جستاری در باب مناظره دکتر دباغ و دکتر عبدالکریمی
محمدحسن علایی، مدرس و پژوهشگر حوزه فلسفه در یادداشتی تلگرامی با عنوان «جستاری در باب مناظره دکتر دباغ و دکتر عبدالکریمی در خصوص پرسش از امکان زیست معنوی در جهان معاصر!» نوشت:
با ظهور مدرنیته و با پایان یافتن عالمیت دینی، و سیطرهی عقلانیت علمی-تکنولوژیک، امکان امر دینی در جهان معاصر به یک پرسش سترگ فلسفی مبدل می گردد، و نیهیلیسم به مثابهی مسئلهی فلسفی روزگار ما رخ بر مینماید، حال در یک چنین جهانی که میتوان به تاسی از دکتر عبدالکریمی آن را جهان نیچهای نامید، سخن گفتن از معنویت و زیست معنوی چندان هم آسان نیست، در خصوص چنین جهانی، بیش از هر فیلسوف دیگری، با مقولات نیچهای می توان اندیشید، جهانی که در آن با انتولوژی های درهم شکسته و درهم شکستگیهای انتولوژیک مواجه هستیم، جهانی که در آن امنیت انتولوژیک خویش را از دست رفته مییابیم و هر آنچه از دنیای سنت سراغ داشتیم تا زمانی که در زیست جهان مدرن، به افق معاصرت در نیایند، برای برخورداری از زیست معنوی امکانی پیش روی ما گذاشته نمیشود.
در مناظرهی بین دکتر سروش دباغ و دکتر عبدالکریمی مع الاسف به واکاوی اهم مواضع فوق که از اندیشهی دکتر عبدالکریمی مستفاد می شود، به نحو مبسوط پرداخته نشد و دکتر سروش دباغ صرفا به بحث از مدعیات خویش پرداختند. از عرفان مدرن گفتند و از سالک مدرن، که نسبت به گشوده بودن باب امر معنوی در جهان جدید دل خوش ساخته است و مرتب از سپهری شاعر شاهد مثال آوردند و از امثال علامه طباطبایی و دکتر نصر که در جهان جدید، به تحقق خویش توفیق یافتهاند، غافل از اینکه سخن از پایان یافتن یک عالمیت و ظهور یک عالمیت جدید است و در مقام بحث فلسفی، انتظار می رفت، اوصاف کلی این عوالم و کانون های معنایی آن، به نحو پدیدارشناسانه تشریح شود، و پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر مورد مداقه طرفین گفتگو قرار گیرد.
نگارنده اگر در تعلقات خویش به شعرای ایران زمین از دوران کهن تا معاصر از مولانا و حافظ و فردوسی تا فروغ و اخوان و سپهری، بیش از دکتر دباغ شیفتگی و شیدایی نداشته باشد، در این تعلق با ایشان همدل و همداستان هست، و می داند که در این مورد بخصوص دکتر عبدالکریمی هم یقینا همدلی جدی دارند لاقل در خصوص بزرگان شعر و حکمت ایران زمین، اما در عین حال باید سنجشگرانه وزن امر معنوی و امکان زیست معنوی را در شعر شاعران جهان جدید و شاعران عالم سنت سنجید و در این باب داوری و ارزیابی کرد. اما نباید از این حقیقت غافل باشیم که امروز اگر مدام به شعر شاعران ارجاع دهیم، سخن گفتن فلسفی در این خصوص را وانهاده ایم.
انتهای پیام