ده درس آموختنی از حوادث افغانستان
دکتر محمدحسن علایی، جامعه شناس در یادداشتی تلگرامی نوشت:
در روزگارانی که اساسا ملتی به شکل امروزین آن و بالتبع روابط بین المللی به شکل امروزین آن وجود نداشت، طبیعتا، نمی شد از چیزی به نام تاریخ جهانی سخن به میان آورد، اما امروز، وضع بالکل فرق کرده است، قدرت های سلطه گر دارند خدایی می کنند، و سرنوشت ملت ها را رقم می زنند، چیزی که امروز در افغانستان می گذرد و آنچه در این چند روز شاهدش بودیم، تسلیم بی چون و چرای کشور زخم دیدهی افغانستان به طالبان بود تحت دخالت آمریکا، که هر بار به طریقی در تقدیر این سرزمین کهن مداخله می کند، اما چه نکات عبرت آموزی در این میانه می شود از این حوادث گرفت:
۱- دموکراسی و مردم سالاری را نمی توان از بیرون وارد کرد، باید فرماسیون های اجتماعی متضمن آن را از داخل تمهید کرد.
۲- آمریکا حتی اگر جز تامین منافع خویش، حسن نیتی در صدور دموکراسی غربی داشته باشد، در به ثمر رساندنش، سخت ناکام است.
۳- شکل گرفتن دولت-ملت به عنوان یک ضرورت برای زیستن در جهان جدید و حضور در عرصه بین الملل تنها در سایهی وفاق نیروهای داخلی ممکن می گردد.
۴- ترجیح دادن منافع ملی به منافع فردی، گروهی و جناحی، گام اول و قطعی در کشور شدن هر کشور است.
۵- دین و امر دینی اگر در افق معاصرت و سازگار با زیست جهان کنونی فهم نگردد، به ضد خویش بدل می شود و فاجعه می آفریند.
۶- ایران ما، اگر قدردان و منصف باشیم، بسیاری از مراحل نیل به توسعه را پشت سر گذاشته است، اما باید حریصانه از همهی دستاوردهای ملی، نظامی و نیز سرمایه های فکری و معنوی اش حراست کند.
۷- گفتگوی ملی به عنوان یک ضرورت باید تلقی گردد تا کشور خدای نکرده در اثر تعارضات به عقبگرد وادار نگردد، و فرصت های تاریخی بر باد نرود.
۸- تکثر قومی، زبانی، دینی، جنسیتی و… در کشور ما در صورت مواجهه هوشمندانه می تواند وحدت در عین کثرت را در پی داشته باشد و به تفرق و آشفتگی منجر نشود.
۹- اگر با عینک عقلانیت و ذکاوت بنگریم با همهی اختلاف سلیقه هایمان در مقابل نظام سلطه با هم متحد می شویم.
۱۰- بپذیریم دست بالا را در دنیای جدید، عقلانیت علمی-تکنولوژیک دارد، پس دن کیشوتیسم را به یک سو نهیم و با تکیه بر توان انسجام بخش و تحول آفرین خویش، راه آینده را بگشاییم.
انتهای پیام