اتفاقات ورزشگاه مشهد از نگاهی دیگر: خردگریزی عقلانی
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی با عنوان «در مفهوم خردگریزی عقلانی» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، دربارهی برخورد با تماشاگران زن که برای تماشای مسابقهی تیم ملی ایران و لبنان به ورزشگاه مشهد رفته بودند نوشت:
بازی موش و گربه مسئولین فوتبال ایران با فدراسیون جهانی در خصوص حضور زنان در ورزشگاهها برای تماشای مسابقات فوتبال داخلی و خارجی همچنان ادامه دارد. این بازیگوشی همان اندازه که دوسویه، صدالبته، اظهرمن الشمس است. آنچنان که میشود تساهل فدراسیون جهانی از محذوریتها و محدودیتهای حاکم در ایران را درک کرد. آنچه باعث این رویکرد گردیده بطور واقعی از وزن و اعتبار فوتبال ایران در آسیا و جهان حکایت دارد. و در این میان به ادعای برخی کیسهی گشادی که فدراسیون جهانی برای این اندازه تساهل دوخته است. شاید به عنوان راه حل عاجل و کوتاه مدتی که بهطور واقعی ارادهای برای حل و فصل نهایی آن وجود ندارد. آنچه به بازیگوشی متقابل تعبیر میشود، عطف به التیماتومها و تعاملات و تهدیدات فدراسیون جهانی فوتبال و بهطور متقابل قول و قرارها و وعدههایی است که فدراسیون فوتبال ایران به تاکید و تلویح و البته در خفا و آشکار طی ده ساله گذشته به فدراسیون جهانی فوتبال داده است.
آنچه به بازی موش و گربه تعبیر می شود در صورت ظاهر در کمال هوشمندی طرفین انجام میشود. این هوشمندی را میتوان از یک سو در فشار فدراسیون جهانی برای پایان دادن به بلاتکلیفی موجود تلقی کرد. همچنان که فدراسیون فوتبال در واکنش به درخواستهای جدی فدراسیون جهانی ابتدا به ساکن به بهانه آماده نبودن سازوکارهای لازم سخت افزاری، و در ادامه ادعای بسترسازی فرهنگی و … به چانه زنی ادامه داد. درست در وضعیتی که ظاهرن چالش موجود به نقطه جوش و تعیین تکلیف نزدیک میشد، کرونا آمد و بهانهای شد برای تعطیل کردن فوتبال و وقتی هم فوتبال بدون تماشاگر جا افتاد، ظاهرن خیال آقایان بالکل راحت شد. با فروکش کردن بحران کرونا و عمومی شدن واکسیناسیون بار دیگر درهای ورزشگاهها به روی تماشاگران باز شد. در ایران اما به همان دلیلی که میدانیم اما به بهانهی صیانت از سلامت شهروندان و علاقهمندان فوتبال مسابقات بدون تماشاگر برگزار شد. در حالی که سینماها و پارک ها و مکانهای زیارتی و مساجد و آئینهای مذهبی و عزادارای و نماز جمعه و … به سیاق دوران پیشاکرونا برگزار میشد. به تعبیری راه حل مسئولین فوتبال برای ادامه ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها و حداقل تعویق تبعات احتمالی آن، بهطور مضاعف محروم کردن مردان از تماشای مسابقات فوتبال بود.
ظاهرن آنچه در جریان مسابقه ایران و لبنان در مشهد رخ داد را میتوان به آخرین ستون از بازی موش و گربه فدراسیون فوتبال با فدراسیون جهانی فوتبال تعبیر و تلقی کرد. شاهد این ادعا، اظهارات بلادرنگ و هراس آلود مهرداد سراجی، عضو هئیت رئیسه فدراسیون فوتبال و ابراز نگرانی جدی او از بابت تبعاتی است که ظاهرن از سوی فدراسیون جهانی فوتبال به اطلاع ایشان رسیده است.
