دق الباب مساجد در شب آخر ماه صفر از کجا آمده است؟
/گزارش انصاف نیوز از شب آخر ماه صفر/
نسترن فرخه، انصاف نیوز: از جلوی هر مسجدی که میگذریم، بیشتر مردم یا در حال پخش شیرینی و شکلات هستند و یا در گوشهای شمع روشن کردهاند و زیر لب چیزی زمزمه میکنند. مرد میانسال چند دقیقهای با دستان رو به آسمان جلوی در مسجد میایستد و ذکری را آهسته میخواند، بعد شمعی روشن میکند و میرود.
به باور بسیاری آخرین روز از ماه صفر، یعنی لحظات پایانی این ماه را باید جلوی درب مساجد رفت و تمام شدن این ماه را به حضرت فاطمه تبریک گفت و معمولا با اعمالی همچون پخش شیرینی و روشن کردن شمع همراه است اما موضوع قابل بررسی اعلامیههای است که روی درب بیشتر مساجد نصب شده و نوشته شده بود: «این مناسک از نظر شرعی توجیهی ندارد». ولی همچنان جمعیت حاضر جلوی درهای بستهی مساجد چشمگیر بود، جمعیتی که بیشترشان نوع پوشش و آرایششان شبیه به پوششهای مذهبی نبود اما شمع روشن میکردند، شیرینی پخش میکردند و گاه ذکری را زیر لب زمزمه میکردند.
یکی از مسایل قابل تامل در مناسکی به این شکل که حتی شرع هم موافقت چندانی با آن ندارد حضور افراد به اصطلاح شبه مدرن در این مراسمها است، حتی افرادی که شاید برخی آداب مذهبی دیگر را به باد نقدهای تند بگیرند ولی در این مراسم شرکت میکنند و حتی نذر خود را هم ادا میکنند، احمد بخارایی جامعه شناس به افراد شبه مدرن اشاره کرده و میگوید: «موضوع این است که چرا بعضی افراد شبه مدرن که سعی میکنند علمیتر به مسایل نگاه کنند و به اصطلاح خارج رفته هستند، این اعمال را انجام میدهند؟ این موضوع به عنوان یک گفتمان ملیگرایی و یا ایرانگرایی در برابر یک گفتمان دینی قد علم کرده است.»
بخارایی در بخش دیگر صحبتهایش به تلفیق مذهب و سنت در فرهنگ ما اشاره کرده و بر این باور است که «این رفتارها در جامعه هر چه بیشتر اوج بگیرد، نشان دهندهی این است که تقدیرگرایی وسعت دارد. از دید جامعهشناختی در یک جامعه افرادی که تقدیرگرا باشند و به عناصر مابعدالطبیعی دل ببندند و به کارایی خود انسان کمتر متکی باشند، آن انسانها در جامعه کمتر تحول یافته و جدید میشوند.»
اما با وجود این مسایل موضوع حضور افراد در مقابل مساجد معانی دیگری هم دارد و نیاز جامعه به معنویت را نشان میدهد، سید حمید حسینی کارشناس دینی به این موضوع اشاره کرده و میگوید:« اگرچه اجرای چنین رسوم و اقداماتی را میتوان نشانهای بر احساس نیاز افراد به معنویت و ارتباط با مسجد و اهل بیت (علیهمالسلام) دانست اما باید توجه داشت که باز شدن راه عبادتهای سلیقهای و رسوم ابتکاری در مسایل دینی بهتدریج موجب آمیخته شدن آموزههای دینی با خرافات و کارهایی نادرست میشود.»
گفتو گوی انصاف نیوز با احمد بخارایی و سید حمید حسینی را بخوانید:
احمد بخارایی: تقدیرگرایی مانع تحول جامعه است
بخارایی جامعه شناس در مورد واکنش متفاوت افراد جامعه در مواجه با مناسک مذهبی مختلف گفت : «این موضوع را من در دو زاویه میبینم، یکی بحث اعتقادات دینی و دیگری یک سری نماد سنتی به معنای ملی و محلی آن است، چون بحث نور و آتش در این مورد مطرح است که یک مقولهی تاریخی را در پی دارد و در فرهنگ ملی تعریف میشود.
بخش دیگر با اعتقادات مذهبی آمیخته شده و رنگ و بوی مذهب میدهد، به جهت اعتقادی این موضوع سمبل یک نوع الگوهای رفتاری است که خمیرمایه و جوهرهی آن تقدیرگرایی، شانس و سپردن وضعیت و آینده به دیگری است، هر دیگری که فرد به آن دل بسته باشد.
این رفتارها در جامعه هر چه بیشتر اوج بگیرد، نشان دهندهی این است که تقدیر گرایی وسعت دارد. از دید جامعهشناختی در یک جامعه افرادی که تقدیرگرا باشند و به عناصر مابعدالطبیعه دل ببندند و به کارایی خود انسان کمتر متکی باشند، آن انسانها در جامعه، کمتر تحول یافته و جدید میشوند.
بر اساس تئوریهای توسعه، جامعهای مستعد توسعه است که انسانهای تحول یافته در آن حضور داشته باشند. یک تئوریسین آمریکایی هم ده ویژگی برای انسانهای نو قائل میشود که اگر این انسانها نباشند جامعه مستعد توسعه نخواهد بود، یکی از این ویژگیها این است که انسانها تقدیرگرا نباشند و به کارایی اعضای جامعه اعتقاد داشته باشند.»
این روانشناس اجتماعی مساله را موضوعی تلفیقی میداند و در ادامه میگوید: «امروزه هر دو عنصر سنت و مذهب در فرهنگ بسیار قوی است و نمیتوان گفت اگر به طور مثال افراد نذر و نیازی انجام میدهند فقط رنگ و بوی دینی دارد و اگر شمع روشن کردند فقط رنگ و بوی ملی دارد.
حال اگر به موضوع شمع و آتش نور دقت کنیم، خیلی از افراد که به دنبال اینطور مراسم میروند شاید آنچنان رنگ و بوی مذهبی نداشته باشند، اما همه ته دلشان به یک سری مفاهیم مذهبی امید دارند که خمیرمایهی آن هم مذهب است، اما یک مذهب بیشتر آمیخته شده با نگاههای ملی و قومی، حال موضوع این است که چرا بعضی افراد شبه مدرن که سعی میکنند علمیتر به مسایل نگاه کنند و به اصطلاح خارج رفته هستند این اعمال را انجام میدهند؟ این موضوع به یک گفتمان ملیگرایی و یا ایرانگرایی در برابر یک گفتمان دینی قد علم کرده است.
اینکه چرا این دو در برابر هم قرار گرفتند به این دلیل است که گفتمان دینی گفتمانی بستهای شده که اجازه نمیدهد گفتوگو صورت بگیرد، بنابراین این دو گفتمان به دو اتوبان مقابل هم و تعارضی تیدیل شده.»
بخارایی در مورد تفاوت رفتار افراد در مواجه با مناسک مذهبی و یا شبه مذهبی ادامه داد:« در این موارد تقابل دو گفتمان را باید در نظر گرفت، یک جایی نقش حکومت پر رنگ میشود و کسانی که طرفدار و مدافع سیاسی هستند از آن زاویهی خاص خود ورود میکنند و گاهی کسانی خیلی موافق نظام سیاسی نیستند و آنها هم زاویه خاص خود را پیش میگیرند.
هر گفتمانی نمادها و سنبلهای خودش را دارد، حتی در مورد حجاب هم موضوع به همین شکل است، اگر بعضی از افراد را رها بگذاریدحجاب خود را حفظ میکنند ولی چون میخواهند با نظام سیاسی تقابل داشته باشند به اصطلاح بد حجابی را در آنها پر رنگ میبینید و گاه با کمی تامل حتی متوجه میشوید این فرد در تفکر خود همان انسان مذهبی و معتقد هستند.
بنابراین خیلی از عناصر دخیل هستند تا شما یک رفتار را تحلیل کنید که این فرد روی چه سکویی ایستاده است، سکوی تقابل با نظام سیاسی و یا حمایت از نظام سیاسی و حتی سکویی سنتگرایی از نوع دینی یا ملی، البته به نظر من باید این را در نظر داشت که همه چیز تلفیقی است و شاید یک عنصر نسبت به عناصر دیگر برجستهتر باشد.»
سید حمید حسینی: عبادات سلیقهای عامل خرافات میشود
سیدحمید حسینی، کارشناس مذهبی در مورد جذب مردم به مناسک شبه مذهبیای که حتی شریعت اسلام هم آن را رد میکند، گفت: «اگر چه اجرای چنین رسوم و اقداماتی را میتوان نشانهای بر احساس نیاز افراد به معنویت و ارتباط با مسجد و اهل بیت (ع) دانست اما باید توجه داشت که باز شدن راه عبادتهای سلیقهای و رسوم ابتکاری در مسایل دینی بهتدریج موجب آمیخته شدن آموزههای دینی با خرافات و کارهایی نادرست میشود و به همین خاطر پیشوایان دین همواره سفارش کردهاند در مسایل معنوی و عبادی تابع روشها و برنامههایی مشخص باشیم و با بدعتها و مناسکسازی جدید مبارزه کنیم.
برای شناخت روشهای تأیید شدهی عبادی و دینی راهی جز مراجعه به قرآن کریم و سنت معتبر پیشوایان دین نداریم و نمیتوانیم چیزی را از خودمان به آن اضافه یا از آن کم کنیم. ما وقتی به منابع اصیل و معتبر دین مراجعه میکنیم هیچ اثری از چنین رسومی وجود ندارد. نه تنها چنین اعمالی برای پایان ماه صفر ذکر نشده، بلکه اساساً دلیلی بر اینکه ماه صفر ماه عزاداری و غم باشد یا ماه ربیعالاول ماه شادی است و ورود به این ماه را میتوان تبریک گفت و مانند آن در دست نداریم، همهی این برداشتها و سخنان، بدون دلیل و نوعی خرافه بهحساب میآید.
اینکه بگوییم محدودیتی برای دعا و توسل و ارتباط با خدا وجود ندارد و هر کس میتواند هر طور که با خدا راحت است با او گفتوگو و به درگاه او دعا کند در اصل حرف درستی است، ولی وقتی قرار باشد این ارتباط شخصی با خدا به رسومی اجتماعی و مناسکی دینی تبدیل شود، حتماً باید مراقب آسیبها و انحرافات تدریجی بود و اجازهی بدعت و طرحهای سلیقهای را در این زمینه نداد. حتی در ارتباط شخصی با خدا هم هر قدر به روشهای مطمئن و توصیهشده از سوی پیشوایان دین نزدیکتر شویم، دستاوردهای بهتر و بیشتری از عبادت خواهیم داشت.»
انتهای پیام