خرید تور نوروزی

سوال محمد دلاوری از منتقدان مصاحبه با مژگان نوی

دلاوری: منتظر تولیدات دوستان منتقد درباره‌ی رژیم صهیونیستی هستیم

معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: محمد دلاوری، نویسنده، مجری صداوسیما و از دست‌اندرکاران مستند متولد اورشلیم که بعنوان راوی این مستند نیز در فیلم حضور داشت- درمورد گفت‌وگوی انصاف نیوز با مژگان نوی و انتقادات به آن می‌گوید که « آنقدری که این خانم با رژیم صهیونیستی مخالف بود خیلی از آدم‌های متنفذ در ایران این میزان از مخالفت را ندارند. علتش هم این است که مخالفت با رژیم صهیونیستی در ایران به شدت دولتی و حاکمیتی شده است. برخلاف همه‌ی جهان.» او در ادامه تاکید می‌کند «یکنفر که آنجا زندگی می‌کند از قضا خیلی تندتر و منتقدتر است نسبت به ماهیت رژیم صهیونیستی، نسبت به خیلی‌ها که مدعی‌اند اینجا کاری کردند و یا حالا مدام خود را در موضع منتقد قرار می‌دهند و من هیچ اثر بدردبخور و ارزنده‌ای تا بحال از آنها ندیده‌ام.»

او همچنین می‌گوید نظر بخشی از منتقدان مهم است و باید آن را مورد توجه قرار داد که قبلا کار مهمی در نقد و رد صهیونیزم و رژیم صهیونیستی داشته باشند: « توصیه‌ی من به آن افرادی که منتقد این مدل از تولیدات هستند، این است که تولیدات اثرگذار جدی متناسب با زبان نسل جدید را به ما نشان دهند که آنچه تولید کرده‌اند و باعث شد نسل جدید این حرف‌ها را بپذیرد و به ماهیت جنایتکار رژیم صهیونیستی پی ببرد، آن دقیقا چیست؟ که ما هم از آنها یاد بگیریم؛ ای بسا حالا جنابعالی، یا من و یا دیگری در مسیری که انتخاب کرده‌ایم اشتباه کرده باشیم، آنها در عمل خوب است که راه درست را نشان دهند.»

انصاف نیوز: در نقد و بررسی‌هایی که حول مستند «متولد اورشلیم» انجام شد، توضیحات جالبی درمورد چرایی پرداختن به این موضوع دادید؛ الان هجمه‌هایی به انصاف می‌شود که چرا با شخصی که ساکن آن منطقه است گفت‌وگو کردید، چرا او را شهروند اسرائیل نامیدید و… نظرتان را درمورد این مسئله بفرمایید؟

دلاوری: شاید من با تعبیر شهروند اسرائیلی هم موافق نباشم؛ یعنی برای کسی که ساکن سرزمین‌های اشغالی است شاید عنوان «شهروند اسرائیلی» عنوان درستی نباشد. اما نمی‌فهمم چرا برخی می‌گویند که نباید با او مصاحبه کرد. ما اگر با یک قاتل مصاحبه می‌کنیم مگر قاتل یا قتل را به رسمیت می‌شناسیم؟! بنظرم این دوستان روابط دیپلماتیک را با یک تولید محتوا برای رسانه اشتباه گرفته‌اند. نیاز داری با همه‌ی آدم‌ها گفت‌وگو کنی، نظرات آنها را بپرسی و منعکس کنی و موضوع را از زوایای مختلفی نگاه کنی.

از قضا من مصاحبه‌ی انصاف نیوز را خواندم؛ آنقدری که این خانم با رژیم صهیونیستی مخالف بود خیلی از آدم‌های متنفذ در ایران این میزان از مخالفت را ندارند. علتش هم این است که مخالفت با رژیم صهیونیستی در ایران به شدت دولتی و حاکمیتی شده است. برخلاف همه‌ی جهان. صهیونیست‌های کودک‌کش در جهان محبوب نیستند؛ مردم کشورها عموما اینها را دوست ندارند و به چشم اشغالگر و متجاوز به آنها نگاه می‌کنند. دولت‌ها و حکومت‌ها اما به این خاطر که نگران عواقب سیاسی‌اش هستند سعی می‌کنند با اینها مدارا کنند.

در ایران این موضوع بالعکس شده است؛ یعنی آنقدر مخالفت با رژیم صهیونیستی حکومتی شده است که انگار مردم به تردید افتاده‌اند که «آیا واقعا آنچه راجع به رژیم صهیونیستی گفته می‌شود صحت دارد؟!» من در اروپا زندگی کرده‌ام و دیده‌ام که اروپایی‌ها خیلی بیشتر نسبت به صهیونیست‌ها منتقدند، تا بخشی از مردم ایران. لذا نمی‌فهمم که مصاحبه با یک نفر چه ایرادی دارد.

در مستند متولد اورشلیم، کسانی بودند که اصلا صهیونیست بودند و با آنها هم گفت‌وگو کنید؛با چه توجیهی این کار انجام شد؟ چطور برای آنها که منتقد بودند این موضوع توضیح داده شد؟

من خیلی به دنبال توضیح برای آنها نبودم. بنظرم بخشی از منتقدان حرفشان مهم است و باید آن را مورد توجه قرار داد که قبلا کار مهمی در نقد و رد صهیونیزم و رژیم صهیونیستی داشته باشند. کسی که فقط نشسته است و هرکسی هرکاری می‌کند می‌گوید «گوشه‌ای از کاری که تو کرده‌ای دچار اشکال است»، می‌شود حرف چنین فردی را شنید، ولی خیلی نباید آن را جدی گرفت. در نتیجه آن تجربه برای ما تجربه‌ای ارزنده بود و اثرش را هم دیدیم. تلاش کردیم پیام را به کسانی برسانیم که از قضا نسبت به ماهیت رژیم صهیونیستی تردید دارند. گروهی از نسل جدید که فکر می‌کنند دشمنی با اسرائیل در حقیقت برساخته‌ی جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی چون از آنها خوشش نمی‌آید حالا دارد در جنایتکار بودن آنها پروپاگاندا و مبالغه می‌کند؛ ما در حقیقت با رفتن در داخل آن کلونی، پیامی را آوردیم تا به این نسل نشان دهیم که مخالفت با صهیونیست‌ها یک اجماع جهانی و مردمی است.

مصاحبه‌ی شما را هم من اینگونه دیدم که یکنفر که آنجا زندگی می‌کند از قضا نسبت به ماهیت رژیم صهیونیستی خیلی تندتر و منتقدتر است، نسبت به خیلی‌ها که مدعی‌اند اینجا کاری کردند و یا حالا مدام خود را در موضع منتقد قرار می‌دهند و من هیچ اثر بدردبخور و ارزنده‌ای تا بحال از آنها ندیده‌ام؛ شاید هم داشته باشند و من ندیده باشم، اینهم ممکن است.

ما کتبی داریم با نویسدگانی از همین دست که در انتشارات‌های رسمی‌مان ترجمه و چاپ می‌شوند. مثلا کتب ایلان پاپه -که در مقدمه‌و توضیحش از عبارت «مورخ اسرائیلی» استفاده شده است- و رد انتشارات موسسه‌ی اطلاعات منتشر شده است؛ اما چرا این حساسیت در حوزه‌ی رسانه اینقدر زیاد است و این سعه‌ی صدر خیلی وجود ندارد؟

شاید علت اصلی‌اش این باشد که کسی خیلی کتاب نمی‌خواند؛ شاید اگر کتاب خوانده بودند و حوصله داشتند این کتاب‌هار ا بخواندممکن بود نسبت به همان موضوعات هم مواضع خیلی منتقدانه‌ای بگیرند.

کلا موضع منتقدانه چیز بدی نیست، شما کاری کرده‌اید و گروهی هم منتقدتان هستند، باشد، تا اینجای کار انتفاق بدی نیافتاده است، شما مواضع خودتان را روشن بیان کنید که چرا دارید از این زاویه به موضوع نگاه می‌کنید؛ این در حقیقت یک گفت‌وگو است. ما هرکاری که بکنیم، چه علیه رژیم صهیونیستی کاری بکنیم و چه نکنیم، چه کار علمی کنیم و چه کار غیرعلمی کنیم، کلا فضا به همین شکل است، آنهم نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا؛ این نوعی از تضارب آراست.

من خیلی به این کلمه‌ی سعه‌ی صدر اعتبار خاصی نمی‌دهم ما قرار نیست از کسی بخواهیم که سعه‌ی صدر داشته باشد، حالا نداشته باشد، اصلا با تمام توان هم علیه شما یا من و یا دیگری، یا ما علیه او حرف زده شود و انتقاد کنیم از یکدیگر؛ شما یک راهی را انتخاب کردید و آن افراد هم راه‌های دیگری را انتخاب کرده‌اند. توصیه‌ی من به آن افرادی که منتقد این مدل از تولیدات هستند، این است که تولیدات اثرگذار جدی متناسب با زبان نسل جدید را به ما نشان دهند که آنچه تولید کرده‌اند و باعث شد نسل جدید این حرف‌ها را بپذیرد و به ماهیت جنایتکار رژیم صهیونیستی پی ببرد، آن دقیقا چیست؟ که ما هم از آنها یاد بگیریم؛ ای بسا حالا جنابعالی، یا من و یا دیگری در مسیری که انتخاب کرده‌ایم اشتباه کرده باشیم، آنها در عمل خوب است که راه درست را نشان دهند.