به همان اندازه شاید بتوان تبعات قابل پیش بینی و ناگوار این اتفاق را در واکنش طیفهای اصولگرایان دنبال کرد. با این توضیح که این واکنش آنها در ماهیت امر جز در چارچوب و قواعد استراتژی قدیمی و کهنه شده خردگریزی عقلانی نمیتوان تعبیر و ارزیابی کرد. این ادعا البته مستند به اظهارات مسئولین رسمی و غیر رسمی و تئورسینهای ریز و درشت در کشور است. به عنوان مثال ازغدی در واکنش به این اتفاق، همان اندازه که از منظر فقهی و دینی به حضور زنان در ورزشگاهها مشروعیت و رسمیت میدهد، اما مدعی است تا زمانی که در ورزشگاهها صیانت کلامی تماشاگران تضمین نشود، حضور زنان در ورزشگاهها کار درستی نیست. دادستان مشهد در حالی که علیالقاعده صلاحیت علمی برای اظهار نظر فقهی در خصوص مشروع بودن و نبودن حضور زنان در ورزشگاهها را دارد، اما بدون اظهار نظر فقهی تنها به محکوم کردن برخورد خشونتآمیز با زنان و عذرخواهی و جبران خسارت مالی تحمیل شده بسنده میکند. علی مطهری تنها به این اظهار نظر بسنده کرده که این اتفاق باعث سرشکستگی نظام شده است. فرماندار مشهد وعده پیگیری و اطلاع رسانی بعد از تحقیقات لازم را میدهد. دیگری گفته اینکه به زنان بلیط فروخته شود و مانع ورود آنها به ورزشگاه ها شوند کار درستی نبوده است. مدیر کل اداره ورزش و جوانان خراسان رضوی گفته؛ با توجه به این که مشهد به عنوان پایگاه فرهنگی جهان اسلام و تشیع است، بنابراین بعضی از مسائل میباید از قبل پیش بینی میشد. ما مجری تصمیماتی بودیم که از تهران گرفته میشد، ما و شورای تامین استان همه گوش به فرمان دستوراتی بودیم که از تهران آمد و در آخرین لحظهها قرار شد به این شکل برگزار شود.
این اظهارات همان اندازه که در صورت ظاهر عقلانی، اما ماهیت فرافکنانه دارد. به این معنی که در نهایت هیچ پاسخ صریح و قابل اعتمادی به چالش موجود نمیدهد. در نتیجه و به تعبیری میتوان واکنش های موجود را در بدترین حالت به فریبکاری و مصداق یک بام و دو هوا تعبیر کرد. همین جا اشاره کنم انتخاب شهر مشهد برای انجام این مسابقه هم به نوعی در راستای همان رویکرد خردگریزی عقلانی بود. همانگونه که فروش بلیط به بانوان که در صورت ظاهر یک اقدام فریبکارانه با ظاهری عقلانی داشت. این ادعا هم مسبوق به اظهار نظر فدراسیون فوتبال به عنوان تنها متولی قانونی فوتبال در ایران است که گفته، از خانمها برای خرید بلیط بازی دعوت نکرده بودیم.
این رویکرد به شکل تامل برانگیزی روند مذاکرات وین و اظهارات متناقض و البته به نعل و میخ زدن تیم مذاکره کننده را تداعی میکند. به زبان سرراستتر همان رویکرد خردگریزی عقلانی که سالهاست به شکلی بر چالش میان فدراسیون جهانی فوتبال و فدراسیون فوتبال ایران سایه انداخته است. با این توضیح که علاقه فدراسیون جهانی فوتبال برای این چالش، بر همسویی و شباهتهای تامل برانگیزتری با طرف های مذاکره کننده با ایران تاکید دارد. این که بعد از اتفاقات مشهد واکنش عملی فدراسیون جهانی فوتبال چه خواهد بود، علی القاعده باید منتظر گذشت زمان بود. همچنان که تبعات همین رویکرد در مذاکرات وین با گذشت زمان روشن خواهد شد.
انتهای پیام
سلام.بهنظرمننبایدپذیرفتنبایدزیر
باراینتحمیلرفتبادینحضرتمسیح.ع.همینکارراکردندتاآخراینفسادو
بیبندوباریوبیحیائیرادرغربو…
بهعنوانتمدنتحمیلکردندبایدفکری
تدبیریشوداصلاازمسابقاتجهانی
ورزشخارجشویدیکانقلابنوین
ورزشیفرهنگیدرستشودبینمناطق
ایرانمسابقاتبگذاریدلیگهایورزش
کشورمنحلگرددلیگهامنطقهایشود
همزنانهممردانبعدمنتخبانمناطق
باهممسابقهبدهندآنفوتبالیستها
و….پولحرامبیتالمالبهشکمشان
ریختیدودرویلاهایبزرگزندگی
میکنندبهاسلامپشتکردندامابه
نظرمیرسدنهایتازیرباراینتحمیل
میرونداللهاعلمحسبیالله