احمدی نژاد، مصباح یزدی، عالم اهوازی و خواب معروف [اصلاحیه]
رشید داودی، یکی از شاگردان سیدحسن خمینی در یادداشت ارسالی به انصاف نوز، دربارهی سخنان امام جمعهی موقت اهواز در تلویزیون نوشت:
در ایام دههی فجر و جشن پیروزی انقلاب شبکهی اول سیما در برنامهی ثریا ویژه برنامهای به نام «انقلاب ادامه دارد…» به روی آنتن برد؛ و در شبهای مختلف موضوعاتی از قبیل انقلاب، امام و دستاوردهای نظام را به بحث گذاشت؛ برنامهای که میتوان زاویه داشتن با دولت منتخب ملت، شخص رییس جمهور، و به ویژه مخالفتهای گاه و بی گاه و علنی و غیر علنی به مساله هستهای و برجام، کنایههای توهین آمیز و هتاکانه نسبت به نزدیکان امام و یاران صدیق ایشان و راویان صادق انقلاب و … را نخ تسبیح همهی برنامههایش دانست.
امری که در شنبه شب (24 بهمن 94) شکلی علنی به خود گرفت و در کمال ناباوری، بینندگان شاهد توهینهای مکرر مجری و کارشناسان آن برنامه به بیت شریف امام و یاران صدیق ایشان بودند؛ این توهینها چنان علنی و بی محابا طرح میشد گویی که رسانهی ملی ملک طلق ایشان، امام یار غار و رفیق گرمابه و گلستان آنها و حق دایر مدار نظرات و تحلیلهای آنان است.
نگارنده نقد برنامه و انتقاد از مجری و یکی از کارشناسان (شهریار زرشناس) و اعتراض به سیمایی که روزگار قرار بود «دانشگاه» انسان سازی باشد و امروز به سیطرهی یک اقلیت سیاسی درآمده را رها و چند کلامی را در معرفی و نقد رفتار و گفتار کارشناس دیگر برنامه جناب حجت الاسلام حاجتی امام جمعهی موقت اهواز، در دو بخش بیان میکند.
بخش نخست: احمدرضا حاجتی کیست؛ و سابقهی سیاسیاش چیست؟
او در حال حاضر امام جمعه موقت اهواز بوده و در محافل مذهبی به عنوان سخنران و خاطره گویی از شهدا حاضر میشود؛ وی که سابق بر آن امام جمعهی شهرستان مسجد سلیمان بود در انتخابات دورهی هشتم مجلس شورای اسلامی (سال 86) این شهرستان اعلام کاندیداتوری کرد، که علیرغم تبلیغات همه جانبهای که از وی شد، از رقیب خود (دکتر امیدوار رضایی) شکست خورد؛ (که شرح نحوهی مواجههی ایشان و یارانش با شکست انتخاباتی خود مثنوی هفتاد مَن میطلبد).
در مورد ویژگیهای او میتوان به ویژگیهایی از قبیل علاقه زایدالوصفش به نقل خوابهایی که خود یا دیگران دیدهاند و خاطرهگویی، اشاره کرد. اما بی گمان تاریخیترین خوابی که از وی نقل شده همان است که فیلسوف متفکر جناب علامه آیت الله مصباح یزدی با استناد بدان اتخاذ طریق سیاسی نمود. آقای مصباح چنین می گوید:
«دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد قبل از برگزاری مرحلهی اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت نگران نباشید، احمدینژاد رییسجمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر (عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. او میگوید من حتی اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمیشناختم!»
از اینکه چگونه میشود امام جمعهی یک شهرستان و کسی که چندی بعد خود را کاندیدای یک منصب سیاسی میکند، شهردار پایتخت جناب آقای احمدینژاد را نشناسد و حتی اسم او را نشنیده باشد، که بگذریم اما از عواقب چنین خواب نماییها و نَقل آن که نُقل محافل شد و در جهت سازی افکار عمومی موثر بود و … نمیتوان به سادگی گذشت.
وی که در کارنامه سیاسی خود علاوه بر افتخارات فوق، از یک سو، حملهی چندباره به برخی بزرگان انقلاب و مسوولان نظام به ویژه آیت الله هاشمی رفسنجانی را دارد و از سوی دیگر علاقهی زایدالوصف به تقرّب جستن به انقلابیون پس از فتح وجود دارد، نقشی فعال در مستند سازی «مستند ظهور نزدیک است» که در صدد مشابهت سازی شعیب بن صالح سازی احمدی نژاد و … بود، داشت که موجب اعتراض و انتقاد شدید مراجع عظام و آیات اعلام و … شد.
او که چند صباحی است به گفتهی خود دستنوشتهای از آیت الله موسوی جزایری مبنی بر نمایندگی ایشان در مناطق بختیاری نشین دارد، مدتی است ایدهای بنام «احیاء تمدن بختیاری» را در دستور کار قرار داده که بی شباهت به «احیاء تمدن ایرانی» جنابان احمدی نژاد و مشایی نیست!
سوابق درخشان! فوق الذکر در کنار برخی مسایل که نگارنده در حال حاضر ذکر و شرح آن را به مصلحت نمیداند موجب شد که چندی پیش جمعی از علما و فضلای خوزستانی (به ویژه برخی از بزرگان همشهری و هم تبار ایشان) به محضر آیت الله جزایری شرف حضور رسانند و نسبت به عملکرد ایشان نقدهایی جدی و صریحی مطرح کنند که نگارنده در این مجال از نقل آن صرف نظر کرده و فقط به پاسخ نمایندهی محترم ولی فقیه اکتفا میکند.
آیت الله جزایری که از صراحت انتقادها و گستردگی آن و خطرات ناشی از عملکرد ایشان، شگفت زده شده بود با صحه گذاشتن بر عمدهی این انتقادات و تایید آن، قول مساعد دادند که به ایشان تذکرات لازم را بدهند تا با اصلاح رویه دیگر شاهد اشکالات وارد بر ایشان نباشیم.
در پایان جلسهی فوق الذکر ـ که در دفتر آیت الله جزایری واقع در قم، برگزار شد ـ علیرغم عدم اقناع منتقدان و معترضان نسبت به عملکرد حجت الاسلام حاجتی، اما به احترام قول مساعد آیت الله جزایری، دوستان منتقد که پیش از آن قرار طرع علنی انتقادات را داشتند (به خاطر اینکه مدتها بود خواستار برگزاری جلسهی حضوری با جناب حاجتی بودند اما ایشان همواره از این کار طفره رفته و استنکاف میکرد)، سکوت را پیشه ساخته و از طرح علنی انتقادات خودداری کردند.
بخش دوم: اما سخنان آقای حاجتی در ویژه برنامهی فوق.
با توجه به طولانی شدن بخش نخست، تنها چند فراز از سخنان وی در ادامه مورد بحث قرار میگیرد:
او در بخش نخست به حق بیان میکند که: «سانسور، تحریف و هجمه به امام واقعیتی نیست که مربوط به چندسال اخیر باشد بلکه از بدو پیروزی نهضت اسلامی ما با یک واقعیت تلخ سروکار داشتهایم که سانسور حضرت امام بوده است»؛ پس از آن به درستی بیان میکند: «سانسور، هجمه و تحریف امام یک سیاست ثابت است اما نکته اینجاست که این تحریف دشمن تلاقی پیدا کند با یک خودسانسوری و تحریف از داخل و باید به این موضوع توجه داشته باشیم که در جریان تحریف داخلی و خارجی، وظیفهی جریان داخلی تکرار خواستهها و منویات جریان خارجی بشود».
اما جناب حاجتی که علاوه بر عدم دانش سیاسی، سوابق فعالیتهای سیاسی وی نشانگر ضعف تحلیل و بینش سیاسیاش است، پس از ذکر مطالب فوق دچار اشتباه تطبیقی شده و فراموش میکند که همان صدا و سیمایی که میزبانش است، در سالیان گذشته سردمدار جریان تحریف و نگاه کاریکاتوری به امام بوده که در سالهای اخیر با برداشتهای گزینشی برای مشروعیت بخشی به اعمال ناصواب خود و همفکرانش، از هیچ تحریف مستقیم و غیر مستقیمی فروگذار نکرده است.
جناب حاجتی ـ که سالها در تریبونهای مختلف، گویی کلام خود را وقف جریان احمدی نژاد ـ مشایی کرده بود و پس برملا شدن فجایع آن دوران هیچگاه از کردهی خود ابراز پشیمانی نکرد و نه تنها از اشتباه گذشتهی خویش تبری نجُست بلکه اصرار بر اشتباه و تکرار آن را پیشهی راه خود ساخت ـ، پس از آنکه جناب زرشناس (کارشناس دیگر برنامه) تمام تلاش خود را برای القای تئوری حاکمیت دوگانه در کشور به کار میبرد و سخنان رسانههای بیگانه را بازتکرار میکند که ساحت قلم را به ذکر آن آلوده نمیکنیم، در کمال تعجب با تایید سخنان زرشناس و رسانههای بیگانه و با طعنه، طنزی تلخ رقم میزند و میگوید:
«انشاالله متهم به افراطیگری نشوید و نشویم چرا که رهبری فرمودند نگران نباشید، چراکه یکی از خطهای دشمن این است که آن کسانی که از آرمانها دفاع میکنند تندرو و آرمانی هستند و روی همین نکته باید بحث بشود و دقت شود». جالب اینجاست که این دوستان همواره برای مشروعیت بخشی به رفتار و گفتار ناصواب خود، استنادات گزینشی از کلام امام و رهبری ذکر میکنند و به گونهای القا میکنند که گویی تنها آنها و اقلیت همراهشان، رهرو امام راحل و رهبری معظم هستند. و این خود ظلم بیِّن به امام، نظام و رهبری معظم است.
وی در شرایطی سخن طعنه آمیز فوق را ذکر میکند که برای اثبات افراطی بودن او و امثال او بازخوانی همین برنامه کفایت میکند و نیازی به بازخوانی سوابق درخشان سیاسی ایشان نیست.
این دوستان که تبعیت از رهبری را از رهگذر تعطیل فکر و منطق و نظر جستجو میکنند، در عمل حتی به همین رویهی واضح البطلان خود نیز پایبند نبوده و همواره جلوتر از رهبری حرکت کرده و سخن میرانند؛ لذا در همین برنامه هجمهی وسیعی را به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ـ که همواره تحت اشراف رهبری نظام قرار داشته است ـ و شخص دکتر ظریف میکنند. و به گونهای سخن میگویند که مفهوم ناصوابش، تضعیف رهبری نظام و ناتوانی ایشان است. حال آنکه در اقتدار و توانایی رهبری هیچ خردورزی شک و شبههای ندارد.
سخن پایانی
نگارنده که نگارش متن فوق به عنوان مصداق نهی از منکر را رسالت دینی و میهنی خود میداند، عاجزانه از جناب حاجتی تقاضامند است که کارشناسی و نظریهپردازی در امور سیاسی را به متخصصان، کارشناسان و ایدئولوگهای سیاسی بپردازند و از ورود به این وادی حساس که علاوه بر دانش سیاسی نیازمند بینش عمیق و تحلیل دقیق نیز هست، بپرهیزند.
آنچه از دیروز و امروز عملکرد سیاسی حجت الاسلام حاجتی گفته شد، قطرهایست از دریا، مشتی است نمونهی خروار و نقدی است جهت اصلاح؛ به امید آنکه کارساز افتد.
«والسلام علی من اتبع الهدی»
انتهای پیام
اینها […] هستند