مشاهدات انصاف نیوز در پنجم دی بین میدانهای انقلاب و فردوسی
در تهران همزمان با فراخوانهایی برای تجمع در پنجم دی به مناسبت گذشت حدود چهل روز از درگذشت تعدادی از کشته شدگان حوادث آبان ماه، حضور نیروهای انتظامی و امنیتی از میدان انقلاب تا میدان فردوسی پررنگ بود اما تجمعی شکل نگرفت.
گزارش میدانی خبرنگار انصاف نیوز از وضعیت خیابان انقلاب در دو نوبت ساعت 12:30 تا 13:30 و از ساعت 15:30 تا 17:00 را در ادامه میخوانید:
ساعت 12:30 تا 13:30
چهارراه ولیعصر با یک روز عادی متفاوت است و نیروهای یگان ویژه در چهار طرف چهارراه حضور دارند. عدهای از آنها بر ترک موتور نشستهاند و رفت و آمدها را رصد میکنند. عدهای هم در دور و بر موتورهایشان قدم میزنند و گاهی به پیادهرو نگاهی میکنند. در این ساعت حدود بیست موتور سوار حضور دارند. از نیمهی شمالی خیابان انقلاب به سمت میدان انقلاب میروم. تا تقاطع خیابان قدس هیچ ماموری در خیابان نیست. در ابتدای خیابان قدس یک سرباز و نیروی رسمی ایستادهاند. سرباز و نیروی کادری هیچ سپر یا محافظی ندارند.
تعداد نیروها روبروی دانشگاه تهران بیشتر میشود، ذر این زمان 16 موتور جلو دانشگاه ایستادهاند و اینطور به نظر میرسد که هر موتور دو سرنشین دارد. کمی جلوتر یعنی ابتدای خیابان 16 آذر سه موتور و هفت مامور ایستادهاند. در این ساعت، ماموران در نیمهی شرقی و غربی میدان هستند و ماشینهای ضدشورش سیاه رنگ هم به چشم میخورد. چهار ماشین در نیمه غربی میدان و سه ماشین هم در نیمهی شرقی پارک شدهاند. در هر دو طرف میدان، بیست و چند ماموران ایستادهاند.
از نیمه جنوبی خیابان انقلاب به سمت چهارراه ولیعصر برمیگردم. تا چهارراه ولیعصر خبری از ماموران نیروی انتظامی نیست. در محدودهی تئاتر شهر هم فقط چند مامور ایستادهاند. تا چهارراه کالج هم هیچ خبری از نیروی انتظامی نیست و در این چهارراه چهار مامور ایستادهاند.
ساعت 15:30 تا 17:00
همان مسیر قبلی را طی میکنم تا به چهارراه ولیعصر برسم. تعداد ماموران نسبت به ظهر بیشتر است. چند کانال تلگرامی غیررسمی میگویند نیروی انتظامی اجازهی حضور به مردم را نمیدهند. به سمت تئاتر شهر میروم. تعداد نیروهای در پارک زیاد است، نیروهای یگان ویژه با سپر وارد پارک میشوند و به مردم میگویند که تجمع نکنند. چند نفر از ماموران هم به دستفروشان میگویند تا بساط خودشان را جمع کنند و محل را ترک کنند. در این ساعت ماموران زن هم هستند و از زنان و دختران میخواهند تا در محدودهی تئاتر تجمع نکنند. وقتی نیروی انتظامی دسفروشان را مجبور میکند تا بساط خوئشان را جمع کنند، دختری که با تلفن صحبت میکند و با صدای تکهای میاندازد و میرود.
حدود ده نفر در جلوی ورودی شمارهی 6 زیرگذر چهارراه ایستادهاند و تئاتر شهر را نگاه میکنند. جلو ورودی یک، یعنی همان ورودی که در محدودهی تئاتر شهر قرار دارد، مامورانی در جلوی پلهها ایستادهاند و به دقت به رفت و آمدها نگاه میکنند. صندلیهای سفیدی که در محدودهی تئاتر شهر قرار دارد در دست ماموران است و به طور تقریبی روی هر صنذلی یک مامور نیروی انتظامی نشسته است. یکی از ماموران هم با بلندگو به عابران میگوید جلوی تئاتر جمع نشوند.
از نیمهی شمالی خیابان انقلاب به سمت میدان میروم. به خیابان قدس میرسم. تعداد ماموران نسبت به ظهر بیشتر شده است. از درب ورودی دانشگاه تهران در خیابان قدس تا درب ورودی خیابان 16 آذر، پنجاه سرباز ایستادهاند که هر کدام از آنها سپر و کلاه ضدشورش در دست و بر سر دارد، تقریبا با فاصلهی سه قدم.
حدود ساعت 15:40 همچنان تعدادی موتور روبروی دانشگاه تهران است. تا دور میدان خبری از نیروهای ضد شورش و نیروی انتظامی نیست. تعداد ماشینها بیشتر شده و در این ساعت یک ماشین آبپاش هم در نیمهی شرقی میدان به چشم میخورد.
از نیمهی جنوبی خیابان به سمت چهارراه ولیعصر میروم. چند پلیس موتورسوار پشت چراغ قرمز 16 آذر ایستادهاند، اما موتورهای روبروی دانشگاه به سمت میدان میروند. حوالی تقاطع فلسطین صدای بلند «هیهات من ذلت» به گوش میرسد. صدا نزدیکتر میشود، تویوتایی باندهای بزرگی را در قسمت باری خود گذاشته است و صدای «هیهات من ذلت» از بلندگوهای این ماشین شنیده میشود. چهار بسیجی در قسمت عقب این وانت سوار شدهاند و حدود 50 موتورسوار پشت سر این ماشین هستند. پرچمهای ایران، یا حسین، حزبالله در دستان آنها خودنمایی میکند. جلو خیابان انقلاب هم چند بسیجی ایستادهاند.
به چهارراه ولیعصر میرسم و جلوی ورودی زیرگذر شمارهی 6 چند لحظهای میایستم. ماموری میآید و میگوید: «اینجا توقف نکن و زودتر برو». دستفروشان هم دیگر نیستند و به نظر میرسد که نیروی انتظامی از آنها خواسته تا بساط خودشان را جمع کنند. در داخل زیرگذر هم چند مامور ایستادهاند. از ورودی شماره یک خارج میشوم و جلوی تئاتر شهر میایستم، یکی از ماموران یگان ویژه میگوید: «اینجا نمان و برو».
به سمت میدان فردوسی میروم. دوباره همان صدای «هیهات من ذلت» را میشنوم. تعداد آنها نسبت به اولین باری که دیدهام بیستر شده است. این دسته از موتور سواران را اینبار در تقاطع نجاتالهی با خیابان انقلاب میبینم. واکنش مردم متفاوت است. یک از عابران پیاده چند کلمه آبدار به آنها میگوید. در همین لحظه دستهای دیگر از موتورسواران از میدان فردوسی به سمت چهارراه ولیعصر میروند. دوباره همان دسته از موتورسواران بسیجی که پشت سر تویوتای سفید رنگ میروند، دور میدان را طی میکنند و به سمت چهارراه ولیعصر میروند. تعداد آنها کمتر شده است. چند نفر از آنها تفنگهای پینتبال دارند.
hhttp://www.ensafnews.com/205260
انتهای پیام