کاندیداهای احتمالی 1400 – سیدمصطفی محقق داماد
[سیزدهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری حدود یک سال دیگر، احتمالا در خردادماه ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد. انصاف نیوز به مرور رزومهی نامزدهای احتمالی این انتخابات را منتشر میکند]
«سیدمصطفی محقق داماد»، استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی و رییس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران در سال 1324 به دنیا آمد. پدر او آیتالله سیدمحمد محقق داماد، از فقهای برجستهی حوزه علمیه قم بود.
محقق داماد دارای تحصیلات حوزوی بوده و از استادانی نظیر حضرات آیات بهشتی، مطهری، گلپایگانی، آملی، حائری یزدی و… درس آموخته است. او در سال 1344 وارد دانشگاه تهران شد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای فلسفه و حقوق اسلامی شد. محقق داماد سپس در دانشگاه لوون بروکسل به ادامه تحصیل پرداخت و دکتری خود را در رشته حقوق بین الملل عمومی از این دانشگاه دریافت کرد.
بنا بر آنچه در زندگینامهی رسمی منتشر شدهی آقای محقق داماد آمده است، او «در سال 1348 درجهی «اجتهاد» را كسب كرد».
برخی از آثاری که آیتالله محقق داماد بهعنوان نویسنده و یا مترجم در آن نقش داشته عبارت است از: تحلیل و بررسی احتکار از نظرگاه فقه اسلام، قواعد فقه: بخش مدنی، یاد خدا دینامیسم اصالت انسان، بررسی فقهی و حقوقی وصیت: مواد قانونی ۸۲۵-۸۶۰ قانون مدنی، بررسی فقهی حقوق خانواده، نکاح و انحلال آن، مواد ۱۰۳۴ تا ۱۱۵۷ قانون مدنی، تعهد به نفع شخص ثالث از نظر شیخ انصاری، دین، فلسفه و قانون، نخبگان علم و عمل ایران و…
محقق داماد که به زبانهای عربی و انگلیسی مسلط است کتابهایی نظیر حقوق روابط بینالملل در اسلام، سلوک بینالمللی دولت اسلامی، مطالعات تطبیقی در فلسفه اسلامی و… را ترجمه کرده است.
آیتالله محقق داماد در سالهای 1378 و 1387 بهعنوان پژوهشگر نمونه و در همین سال رتبه اول فقه، اصول، حدیث و علوم قرآنی در جشنواره بین المللی فارابی شد. او در سال 1994 میلادی نامزد عضویت در کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد بود.
مقالههای محقق داماد همواره مورد توجه پژوهشگران حوزهی دین و اندیشه قرار میگیرد و بحث و گفتوگوهای بسیاری پیرامون آن به وجود میآید. برخی از مقالههای او عبارت است از: صفات الله من وجهه نظر الاسلام و المسیحیه، بررسی اثبات کذب بودن سوگند در حقوق ایران و فرانسه، فلسفه حقوق در اندیشه اسلامی، رجم از دیدگاه قرآن و سنت و…
محقق داماد که بیشتر به عنوان چهرهای فرهنگی و علمی شناخته میشود در سالهای 1360 تا 1373 به عنوان رییس سازمان بازرسی کل کشور فعالیت میکرد. او در پاسخ به این سوال که به کدام یک از جریانهای سیاسی تعلق خاطر دارد، میگوید: «من فکرم اصلاحطلبی به معنای صحیح کلمه است نه به معنای حزبی آن، من عضو حزب کسی نیستم، هیچ وقت در هیچ حزبی نبودهام»
سیدمصطفی محقق داماد همانطور که خود بر آن تاکید دارد چندان وارد فضاهای جناحی و سیاستزده نمیشود و شاید بتوان مهمترین کنش سیاسی او را نامهی صریحی دانست که خطاب به رییس قوه قضاییه در اعتراض به دادگاههای سال 88 نوشت. او در آن نامه نوشته بود: «شگفتا! کار قوه قضائيه به جايي رسيده که از يکسو توسط ائمه جمعه موقّته توصيه به بيرحمي شوند و حديث شريف لا دين لمن لا رحم له را فراموش کنند و يا به «گرفتن اعتراف!!» مفتخر گردند و از سوي ديگر توسط رياست قوه مجريه به رعايت رافت اسلامي و کرامت انساني مورد خطاب قرار گيرند. البته بسيار خوب سفارشي بود که ايشان فرمودند-شکرالله سعيهم- ولي آيا بهتر نبود که رئيسجمهور دولت نهم به جاي چنين خطاب بشر دوستانه به جنابعالي يا لا اقل در جنب آن، عتاب قانوني به وزير کشورشان ميكردند و وي را تحويل دستگاه عدالت ميدادند؟ وزيري که تحت مسئوليت وي چنين وقايع شرمآوري اتفاق افتاده است مگر ميتواند مسئول نباشد؟ آيا اين نتيجه تاخير حضرتعالي در اقدام قضايي نيست؟
به موجب قوانين مدون مملکتي کليه زندانهاي کشور زير نظر قوه قضائيه اداره ميشود، و مسئوليتش با اين قوه ميباشد. آيا بهتر نبودکه قبل از صدور فرمان مقام معظم رهبري مبني بر تعطيل «زندان کهريزک»، شما خودتان دستور بازرسي صادر ميفرموديد و چنانچه آنرا فاقد معيارهاي لازم ميديديد مبادرت به تعطيل آن ميكرديد؟ شما آنقدر تاخير فرموديد تا اين مدخل در دائرة المعارفهاي جهاني بنام حکومت ديني ايران در کنار مدخلهاي زندانهاي گوانتانامو و ابوغريب در زمان معاصر با کمال تأسف وارد شد.
از منبع موثقي شنيدم که يکي از مراجع تقليد معاصر که از راه دور محاکمهاي که از سيماي ايران پخش ميشد پيگيري ميكردند، به همان منبع فرموده بودند که بهتراست لااقل اين محاکمات را که ننگي است براي قضاي اسلامي!! از تلويزيون پخش نشود».
آقای محقق داماد از چهرههای مطرح حوزوی است که رویکردی میانهرو در حوزههای سیاسی و مذهبی دارد. او روابط نزدیکی با جریان اصلاحات داشته و مورد تکریم و احترام بزرگان نظام و حوزه علمیه است.
انتهای پیام
سلام
البته که ایشان شایسته و برازنده ء ریاست جمهوری هستند .
با توجه به پیشینهء علمی و مسئولیتی به نظر می رسد حتی برای رهبری هم از کسانی مانند :آملی لاریجانی؛ ابراهیم رئیسی و حسن روحانی بسیار برتر هستند.
فقط مشکل این است که مردم شناخت کمی به ایشان و مراتب فضل ،آگاهی و توانایی اشان دارند.
بوریا باف اگرچه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر.