اظهارات تازهی ظریف در کلابهاوس
اظهارات تازهی جواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه ایران که شب گذشته در کلابهاوس بیان شده را به نقل از کانال تلگرامی «جهان دیپلماسی» میخوانید:
در صلح هم بالاخره شما وارد مذاکره می شوید و مذاکره یعنی از دست دادن برخی چیزها و گرفتن برخی چیزهای دیگر.
اگر شرایط شما خیلی خوب باشد، میتوانید بیشتر به دست آورید، اگر شرایط شما خوب نباشد مجبور خواهید بود که برای به حداقل رساندن خسارت ها تلاش کنید.
هیچ پیروزی در میدان جنگ تثبیت نشده و هیچ شکستی هم در میدان جنگ نهایی نشده است. در میز مذاکره طرفی که دست پایین را دارد تلاش می کند شکست را به حداقل برساند.
معمولا راحتترین تصمیم، تعویق تصمیم است. مرحوم هاشمی رفسنجانی تصمیم را میگرفت و تصمیم را به تعویق نمی انداخت.
بسیاری معتقدند که بهتر است ما آبروی خود را حفظ کنیم و تصمیم نگیریم چون تصمیم گرفتن بسیار دشوار است. مرحوم هاشمی این شجاعت را داشت که تصمیم بگیرد.
زمانی که بحث پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مطرح شد، آیتالله هاشمی به مرحوم امام فرمودند که من حاضرم این کار را انجام دهم و بعد شما من را محاکمه کنید؛ این به نظر من ضرورت برای ورود به صحنه دیپلماسی است. آیتالله هاشمی در کنار شجاعت رهبری جنگ، شجاعت رهبری صلح را هم داشتند
مرحوم هاشمی خیلی خوب گوش می کردند. یک بار (مرحوم) یاسر عرفات برای شرکت در اجلاسی به ایران آمده بود و او را نزد مرحوم هاشمی بردیم. در آن زمان عرفات تازه از «کمپ دیوید 2 » بازگشته بود. آقای هاشمی پرسش های بسیار دقیقی از عرفات کرد و بیشترین اطلاعات را در آن ملاقات از عرفات گرفت. در دوران مذاکرات برجام هم رویه ایشان همینگونه بود. سوال های بسیار دقیقی مطرح می کردند که نکاتی را برای ما روشن می کرد تا بیشتر درباره این نکات فکر کرده و آنها را پیگیری کنیم.
مرحوم هاشمی نگاه راهبردی به ضرورت حل مساله هستهای و پایان دادن به امنیتی شدن ایران داشتند. مرحوم هاشمی خود را درگیر جزئیات نمیکردند بلکه تصویر بزرگ را می دیدند که عدهای در حال «امنیتی سازی» پرونده ایران هستند تا از ایران یک مشکل جهانی بسازند.
نماد امنیتی شدن ایران این بود که ما تحت فصل 7 منشور ملل متحد بودیم و ایشان این نماد را به خوبی درک می کردند. ایشان از اول انقلاب در جریان بودند و میدانستند که ایالات متحده 4 بار تلاش کرد ما را به عنوان «تهدید امنیتی» برای جهان تحت فصل هفتم منشور ببرد.
یک بار در جریان گروگانگیری بود که موفق نشدند.یک بار در جریان جنگ ایران و عراق بود که بعد از قطعنامه 598 امریکاییها وارد شدند که ایران را به عنوان تهدید صلح و امنیت بین المللی به خاطر نپذیرفتن قطعنامه 598 مطرح کنند و با طراحی که با حضرت امام، مرحوم هاشمی و رهبری انجام دادیم توانستیم با یک نامه این سیاست امریکا را به چالش کشیده و آن را نابود کنیم. شکست سوم امریکا در سال ۱۳۸۳ بود که امریکاییها برای ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت خیز برداشتند. با تلاشی که در مذاکرات دور اول و با توافق پاریس در نوامبر 2004 انجام شد مانع این تلاش شدیم.
مورد چهارم بود که امریکایی ها موفق شدند ایران را به شورای امنیت ببرند و ایران را تحت فصل 7 منشور ملل متحد قرار بدهند.برخی از دوستان می گویند ایران تحت فصل هفتم نبود چرا که تحت ماده 42 نبود. این دوستان اشتباه می کنند چرا که از ماده 39 تا 51 منشور تحت فصل هفتم است.
هر چند که برجام به دلایل مختلف نتوانست تمام اهداف اقتصادی خود را عملی کند اما توانست ایران را از وضعیت امنیتی شدهای که اسرائیل و تندروهای امریکا تلاش کرده بودند ایجاد کنند، نجات بدهد. برای همین هم بود که اسرائیل تا این میزان با برجام مخالفت کرد چرا که تلاش 30 ساله این رژیم برای امنیتی سازی پرونده ایران را خنثی کرد.
این نکته ای بود که آقای هاشمی به خوبی متوجه آن بود. زمانی که آقای هاشمی رفتند ما یک حامی بزرگ را از دست دادیم.
در فاصله سالهای 90 تا 91 با طراحی که امریکا و اروپا صورت دادند، دنیا را از نفت ایران بی نیاز کردند. برخلاف تصوری که دوستان ما در دولت های نهم و دهم داشتند که تحریم نفتی ایران باعث بالارفتن قیمت نفت تا حد 200 دلار خواهد شد، انها برنامهریزی دیگری کردهبودند.
امریکایی ها زمانی که تحریم نفتی ایران را شروع کردند، 20 درصد، 20 درصد نفت ایران را از بازار حذف کردند . نگاهی به مصوبه (وقت) کنگره بیندازید که می گوید رئیس جمهور باید گزارش بدهد که قطع نفت ایران بر بازار جهانی نفت تاثیر نمی گذارد.
آمریکا و اروپا با یک برنامه توانستند به تدریج نفت ایران را از بازار جهانی حذف کنند و این خسارتی است که ما هنوز هم نتوانستیم جبران کنیم و برای همین تحریم ایران آسان و امکان پذیر شد.
امروز تمام تلاش امریکا این است که چین را مهار کند اما در آن مقطع برای آنکه بتواند فشار بر ایران را به سمت مناسب ببرد عربستان را تشویق کرد که بزرگ ترین شریک نفتی ایران را جلب ، جذب و تامین کند.آنها تلاش کردند ایران را از بازار نفت دنیا حذف کنند. اروپاییها نیز همین رویه را دنبال کردند.
ما در این شرایط وارد مذاکره شدیم و اگر آن شرایط ادامه پیدا می کرد ظرف شش ماه تا یک سال نفت ایران به صورت کامل از بازار جهانی حذف می شد. همه این تحولات در سایه مشروعیت بینالمللی که ساختهبودند رخ داد.
فراموش نکنیم که حتی دوستان ما آن مشروعیت بین المللی را رعایت می کردند. مثلا روسیه حاضر نشد سامانه موشکی اس 300 را تا زمانی که قطعنامه ها لغو نشدند به ایران تحویل بدهد.
سفر رئیس جمهور چین به ایران علیرغم همه تلاش هایی که کردیم و برخلاف همه دروغ هایی که این روزها گفته می شود تا زمانی که برجام حاصل نشد صورت نگرفت. این سفر یک بار به تعویق افتاد به این دلیل که تصویت برجام به تعویق افتاد.
بعد از برجام، دوستان ما اوضاعی که در سال 91 و 92 بود را فراموش کردند و البته من این توقع را هم داشتم و فکر می کردم که زمانی که آن شرایط از بین برود توقع ها از تیم مذاکره کننده بالا خواهد رفت. ما با علم به اینکه بدهکار خواهیم شد وارد این قضیه شدیم.
انتهای پیام
هرچندقیاس صحیح نیست ولی…..هشداربه نخریدن فیلم جومونگ و……تا ورود به صحنه جهانی ومذاکرات ۵۹۸…..اقایان..رفسنجانی را مفت از دست دادید….
برای آدمی مثل ظریف که در ینگه ی دنیا به دور از معرکه خونبار دفاع و جنگ! در امنیت و آرامش مشغول عشق و حال بوده است!؟ عجیب نیست که از فردی چون هاشمی که هشت سال تصمیمات غلط و خودبینی های سیاسی اش در جنگ و دهه شصت ،پشته پشته کشته در عملیات هایی همچون کربلای چهار و تاریخ سیاسی ان عصر ایجاد کرد،تا این حد کوته بینانه نامه های هاشمی به صدام حسین جنایتکار را باعث آزاد سازی بخش های زیادی از سرزمین ایران از دست متجاوزین عراقی و اعراب متحدش بداند و این نامه نگاری ها را شجاعت یاد بداند!؟ اگر نامه نگاری ها باعث رفع اشغال بود پس چرا متدین ترین و خوشنام ترین مبارزان سیاسی و انقلابیون پنجاه ساله ان دوران مثل بازرگان و سحابی و صدر سید جوادی و نهضت آزادی ها را سبعانه قلع و قمع کرد و انها را به زندان انداختند که بعد از فتح خرمشهر مقامات کشور را پس از این پیروزی دعوت به مذاکره و گفتگو و صلح کردند! و ایشان و دوستان انحصارو سرکوبگرش ، شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم سر دادند و امثال نهضت آزادی را مزدور بیگانه و خائن نام نهادند!!!؟؟
.
محمدجواد ظریف وزیر خارجه سابق نوشت: رهایی نیابد کس از دست کس، گرفتار را چاره صبر است و بس.
آقای ظریف،
صبر و انتظار خرافات میباشد شیخ اجل چون از مغول میترسیده نبوغش را به صبوری و نصیحت عوام منعطف نموده شما که شهامت داشتید از حقایق سخن راندید بهترین چاره این است که همچنان شیر بمانید از هیچ چیز نهراسید در همان مسیر بکوشید و خودتان را از باتلاق برهانید.
سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی،
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی،
با تشکر از توجه شما،
افای ظریف. بعد از امیر کبیر بهتررینوسایستمدار و وطن پرساین دیپلمات زمان ما هست. و در دوران بسیار مشکل فرمان کشتی وزارتوخارجه را بدست گیرد
کسانی با خارجیها ننشسته اند از این حرفهای بیهوده میزنند و نمیدانند مذاکره با یک کشور ابر قدرت چقدر مشکل و طاقت فرسا هست !!! دکتر ظریف عزیز اگر نبود وزیر خارجه اکنون دلار دویست هزار تومنی و ابر تورم را تجربه میکردیم و هزینه سرانه امنیتی ما در ایران برای هر نفر بیش از سی هزار دلار میشد در صورتی که اکنون بسیار کمتر از ده هزار دلار است !!!
و بهداعتقاد من و تایید رهبر عزیز ایشان دیپلمات متدین و وطن پرست خالص میباشند که حتی دشمنان ایران هم.انرا تایید کردن مانند وزیر خارجه امریکا جان.کری !! در ثد سال اینده مجسمه اقای ظریف را بر سر میدانها همچون امیر کبیر خواهیم دید
اینان.مردانی هستند که مقاوت و هشیاری و دین داری انها باعث عصابانیت دشمن میشود و بقول شهید بهستی بگذارید از عصابانیت بمیرند