خرید تور نوروزی

گفت‌وگوی چالشی با مسعود پزشکیان: «با حرف نمی‌شود مملکت را اداره کرد»

روزنامه‌ی همدلی در مقدمه‌ی گفت‌وگو با مسعود پزشکیان، نماینده‌ی مردم در مجلس نوشت: مسعود پزشکیان برخلاف بسیاری از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم توانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و دوباره بر کرسی نمایندگی در مجلس یازدهم تکیه بزند. او سال‌هاست که در عرصه سیاست حضور دارد و با برند اصلاح‌طلبی شناخته می‌شود. پزشکیان تصمیم گرفته که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا ثبت نام کند. نظر او را درباره موضوعات مختلف از جمله حجاب و فیلترینگ پرسیده‌ایم. در ماجرای حوادث آبان 98 ضمن حمایت از تصمیم نظام برای گرانی بنزین معتقد است که آدم‌ها به اندازه اختیارات‌شان مقصرند؛ در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

*از نظر شما برای اثرگذار بودن مجلس، حضور چند نفر نماینده اصلاح‌طلب در بهارستان کافی است؟

مهم تعداد نیست، مهم کیفیت است. مهم این است که این اصلاح‌طلب بودن بر مبنای کارشناسی باشد، نه صرف این‌که سمپاتی اصلاحات را داشته باشند. در نتیجه اگر ده نفر اصلاح‌طلب محکم و علمی باشند می‌توانند کار کنند.

*برخی می‌گویند یک نفر هم کافی است؟

بستگی دارد چه کاری انجام دهیم، چون در روند امور گاهی تصمیمی را می‌گیرند و نیاز به رأی نیست. حرفی هم زده شود فقط حرف زده‌ایم و به جایی‌ نمی‌رسد. در نتیجه با یک نفر فقط می‌توان حرف زد. البته اگر فقط بخواهیم حرف بزنیم.

*در این شرایط پس ماندن در مجلس چه سودی دارد؟

مسائلی که در مجلس وجود دارد، بیشتر پیگیری کردن مشکلات مردم است، نه مداخله در قانون، یا نوشتن قانون جدید.

*نظارت هم هست؟

بر اساس تجربه‌ای که من دارم، نظارت‌های مجلس بیشتر سهم‎خواهی است تا نظارت، به استثنای عده‌ای که ممکن است به دنبال پیگیری و نظارت باشند؛ چون من وزیر بودم بیشتر سوالات و دغدغه‌هایی که از من داشتند بیشتر یک نوع سهم‌خواهی برای شهر خود و مداخله در مدیریت بود. با درست یا غلط بودن این، کاری ندارم. یک نماینده به دنبال این است که مدیری را در شهر خود تغییر دهد و به این خاطر سوال و استیضاح می‌کند، در صورتی که هیچ کدام به وزیر ربطی نداشته است. الان بیشتر دعواها بر این است که چرا وزیر، آدم ما را نگذاشت.

*شما به همراه چند تن دیگر از نمایندگان از جمله افرادی هستید که با برند اصلاح‌طلبی در مجلس حضور دارید. به نظرتان چقدر در مجلس موثر هستید؟

من به شخصه سعی کردم که فرصتی به این انقلابیون که می‌خواستند انقلاب کنند، بدهم تا ببینیم اینهایی که چنین ادعایی داشتند، به کجا می‌رسند، به همین دلیل شخصاً چیزی‌ نمی‌گویم.

*چرا چیزی‌ نمی‌گویید؟

برای این که بالاخره بدانند که با حرف‌ نمی‌شود مملکت را اداره کرد.

*شاید هیچ وقت نفهمیدند؟

خب، آن موقع باید با مردم صحبت کرد. کسی که‌ نمی‌خواهد با شما بحث کند، قبل از صحبت با شما تصمیم گرفته است، چه می‌خواهید به او بگویید.

*الان یک سال از مجلس یازدهم گذشته است؛‌ نمی‌خواهید با مردم صحبت کنید؟

ما کارهایی را که در شهر و استان‌مان وجود دارد، در حال اجرای آنها هستیم.

*این که فقط می‌شود سهم‌خواهی و بخشی‌نگری که خودتان هم گفتید.

طبیعتاً کاری که در بخش‌مان هست، اجرا می‌کنیم و با توجه به روندی که وجود دارد، در همان حد می‌توانیم در این مجلس موثر باشیم. بیش از این فعلاً فایده ندارد.

*یعنی شما فعلاً فقط برای تبریز کار می‌کنید؟

استان خودمان آذربایجان شرقی و تبریز و در شمال غرب کشور در حوزه‌های آب، راه، برق و اشتغال که اگر در همین‌ها هم موفق شویم، کار بزرگی کرده‌ایم.

*شما در مجلس دهم هم بودید. در ابتدای مجلس دهم در مصاحبه‌ای اعلام کردید که می‌خواهید این شیوه اداره مجلس را تغییر دهید. نایب رئیس مجلس هم شدید، ولی عملا تغییری در شیوه اداره مجلس دهم رخ نداد. چرا؟

برای این‌که بتوانید تغییری را اعمال کنید، باید از آیین‌نامه و مقررات اطلاع داشته باشید و بگویید این نایب رئیس می‌تواند کاری کند یا نه. نایب رئیس مجلس صرفاً در جلسه حضور دارد و تمام امور اداری مجلس طبق آیین‌نامه با رئیس مجلس است. نایب رئیس و بقیه، گاهی برای خالی نبودن عریضه جمع می‌شوند و الکی رأی می‌گیرند و کاری می‌کنند، اما سیاست‌گذار اصلی رئیس مجلس بوده است.

*پس با علم به این‌که نایب رئیس مجلس اختیاری ندارد، وعده تغییر داده بودید؟ چرا؟

توانایی رئیس مجلس هم در همان چارچوب است. رئیس مجلس هم در تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری یک رأی دارد. این‌که رئیس مجلس شوی، چقدر اختیار عمل داری و یک سطح جلوتر هستی یا این‌که یک نماینده باشی چه تأثیری در قانون‌گذاری داری یا این‌که نایب رئیس باشی چه تأثیری دارد، تصور می‌کنم وقتی فرد نماینده باشد، راحت‌تر می‌تواند در جابه‌جایی، تصویب و عدم تصویب قوانین تأثیر داشته باشد.

*پس چرا نایب رئیس شدید؟

نایب رئیس شدم چون مزایای دیگری دارد؛ هماهنگی‌هایی که می‌توان بین بخش‌ها و با وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها انجام داد، یک توانمندی است که در یک نماینده معمولی وجود ندارد. راحت‌تر می‌توانی از وزیر وقت بگیری و با او گفت‌‎وگو کنی.

*پس نایب رئیس مجلس صرفاً می‌تواند با وزارتخانه هماهنگی انجام دهد یا این‌که نهایتا برای گرفتن امتیاز بیشتر کاری کند؟

اگر قانون باشد که راحت‌تر می‌توان پیگیر قوانین شد، این‌که امتیاز بگیر شوی، ما دنبال امتیاز گرفتن نبودیم، دنبال عدالت بودیم.

*می‌توانید یکی از مواردی را که از جایگاه نایب رئیسی برای هماهنگی بین‌بخشی استفاده کردید، توضیح دهید؟

یکی از بحث‌های «داده» بود. بارها گفتم دنبال این بودیم که در مجلس چه کنیم و چه قوانینی مصوب کنیم که داده‌های مالی را شفاف کنیم. همچنین سیستم داده‌ها را در مسکن و زمین شفاف کنیم، چون سرمنشأ همه فسادها در مبهم بودن است، ولی با بررسی‌ها مشخص شد که برای بسیاری از این‌ها قانون داریم و بعد باید پیگیری می‌کردیم که چرا قوانین اجرا‌ نمی‌شوند.