این نکته را هم اضافه کنم؛ من اصلا شناختی از انصاف نیوز، یا اینکه اصلا چرا این مصاحبه را گرفته است، ندارم. چون از من خواستید که این مصاحبه را بخوانم و نظرم را بدهم، راجع به این مصاحبه با شما گفت‌وگو کردم. نمی‌دانم که چرا این گفت‌وگو را انجام دادید و قبل و بعد از آن چه کارهایی با این موضوع انجام شده است؛ از اینها هیچ اطلاعی ندارم.

در مستند متولد اورشلیم هم چندباری از همین عبارت «شهروند اسرائیل» استفاده شده بود، آیا اصلا گرفتن اینگونه ایرادات، ایرادات با اصیل یاست؟ آنهم در مواجهه با یک کار رسانه‌ای و فرهنگی؛ یا اینکه می‌شود نقدهای جدی‌تر هم به آن ارائه داد؟ آیا این دست نقدهای فرمی بنظر شما انتقاداتی اصیل هستند یا خیر؟

نقد است دیگر؛ حال اگر خیلی بخواهیم دسته بندی کنیم، ممکن است دچار مسئله شویم، یعنی دچار این موضوع که «تو چون فلان نقد را کردی پس حرفت بی‌مبناست». من خیلی وارد این ماجرا نمی‌شوم؛ می‌گویم من به این تعبیر ایراد وارد می‌کنم -ای بسا خودم هم این اشتباه را کرده باشم- یادم نیست، از این تعبیر استفاده کرده باشم و تا جایی که یادم است تعابیر چیز دیگری بود، حال اگر خودم هم استفاده کرده‌ام تعبیر درستی نیست. چون ما به کسانی به واسطه‌ی آن نام و نشان ممکن است اعتبار دهیم که خودشان هم معتقدند اشغالگر هستند. خودشان هم معتقدند که آمده‌اند و جایی دیگر را به زور مورد تسلط قرار دادند و تازه بعد از تسلط هم هیچکدام از قوانین بین‌المللی را رعایت نمی‌کنند.

مثلا من در شورای اروپا که بودم، رئیس کمیسیون اروپا بارها با شیمون پرز با این لحن حرف می‌زد که «شما که هیچ قاعده و مبنایی را اعتنا نمی‌کنید و هرآنچه مجامع بین‌المللی می‌گویند، اصلا برایتان اهمیت ندارد؛ حتی قرارهای خود را با مجامع بین‌المللی براحتی زیرپا می‌گذارند و نمونه‌اش هم شهرک‌سازی‌ها است.

بنابراین این بخش انتقادها شاید صحیح باشد و به من هم وارد باشد، اما اینکه بواسطه‌ی یک کلمه کل آن فعالیت رسانه‌ای را زیرسوال ببریم و مثلا چند نسبت ناروا هم به آن دهیم، اینهم کاری است و بالاخره این دوستان هم دارند فعالیتی می‌کنند و حداقل از اینکه بیکار بنشینند بهتر است. اما کار قشنگ‌ترشان این است که تولید کنند، کتاب تولید کنند، فیلم بسازند، مصاحبه کنند و به ما نشان دهند که چطور نسل جدید را تحت تاثیر قرار می‌دهند؛ ولی خب بالاخره گویا فحاشی و برچسب و اتهام هم خوب است و از بیکاری بهتر است.

در انتهای متولد اورشلیم گفته بودید که «ادامه دارد»، آیا درحال ساخت است؟

واقعیت این است که سفر کردن کلا دچار مشکل شده است و ما عموما مستندهای‌مان را در سفر می‌سازیم و بخاطر کرونا محدودیت‌هایمان زیاد شده است. یک ایده‌ای برای قسمت دوم متولد اورشلیم داشتیم که مشکلات آن خیلی خیلی بزرگ‌تر است و ما هنوز نمی‌دانیم که چطور باید آن مشکلات را حل کنیم که برویم برای قسمت دوم؛ در نتیجه همچنان کاملا دلمان می‌خواهد که این کار را بکنیم، اما اینکه چگونه این کار را بکنیم، هنوز گره‌هایش برایمان باز نشده است.

توضیح و حرفی که نپرسیده باشم؟

این مصاحبه به خواست شما انجام شد. این دوستان احتمالا ممکن است بخواهند این مصاحبه با انصاف نیوز و من و شما را دوباره باهم تحلیل کنند، عرض کنم که خیلی تحلیل جدی ندارد، شما از من خواستید که نظرم را بگویم و من هم عرض کردم؛ هیچ علت و ارتباط ویژه‌ای هم وجود ندارد و ما همچنان منتظر آثار ارزشمند این دوستان هستیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. توجیه ارتباط با اسقاطیل در این کشور ممکن نیست و توجیه کنندگان باید تاوانی مناسب آن بپردازند. هههههههههههههههههه !!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا