یادداشت عبدی و فریادهایی در برابر «حق»
سیدسبحان بطحایی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
چه بخواهیم و چه نخواهیم، یادداشت عباس عبدی برخی ها را به میدان آورد … از استاد اخلاق و عرفان تا روزنامه نگاران، البته طبیعی هم هست، هر یادداشتی که سمت و سوی انتقاد، حتی بخوانیم بوی انتقاد، به آیت الله را بدهد، مستوجب واکنش است. چه انتقادهای ناحق ِ احمدی نژاد و چه انتقاد ِ بر حق عباس عبدی!
اساسا آیت الله هاشمی در سرزمین سیاست ِ ایران اسلامی، شخصیتی بی نقص و همیشه معتدل است، خدا بیامرزد پدر محمد قوچانی را، حق را گفت، همان حرف عباس عبدی، هاشمی 2015 با هاشمی دهه شصت، فاصله دارد، هاشمی بعد احمدی نژاد با هاشمی ریاست جمهوری اش فاصله دارد.
اما کی این جنس از انتقاد ها، همان ها که عباس عبدی ها گفتند، و از دل بود، خب، بر دل هم نشست، فوران می کند، همان زمانی که هاشمی 2015 ، انتقادهایی را مطرح می کند که ماحصل و نتیجه ی رفتارها و عملکرد خود اوست.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه ارادت داشته باشیم و چه نه!، بسیاری از رفتار هایی که امروزه اصلاح طلبان و در راس آنان، خود شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی به آن معترض است، امتداد سیاست های اوست!
هاشمی 2015 بدون آنکه اسمی از خود ببرد و مسوولیتی به عهده بگیرد، نتیجه ی رفتارها و عملکرد خودش را نقد می کند، خودش را محاکمه می کند و در برابر خودش، فریاد می زند.
اما اصلاح طلب ها به خوبی عملکرد ِ او را در سال های تکیه اش بر اریکه ی قدرت به یاد دارند، عملکرد او را در برخورد با مخالفان و پذیرش نقد را به یاد دارند.
انتقاد های هاشمی رفسنجانی این روزها بسیار آشناست … او انتقادهایی که به خودش می شد را بازگو می کند.
چه بر ما گران باشد، چه اتحاد ما با آیت الله از روی فراست باشد، چه با شخصیت عباس عبدی ارتباط بگیریم و چه نه!
انتقاد عبدی وارد است!
یادداشت عبدی حق است!
اگرچه برای تخطئه ی او نیاز باشد گذشته ی او را علم کنیم، مساله ی سفارت را مطرح کنیم و البته مصادره ی به مطلوب کنیم.
اما می خواهم کلامم را با همان عبارتی که عبدی به پایان برد، خاتمه دهم:
“متاسفانه پیروی چشم بسته و شاید از روی ناچاری اصلاح طلبان از برنامههای آقای هاشمی نتیجه وضعیتی است که برای خود ایجاد کرده اند و برای آینده ی کشور و جریان اصلاحات خطرناک است”.
انتهای پیام
سلام ،
من در عجبم ز می فروشان / به زانچه فروشند چه خواهند خرید
آقای عبدی ! شما به آقای هاشمی حمله میکنی که به چی و کی دست پیدا کنی و با کنار زدن آقای هاشمی دنبال کدام جایگزین هستی ؟ ما کاری به جبهه پایداری نداریم،چون اهداف و عملکرد و مواضع آنها روشن است و با گرین کارت در جیب ، تنها چیزی که ندارند غم فردای ما مردم است ! شما یک فصل ، افسار گسیخته به ایشان تاختید و نتیجه آن روی کار آمدن آن قبیله مشکوک و مرموز و (پاکدست !) شد ! در آن دوره به مراد خویش رسیدید و سکوتی عاغیت طلبانه اختیار کردید و آمد بر سرمان آن بلایی که دیدیم و همچنان از ضربه اش گیجیم ! آن اقتصادمان،آن شریف هموطنانمان چون دکتر زیدآیادی و میردامادی در کنج زندان و حصر و آن ادب و فرهنگ حاصله از دوران عافیت طلبی شما ،که از حمله های شما به آقای رفسنجانی نصیب ما شد ! حال که دولتی نیم بند از اعتدال و عقلانیت و به ضرب و زور مردم بر سر کار آمده،و حامی ای چون هاشمی دارد، بدنبال کدام معبود هستی ،که باز داری به هاشمی میتازی ؟ هاشمی شاید چیزی برای فخر نداشته باشد ولی حداقل این است که میتوان وی را از هدایت شدگان تلقی کرد ، و چرا این حداقل هم برای شما سنگین است ؟ اگر ذره ای به فکر مردم و کشورت باشی،از این راه خطا باید بپرهیزی ؟ نگاه و تفکر هاشمی،شاید در مقایسه با بندیان و حصریان و مَنعیان ، قابل دفاع نباشد، اما به راستی در مقایسه با تفکر آن 8 سال معروف، قابل قیاس است ؟ ما ،شما و همه مردم موظف و مکلف هستیم از دولت فعلی و حامیانش ،حمایت کنیم ! مجبوریم حمایت کنیم !
ما به این در نه پی حشمت و جاه آمده ایم / کز بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
واقعا طینت پلید سایت خود را با حمایت از مزوری مثل عبدی نشان دادید. امثال عبدی چوب دو سر نجس سیاست هستند
آیا یادداشت یک عضو تحریریه، حتما نظر همه ی اعضاست؟ در ثانی اگر کسی موافق نظر آقای عبدی باشد، ایراد دارد؟ آیا نباید نظرات مختلف را منتشر کرد؟ رسانه، ارگان یک حزب نیست