*نمی‌توانستید این کارها را قبل از نمایندگی انجام دهید و بعد وارد مجلس شوید؟

قبل‌تر در بحث بهداشت و درمان کار می‌کردم. دور اول و دوم مجلس بیشتر به دنبال مقررات بهداشت و درمان که برای مردم هزینه ایجاد می‌کند، بودیم و بیشتر وقت را آنجا گذاشتیم و نتیجه خوبی گرفتیم.

*به فراکسیون امید مجلس دهم انتقادات مختلفی وارد است. چقدر انتقادات را قبول دارید؟

من در جلسه اول فراکسیون امید گفتم یک یا دو مورد را بگیریم و تا آخر ادامه دهیم و هیچ کار دیگری نکنیم. یک موضوع را حل کنیم. اولویت‌بندی کنیم. بحثم این بود که یک حرف بزنیم مثلاً بحث داده را گفتم. کاری کنیم که داده‌ها را شفاف کنیم که بسیاری از مشکلات از جمله پولشویی و قاچاق را می‌توان حل کرد.

*اما این حرف با وعده‌هایی که به مردم در انتخابات سال 96 گفته شد، فاصله دارد. مردم انتظار داشتند که وقتی رأی دادند، نمایندگان نسبت به حوادث سیاسی و اجتماعی حساسیت بیشتری داشته باشند؟

ما هزاران مشکل داریم و باید اولویت‌بندی کرد. از مردم بپرسید مشکلات اقتصادی بیشتر است یا بقیه مسائل؟ مردم از نامردی‌ها و بخوربخور‌ها ناراضی هستند. بحث بعدی این است که در یک مسئله اجتماعی یکی را زدند و گرفتند چقدر مهم است؟

*یعنی از نظر شما آن بگیر و ببند مهم نیست؟

گوش دهید. همه چیز مهم است، بستگی به مخاطب دارد، اما برای کسی که می‌خواهد عمل کند باید چند تا را انتخاب کند و روی آنها متمرکز شد تا آنها را حل کند. از نظر علمی، مدیر باید اولویت‌بندی کند.

*مگر نماینده مجلس مدیر است؟

نماینده مجلس نظارت کننده بر راه درست است. وقتی راه درست را تعریف کردند مثلا کاداستر را پیاده کردند، باید کد ملی را پیاده می‌کردند، ولی هیچ‌کدام را اجرا نکردند. معنی این حرف یعنی نباید دزدی و رانت می‌شد. الان دولت کسری بودجه دارد، چون خیلی‌ها می‌خورند و جواب‌ نمی‌دهند. این‌که مشکلات باید اولویت‌بندی شوند یک بحث علمی است. نه ما، از کل مجالسی که آمدند باید پرسید که کدام یک را اولویت‌بندی کردند و حل کردند؟ هیچ کدام. فقط شعار دادند. وقتی از همه چیز حرف بزنید، هیچ چیزی را‌ نمی‌توان حل کرد. اگر بحث شفافیت را نظارت می‌کردیم، به همه نهادها برمی‌گشت، کار ساده‌ای هم نبود. اگر متمرکز می‌شدیم شاید مشکلی را حل می‌کردیم. آن‌های دیگر هم مهم هستند، ولی باید اولویت‌بندی کرد.

*پیگیری این مسئله شفافیت با واکنش نشان دادن به حوادث سیاسی- اجتماعی کشور تضادی دارد؟ خیلی وقت نماینده را می‌گیرد؟

یک عده واکنش نشان دادند تا پای زندان هم رفتند.

*چه عیبی داشت؟

من نگفتم که عیبی داشت، ولی این مشکل را حل‌ نمی‌کند. من نکردم، ولی بچه‌های امید این کار را کردند.

*سوالم از شما این است، شما چه کاری کردید؟

من فقط همین را پیگیری کردم، اولویت برای من آن بود و دلم می‌خواست آن را حل کنم. هر قدرتی باید اول جلوی فساد و رانت را بگیرد.

*از نظر شما مطالبه دختران برای ورود به ورزشگاه مهم نیست؟

برای من، همه مطالبات مردم مهم است، ولی آنچه گفتم بالاتر است. اولویت را بر اساس زندگی مردم تشخیص می‌دهند. برای من مهم‌تر این است که دزدی نکنند، بانک‌ها پول مردم را بالا نکشند تا این که وارد سالن ورزشگاه شود یا نشود. من مطالبات مردم را پیگیری می‌کنم و این برای من مهم است، وگرنه من اگر طبابت کنم حداقل ده برابر پولی که از مجلس می‌گیرم درآمد دارم.

*از مجلس چقدر حقوق می‌گیرید؟

من از مجلس حقوق‌ نمی‌گیرم. حقوق هیأت علمی می‌گیرم که بالای 25میلیون تومان است.

*حقوق نمایندگان چقدر است؟

گویا حقوقشان 12میلیون تومان است.

*وام بلاعوض و هزینه ماشین و دفتر رهن خانه و… چقدر است؟

نه از این‌ها خبری نیست.

*اصول‌گرایان مجلس یازدهم خودشان این موارد را اعلام کردند.

چرت و پرت گفته‌اند. من ماشین از مجلس گرفته‌ام. هر ماه از حقوقی که می‌گرفتیم کم کرده‌اند. مگر می‌شود ماشین مفت بدهند. فقط فوقش این است که خارج از نوبت بدهند. اگر می‌خواهید در این مملکت نماینده داشته باشید که سر در مقابل این و آن خم نکند و خودش را نفروشد و رانت نگیرد، باید زندگی معمولی را برایش تهیه کنید. البته من معتقدم که باید از معمولی بیشتر را برایش تهیه کنند.

*زندگی معمولی یعنی چقدر بدهند و چه چیزهایی به آن‌ها بدهند؟

خانه داشته باشد. مثلا دنا ماشین بود؟ این همه خبرنگاران داد و بیداد راه انداختند.

*به نظر شما، دنا ماشین خاصی نیست ؟

نه چیزی نیست. مثلاً ما گرفتیم در عرض شش ماه، 5 بار خراب شده است. این که ماشین نیست. من دور اول زانتیا گرفته بودم، الان همان را با این دنا عوض‌ نمی‌کنم. صدا می‌دهد، بو می‌دهد.

*به نماینده خانه چند متری بدهند، زندگی معمولی حساب می‌شود؟

حداقل باید 120 تا 150 متر باشد. می‌خواهید بگویید که این 150 تر را هم نداشته باشد؟ این‌که خیلی بی‌انصافی است. شما ببینید که نمایندگان کشورهای دیگر چه چیز‌هایی دارند.

*خب، شما هم ببینید که مردم کشورهای دیگر چه چیزهایی دارند.

همان را مردم هم بگیرند. همین عراق و پاکستان و افغانستان را ببینید. همین مصر مثلاً، تازه بدتر از ما هستند. این کشورها وضعیت فقرشان از ما بدتر است، ولی ببینید که نمایندگان‌شان چگونه زندگی می‌کنند.

*ولی میان کشور ما و آن‌ها فرق است، از این نظر که در کشور ما، نهادها برآمده از حکومتی هستند که انقلابش، انقلاب مستضعفان بوده است.

شعار ندهید.

*شعار‌ نمی‌دهیم. ما که انقلاب نکردیم. این شعار نهادهای رسمی ایران است.

اوایل انقلاب بچه‌های ما از این شعارها می‌دادند. من وقتی فوق تخصصم را گرفتم و برگشتم، بچه‌های مذهبی را جمع کردم و گفتم کاری کنیم که بچه‌ها درآمدی داشته باشند،‌ نمی‌شود که پزشک باشی، خانه نداشته باشی. آن موقع ما را مسخره کردند. گفتند تو مدرک گرفتی، می‌خواهی پول دربیاری و از این حرف‌ها مطرح می‌کنی. نشان به آن نشان که همه آن‌ها مطب دارند، ولی من نه مطب دارم، نه سهام دارم و نه پول گرفتم و نه کاری کردم. این که آدم واقع‌گرایانه باشد، بد نیست. پزشک است می‌خواهد زندگی کند.

*زندگی کردن که مطالبه مردم هم هست. مردم می‌گویند ما هم آدم هستیم می‌خواهیم زندگی کنیم.

من در خواب هم این همه حقوق را‌ نمی‌دیدم. انقلاب نکردم که بیایم برای خودم پول و خانه درست کنم. بعد از وزارت، تازه رفتم زمین و باغ گرفتم و برای بچه‌هایم خانه گرفتم. آن هم چون جراحی می‌کردم، به حسابم پول واریز می‌کردند. قبلاً کارمند بودم، حقوق کارمندی به من می‌دادند. ما دنبال پول نبودیم، ولی در این جامعه نباید کاری کنیم که پیشکسوتان انقلاب که برای جامعه کاری کردند، برای کرایه کردن خانه مشکل داشته باشند.

*مثلاً کدام پیشکسوت انقلاب برای کرایه خانه مشکل دارد؟

خیلی از بچه‌هایی که در جبهه زندگی خود را دادند، الان با حقوق کارمندی‌ نمی‌توانند روند زندگی عادی را اداره کنند. من پزشکم، الان می‌توانم زندگی‌ام را اداره کنم، اگر کارمند بودم‌ نمی‌توانستم.

*یکی از اتفاقات تلخ این سال‌ها، آبان 98 بود. شما به عنوان نماینده چه کاری می‌توانستید و نکردید؟

آنجا قرار نبود ما کاری انجام دهیم.

*در جریان گران شدن بنزین بودید؟

من در جریان نبودم. اصلاً قانون مجلس بود که باید گران می‌کردند. بعد این‌ها دبه کردند، چون صدایش درآمد. دو تا مسئله وجود دارد. تصمیم درست گرفتن و تصمیم درست را درست اجرا کردن. این بحث علمی است. آیا بنزین در دنیا این‌گونه فروخته می‌شود؟

*این موضوعات و دیگر مباحث شبیه این را بسیاری تاکنون تکرار کردند. سوال این است شما آن زمان نماینده مجلس بودید، چقدر به شیوه بد اجرا اعتراض کردید؟

من هیچ کاری نکردم. چون تصمیم سیاسی کشور بود. رهبری و سه قوه تصمیم گرفته بودند. شما می‌خواستید اعتراض کنید، چه می‌کردید؟

*یعنی هر تصمیم گرفته شود، به این دلیل که گرفته شده، نباید نماینده به آن اعتراض کند؟

معتقدم روند اجرا اشکال داشت. اعتراض هم کردند ولی هیچ وقت مشکلی را که شما به دنبال آن هستید، حل‌ نمی‌کرد. یعنی شما سوال کنی و اعتراض کنید که چی؟

*وظیفه شما نبوده که اعتراض کنید؟

مجلس تصمیم گرفته و آن‌ها هم اجرا کرده‌اند. شما هر عملی در جامعه انجام دهید، وقتی جراحی کنید، صدا در می‌آید. در این وسط هم در وضعیت بحرانی قرار داریم، مداخلات خارجی هم هست که می‌خواهد به آن بحران اضافه شود. بالاخره مجموعه مجلس اعتراض کرد، حتی کار به استیضاح وزیر هم کشیده شد.

*چرا استیضاح به نتیجه نرسید.

