كرده اما از پرونده استفاده ميشود كه ضارب محمود قصد كشتن نداشته و تنها جهت امر به معروف و نهي از منكر اين كار را انجام داده وبه مسير انحرافي شليك كرده است و دليلي براي اين كه گلوله شليك شده در بدن كاوه باشد، موجود نميباشد اگر همه افراد حاضر مذكر بودند اين درخواست را از ديدگاه ميكرديد كه شاكي نقطه مربوطه را به دادگاه نشان دهد و خود شاكي هم اظهار كرد كه تاكنون مدركي به دست نياورده است بنابراين با توجه به شرايط جسمي و روحي متهم و شرايط فردي وي ناشي از عوامل اجتماعي بوده وبا توجه به شيوه شليك نميتوانسته قصد كشتن را داشته باشد حتي زخمي هم نكرده بلكه فقط تهديد كرده است بنابراين از دادگاه ميخواهم چنانچه شاكي مداركي دارد ارايه دهد.
3ـ جاننثاري و روغني ازنقشه ترور سعيد حجاريان آگاه نبودند و بحث فقط كتك زدن او بوده و پس از شنيدن صداي انفجار فكر ميكنند كه ترقه بوده و از آنجا كه مردم صدا ميزنند كشتند، كشتند،زدن با اسلحه بوده است آنها متوجه قضيه ميشوند، اما از قصد و نيت ضارب اطلاع نداشتند. و اقدام آنها حفظ نقش مراقبت براي كتك زدن حجاريان بوده است و صرف حضور در محل وانجام ندادن كاري مراقبت و تامين به شمار نميآيد پس استقرار آنها به گونهاي بوده كه امكان مراقبت نبوده است. فقط موسي جاننثاري بستهاي را تحويل گرفته و بعدا امانت راتحويل داده است موكلين من قصد براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي نداشتندو تنها در پي امر به معروف و نهي ازمنكر بودند موضوع سبب برهم زدن نظم در جامعه نشده و نخواهد شد و سابقه درخشان آنها در سنين ابتدايي و حضور در مساجد و اماكن متوجه و پايگاههاي سالم مويد اين مطلب است. موكلين من تقاضاي عفو و گذشت از سعيد حجاريان و محمود كاوه و نماينده مدعيالعموم را دارند بنابراين از محضر دادگاه تقاضاي اعمال تخفيفهاي لازم را دارد وتقاضاي فك قرار بازداشت موصوف را دارم .
پس از پايان دفاعيه وكيل، رئيس دادگاه اعلام كرد: رسيدگي به پرونده متهمين ترور سعيد حجاريان را پايان ميدهيم و راي را در موعد مقرر اعلام خواهيم كرد.
انتهای پیام