آیا موجی از اصلاح «تصویر» در راه است؟
در حاشیه مصاحبه یک کارشناس اطلاعاتی با انصاف نیوز
فاطمه کریمخان، خبرنگار، در یادداشتی دربارهی حاشیهی مصاحبهی یک کارشناس اطلاعاتی دربارهی مجاهدین خلق [لینک] که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
چند روز پیش در توییتر، جریانی به راه افتاد که موضوعش «تاثیر سازمان مجاهدین در سیاست داخل ایران» بود، تکرار حرفهایی که قبلا پراکنده گفته شده بود، این بار در بحثی «منسجم» که ساعاتی داغ بود و کاربران شناخته شده و غیر شناخته شدهای در آن فعال بودند، بحثی که جمع بندی آن این بود «در مورد سازمان بزرگنمایی میشود».
ماجرا به نظر یک بحث معمولی میآمد، اما گفتوگوی «انصاف نیوز» با یک کارشناس میز «سازمان مجاهدین» (آیا چنین میزی در وزارت اطلاعات وجود دارد؟ یا اصطلاح میز، مخصوص پنتاگون است؟)، تفسیر تازهتری از آن بحث را به دنبال دارد.
در شروع این یادداشت باید اشاره کنم که بنا به تجربه، روزنامه نگاران میدانند وقتی حرف از «مصاحبه» با «کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی» است، شکل ماجرا معمولا تماس یک کارشناس با رسانه و ابراز تمایل برای صحبت در مورد موضوعی خاص است، پس نباید فکر کنیم که حتی کارشناسهای بازنشسته نهادهای اطلاعاتی، بدون برنامهای مشخص در رسانه حاضر میشوند و آزادانه اطلاعاتی را منتشر میکنند، هرچند که به هر حال، این هم احتمالی است که باید آن را در نظر گرفت!
اما، بحث اصلی این یادداشت که اندکی مفصل خواهد بود، «متن مصاحبه» است که شاید بشود از بین کلمات آن، دلیل انتشارش در چنین روزهایی را تشخیص داد.
«کارشناس بازنشسته وزارت اطلاعات» در این مصاحبه ابتدا تاکید میکند که «زیر تابلوی سازمان» کسی کاری انجام نمیدهد چون سازمان در داخل منفور است و با اسم آن نمیتوان کسی را جذب کرد، اما ادامه میدهد که برخی چهرههای شاخص فضای مجازی ممکن است همان «آلبانی نشین»هایی باشند که بدون شناسنامه سازمان فعالیت میکنند و در بزنگاههای خاصی هیزم زیر آتش اعتراضهای خیابانی میگذارند تا از آنها به عنوان زمینه ورود و تاثیرگذاری سازمان مجاهدین بر تحولات داخلی ایران و همین طور کارویژه سازمان که تخریب چهره ایران در جهان است استفاده کنند. با این وجود تاکید میکند که سازمان «امکان راه اندازی تظاهرات خیابانی» در کشور را ندارد، و «کشتن» مردم که نیازمند اسلحه است هم از سازمان بر نمیآید، چرا که نهادهای اطلاعاتی در چند نوبت کشور را از وجود وابستگان به این سازمان پاک کردهاند، پس اگر کسی در شلوغی خیابان کشته میشود از نظر این کارشناس اطلاعاتی کار «سازمان» نیست.
این کارشناس اطلاعاتی در ادامه با تفکیک قائل شدن بین دو گروه مخالفان ایران، «سازمان» را از «سلطنت طلبان» جدا میکند، و با یاد کردن از «رضا پهلوی» با عنوان «ولیعهد»، این طور به ذهن متبادر میکند که از نظر دستگاههای امنیتی، در حال حاضر، «سلطنت طلبان» و «تلویزیون منوتو»، خطر جدی تری برای کشور هستند تا «سازمان» و تلویزیون «سیمای آزادی»؛ اقلا به گفته این کارشناس، گروه اول در ارائه «تصویر»ی که بتواند جوانان را به خود جذب کند موفقتر بودهاند. (امکان این موفقیت را چه کسی برای آنها فراهم کرده است؟ این سوالی است که باید در جای دیگری به آن پاسخ داد)
این کارشناس اطلاعاتی معتقد است «الان در کشور کسی دست بالا را ندارد، چون اگر چنین بود براندازی رخ میداد»، بسیاری ناظران دیگر هم در مورد وضعیت امروز ایران همین نظر را دارند، جریانهای مختلف، در وضعیتی هستند که برآیند نیروهای آنها به صفر میل میکند، همه در حال خنثی کردن یکدیگرند، در نتیجه حرکتی به هیچ جهتی رخ نمیدهد! سکونی که شاید برای محافظه کاران مطلوب باشد و از دل ثبات آن موقعیتی برای بازاندیشی در مورد بسیاری مسائل محل بحث فراهم شود، اما همزمان باید ظنین بود که ممکن است به عفونت و فساد و مضمحل شدن کل پیکره ختم شود!
از 88 تا به حال، دستگاههای مسوول در ایران متهم هستند که بخشی از پیکرهایی که برای سرکوب یا حتی نمایش قدرت خیابانی از آنها استفاده میکنند، نیروهای خارجیاند، به نظر میرسد این اتهام تنها در مورد گروههای فشار و سرکوب داخلی مطرح نیست، کارشناس اطلاعاتی در گفتوگویش سازمان مجاهدین را هم به استفاده از سیاهی لشگر «خارجی» (در اینجا پناهندههای سوری) متهم میکند، و تاکید میکند سازمانی که 40- 50 سال است تغییری نکرده شانسی در جذب جوانان ندارد مگر این که برای عدهای وامانده پولی خرج کند؛ و از این نظر نباید نگران حضور جوانان در میان آنها بود.
در بخش دیگری از این مصاحبه، به حوادث سال 88 اشاره شده است، برخی جریانهای در حاشیه که به دنبال نفی نقش افراد خاصی در حوادث سال 88 هستند. میگوید حوادث سال 88، ناشی از دادن اطلاعات غلط به بازیگران اصلی آن روزهاست؛ شاید منظورش مهندس میرحسین موسوی، حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی و حتی چهرههایی در سطح علی لاریجانی، شمخانی، محسن رضایی و دیگران بوده است. کارشناسی که با انصاف نیوز صحبت کرده اشاره مختصری به این موضوع میکند که در 88 تاثیر سازمان مجاهدین در حوادث، نه ایجاد راهپیمایی و مدیریت مردم، و نه حتی «کشته سازی» (که در برخی قتلهای خیابانی، به آن متهم شد) بلکه، یک تاثیر «اطلاعاتی» بوده است؛ او با ارجاع به تاثیر علنی شدن نظر حسن آیت در خلع بنی صدر از قدرت، میگوید: «ماجرایی را از آن مجموعه به این مجموعه اطلاع داده و دو مجموعه را به جان یکدیگر انداخته. سال ۸۸ سازمان هرچه تاثیرگذاری داشت از این جنس بود. میآمد از اینها چیزی میگرفت و به آنها میداد و از آنها هم چیزی میگرفت و به اینها میداد.»
کارشناس واجا البته مشخص نمیکند که آیا تاثیر اطلاعاتی مورد نظر او، همین تئوری به خطا انداختن مقامات عالی رتبه و بازیگران اصلی صحنه سیاسی در آن سال بوده است، یا منظور از تاثیر اطلاعاتی چیز دیگری است؟ اگر فرض اول صحیح باشد، یعنی باید بپذیریم «سازمان» هرچند به گفته این کارشناس «نفوذ»ی در کشور ندارد، اما دسترسیهای قابل ملاحظهای به چهرههای سطح اول عرصه سیاسی در کشور دارد، این دسترسیها تاثیرگذار و موفق است، و باید از آن چنین نتیجه گرفت که خلاف اظهارات این کارشناس، «در چند مرحله پاکسازی کشور»، ممکن است عناصر اسلحه به دست «سازمان» فراری، منزوی یا حذف شده باشند، اما دسترسیهای اطلاعاتی سازمان به قوت خود باقی است، و همین دسترسیهاست که در میانه گفتوگوهای هستهای منجر به بحران میشود، یا در حوادثی مثل حوادث سال 88 به ایجاد زخمهای التیام نیافته ختم میشود!
جدای از تحلیلها و پیدا کردن ارجاعهای مورد نظر کارشناس بازنشسته وزارت اطلاعات، توجه به عبارتها و مقایسههایی که او برای روشن شدن حرف از آنها استفاده میکند جالب است، در بخشی از مصاحبه کارشناس «جمهوری اسلامی» را در کنار «دوران شاه»، با عبارت «جوامع بسته» توصیف میکند، در جایی دیگر از اقتصاد ایران به عنوان «اقتصاد ویران» یاد میکند، در اشاره به تصاویر تلویزیونی از سه مواجهه «سریالهای ترکی»، «برنامههای منوتو» و «برنامههای تلویزیون ایران» یاد میکند و میگوید هر سه اینها تصویری شسته رفته و تمیز، از خانههای عالی و ثروت و مکنت نمایش میدهند نه تصویر واقعیتری مثل فیلم «دایره مینا» که به فقر و مصیبت اشاره دارد.
تکیه اصلی مصاحبه این کارشناس بازنشسته وزارت اطلاعات روی «تصویر» است، ترکیه اردوغان چیزی که در سریالهای ترکی میبینیم نیست، دوران شاه، چیزی که در منوتو میبینیم نیست، جمهوری اسلامی چیزی که در تلویزیون نمایش داده میشود نیست، سازمان مجاهدین خلق هم تصویری که از آن نمایش داده میشود نیست. ما نمیدانیم که آیا کسی در دستگاه اطلاعاتی کشور، به فکر اصلاح این «تصاویر» و نزدیک کردن آنها به واقعیت هست یا نه، و اگر هست، آیا باید منتظر موجی از اطلاعات از طرف کارشناسان ناشناس نهادهای اطلاعاتی در رسانهها باشیم، یا این هم جرقهای است که به زودی در تاریکی گم میشود تا وضعیت برآیند صفر نیروهای متضاد در حال رقابت با یکدیگر برای مدتی نامعلوم ادامه پیدا کند.
توضیح انصاف نیوز دربارهی چگونگی انجام مصاحبه: موضوع میزان نقش و تاثیرگذاری این سازمان در داخل کشور و نیز نحوهی فعالیتهای درون سازمانی آن یکی از سوژههایی بود که پس از مدتها توانستیم با یکی از کارشناسان سابق وزارت اطلاعات در این حوزه مصاحبه کنیم. پس از یافتن او و طرح موضوع، مدتی طول کشید تا انجام این مصاحبه پذیرفته شود. مصاحبه زمستان پارسال در دفتر انجام شد و همانطور که در مقدمهی بخش نخست نوشته شده، حتی عکسی گرفته نشد. تا یک روز قبل از انتشار آن نیز برای درج شدن یا نشدن نام مصاحبه شونده مذاکره شد اما نپذیرفت.
آیا مجاهدین خلق در ۸۸، ۹۶ و ۹۸ حضور داشتند؟ مصاحبه با کارشناس سابق وزارت اطلاعات
انتهای پیام
سلام-مگس روی زخم می نشیند چه فرقی می کند مگس از چه نوعیست واز کجا آمده باید دید زخمها به چه علتی ایجاد می شود وعفونی می شوند نمی توان با پانسمان و (صدقه) زخم را بست باید علتهای ایجاد زخم شناسائی شود مثلا ثروت اندوزی- تجمل پرستی -نژاد پرستی -پان فارسیزم اسلامی –سیباستهای یکسان سازی زبانی-دروغ -افزایش فاصله طبقاتی انحصارو…..هرکدام از موارد باید بررسی شود اگر دخیل هستند مداوا شوند آنگاه زخمها بهبود پیدا می کند ومگسها خود بخود از بین می رود مگر نهج البلاغه همین را نمی گوید