صلاح ندانستند.

*چه کسی صلاح ندانست؟

مجموعه سیستم.

*یک نماینده‌ نمی‌تواند راجع به این موضوع شفاف صحبت کند؟

جامعه که تنها نیست. مشکل ما و شماها این است که همیشه دنبال یک مقصر می‌گردید. در روند حل مشکل دنبال اشکال می‌گردید و نه مقصر. تا آن فرایند را درست نکنیم، مسئله حل‌ نمی‌شود.

*اگر روندها ایراد دارد، چرا اصرار دارید که با تغییر یک نفر آن هم رئیس جمهوری مشکلات را حل کنید؟

تا ندانید چگونه می‌شود مشکلات را حل کرد، این حرف‌ها را می‌زنید و دعوا ایجاد می‌کنید.

*ما سوال می‌پرسیم، دعوایی ایجاد‌ نمی‌کنیم.

شما دعوا درست می‌کنید، از همان اتفاقاتی که افتاده است با همین نگاه‌هاست.

*شما خودتان را چقدر در این حوادث مقصر می‌دانید؟

ما مقصریم، بسته به وضعیت و اختیاری داشتیم. در مجلس همه رأی به گرانی دادند. من هم رأی دادم و معتقد بودم باید بنزین 25هزار تومان شود، اما نه به این شکل. شما یک لیتر آب سه هزار تومان می‌گیرید. چه کسی بیشتر استفاده می‌کند، گردن کلفت‌ها و پولدارها.

*فکر می‌کنم که قبلاً احمدی‌نژاد برای اهداف خودش از این استدلال استفاده کرده بود.

من با احمدی‌نژاد کاری ندارم. روش تجربه به احمدی‌نژاد ربطی ندارد. سوبسید را به پولدار‌ نمی‌دهند، از پولدار می‌گیرند به فقیر می‌دهند. شما حرفی می‌زنید که ربطی به فقیر ندارد. تا حالا شده در رسانه بپرسید چرا به پولدارها برق مجانی می‌دهید؟

*ما در رسانه سوالات زیادی طرح می‌کنیم که معمولا کسی پاسخگو نیست.

نه سوالات شما انحرافی است. سوال اساسی این است که در این کشور نزدیک دو میلیارد تومان پول یارانه داده می‌شود، اما بیش از 70درصد مردم در خط فقر هستند.

*یکی از سوالات مهم این است که در حوادث آبان چند نفر کشته شدند؟

آن را باید از قوه قضاییه بپرسید که مسئول است. نماینده چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

*نماینده‌ای که‌ نمی‌تواند کاری انجام دهد، چرا نماینده می‌شود؟

شما چرا نکردید؟ شما خبرنگارید، شما انجام دهید. چرا افشاگری نکردید؟ چرا‌ نمی‌گویید؟ این راهش نیست.

*یعنی شفاف اعلام کردن راهش نیست؟

من می‌گویم آن‌هایی که اعلام کردند، رفتند زندان. من زندان نرفتم. شما انجام بده برو زندان.

*این صحبت‌های شما فرافکنی نیست؟

نه فرافکنی نیست.

*یعنی می‌گویید، اگر می‌خواهید در این زمینه کاری انجام دهید، خودتان بیایید نماینده شوید و کار کنید؟

بله. من از شما می‌پرسم شما چه سهمی داشته‌اید. نماینده قانون می‌نویسد و حرفش را می‌زند. حرفش را زده، اعتراض کرده، ولی جواب ندادند. نماینده چه کار دیگری می‌تواند انجام دهد؟ صد بار گفتیم به چه نتیجه‌ای رسیده است.

*من راجع به تلفات آبان سوال می‌پرسم.

کلاً نه تنها راجع به کشته‌ها، آدم‌هایی که در زندان می‌برند و بدون محاکمه نگه می‌دارند، خلاف است.

*به نظر شما مردم مجدد باید در انتخابات شرکت کنند؟

بستگی به این دارد که آیا کشور را دوست داریم یا نه. بستگی به این دارد که چه کسانی حاضر می‌شوند و می‌توانند حرف ما را بزنند. می‌توانند در محدوده اختیارات خودشان بلندگوی ما باشند. چون تصور این که رئیس جمهوری می‌آید که با رهبری یا با دیگری چالش کند، آن می‌شود دعوا.

*شما هم در انتخابات ثبت نام می‌کنید؟ فکر می‌کنید اختیارات کافی داشته باشید؟

بله ثبت نام می‌کنم. در محدوده‌ای که اختیار رئیس جمهوری تعریف شده است. این که در قوه قضائیه یا سیاست رهبری مداخله شود به نظرم این شدنی نیست. در قوه مجریه اختیارات مشخص است، ولی مثلا در مسئله سیاست خارجی باید با رهبری هماهنگ شود. چون طبق قانون لازم است که سیاست‌ها و جهت‌ها را ایشان تعیین کند.

*اگر شما رئیس جمهوری شوید و یک زمانی بازداشت‌ها زیاد شود، شما ورود‌ نمی‌کنید؟

بازداشت‌ها به چه دلیلی.

*به هر دلیلی.

اگر قانونی باشد که قانونی است. اگر قانونی نباشد که من همیشه معترض هستم. تصور می‌کنیم که رئیس جمهوری همه اختیارات را دارد. در صورتی که رئیس جمهوری در چارچوبی که قانون تعریف می‌کند اختیار عمل دارد.

*اگر یک روز قوه قضائیه اقدام خلاف قانونی انجام دهد، وظیفه خود می‌دانید تذکر دهید یا نه؟

یک راه این است که دعوا شود، یک راه هم این است که قوا باید با هم هماهنگ شوند تا مشکل مملکت حل شود.

*الان دولت می‌گوید اعتقادی به فیلتر شبکه‌های اجتماعی ندارم، ولی بخشی از قوه قضائیه می‌گوید باید فیلتر شود، اینجا تکلیف چیست؟

بحث این که چه چیزی باید فیلتر شود یک بحث علمی است. شما ببین در چین، آلمان و فرانسه هرکسی‌ نمی‌تواند به هرچیزی دسترسی داشته باشد. حتی یک‌سری از شبکه‌ها پولی هستند. آن وقت شما می‌بینید که برای ما این شبکه‌ها را آزاد می‌گذارند. باید پرسید چرا؟ می‌خواهند خیر برسانند؟

*استفاده از توئیتر که همه جای دنیا آزاد و رایگان است.

من می‌گوییم در خارج‌ نمی‌توانی به همه چیز رایگان دسترسی داشته باشی؛ تو می‌گی آزاد هست؟ توئیتر را‌ نمی‌دانم. توئیتر را برای همین ترامپ منع کردند. حاکمیت و قانون آن‌ها را وادار کردند و نه آن شبکه.

*اتفاقا برعکس خود توئیتر تصمیم گرفت اکانت ترامپ را مسدود کند.

قوه قضائیه دستور داد. توئیتر کاره‌ای نیست.‌ نمی‌تواند و اختیاری در این باره ندارد. حکم بهش دادند. آن وقت شما در این مملکت اجازه می‌دهی هرکسی هرچه دلش خواست پخش کند. بعد بگویید توئیتر برای همه آزاد است؟ برای خودشان چرا آزاد نکردند؟ چرا توئیتر ترامپ را قطع کردند؟ می‌توانید جواب بدهید؟ بعد شما می‌گویید در این مملکت همه‌اش را آزاد بگذارید. بعد آن‌ها هر روز دعوا راه بیندازند و قومیت‌ها، دولت و مجلس و شورای نگهبان را دچار اختلاف کنند. بعد تا بیاییم سره را از ناسره تشخیص دهیم به جان هم افتاده‌ایم؛ بعد می‌گویید چرا کشتند؟ به همان دلیلی که توئیتر ترامپ را قطع می‌کنند، شبکه‌ای که آن ساختارشکنی‌ها را می‌کند باید قطعش کنند.

*یعنی باید فیلتر شود؟

در چارچوبی که قانون می‌گوید و تعریف می‌شود. همان کاری که با ترامپ کردند. شما از آمریکایی می‌خواهید آمریکایی‌تر شوید. وقتی کسی تهمتی می‌زند باید مسئولیت آن را قبول کند. به راحتی تهمتی می‌زنند و آن را نشر می‌دهند.

*بستر که مقصر نیست؛ یک شبکه‌ای فعال هست، ممکن است در آن افرادی تهمت بزنند.

بستری گذاشتند و جوابگو هم نیستند. کسانی که تهمت می‌زنند دیگر اجازه استفاده از توئیتر را به آنان‌ نمی‌دهند.

*پس فرد را محدود می‌کنند و نه شبکه را؟

اصول کار این است که این کار را انجام دهند. هر شبکه‌ای که شروع کرد به تهمت زدن، باید قطعش کنند. معتقدم هر کسی که تخلف می‌کند باید آن را محدود کنند.

*به نظر شما در کشور حجاب اجباری داریم؟

از نظر قانون که داریم، ولی از نظر واقعیت خیلی‌ها دیگر گوش‌ نمی‌دهند. از نظر علمی و اعتقادی، من معتقدم نباید اجبار کنند، ولی خودم با تمام وجود به حجاب و با حجاب بودن معتقدم، ولی این که به زور بگوییم نتیجه‌ نمی‌دهد.

*اگر رئیس جمهوری شوید این موضوع را می‌توانید به رفراندوم بگذارید؟

این موضوع از نظر من رفراندومی نیست.این مسائل مربوط به فرهنگ جامعه است و باید آن را با گفت وگو حل کرد و نه با دعوا و رفراندوم. اصلاحات روشش دعوا نیست. بخشی از افراد کشور به‌شدت پایبند به اصول هستند، باید کاری کرد این افراد باورشان خدشه‌دار نشود و باید به جایی آن‌ها را رساند که اجازه دهند دیگران هم کار خودشان را بکنند. این نیاز به گفت وگو دارد و با دعوا حل‌ نمی‌شود. اگر این را ملاحظه نکنید همان اتفاقی می‌افتد که در اجرا مشکل پیدا می‌شود و یک عده به جان هم می‌افتند. فرهنگ را با دعوا درست‌ نمی‌کنند. باید کسانی را که در زندگی دیگران دخالت نکنند، غالب کنیم.

*پس چند دهه گفتمان اصلاحات چرا در این زمینه موفق نبوده است؟

باید از کسانی بپرسید که بوده‌اند. حرف‌هایی که می‌زنم اصلاحاتی است. این که موفق نبودیم یک بحث دیگر است، چون روش درست نداشتیم یا ممکن است طرف مقابل قدرتش بیشتر بوده است. من‌ نمی‌توانم به اجبار به دختر خودم بگویم چادر سر کند، چه رسد به دیگران. در خانه‌ نمی‌شود اجبار انجام داد، پس در جامعه هم‌ نمی‌تواند انجام داد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. طقک با چه سرعتی خودشولوداد…دیدیدگفتم امید دانا رو مامور کرده اند..چه خوب اثراتش را نشان داد….

    1. لب باز کن تا بگویم کیستی….
      برای هر سوالی جوابش اینه که “نمیشه دعوا راه انداخت”. “با گفتگو حل باید کرد”
      نه برنامه ای نه حرفی برای گفتن. هر چی پرسیدن گفته من کاری نکردم و کاری هم از دستم برنیومده.
      نسخه ای مشابه روحانی….
      انتظارم جز این بود

      2
      1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا