چرا حذف ادبیات فارسی از کنکور کار درستی نیست؟
کیارش خمسی، انصاف نیوز:
در هر زبانی یک طرز تفکر نهفته است، زبان فارسی نیز از این قاعده جدا نیست. زبان فارسی زبان شعر، ادب، فرهنگ و تعارف است.
حذف دروس عمومی از کنکور خبری بود که چندی پیش توسط عبدالرسول پورعباس، رئیس سازمان سنجش اعلام شد و حالا اخباری مبنی بر مصوب شدن آن به گوش رسید.
حذف دروس عمومی مخصوصا ادبیات فارسی از کنکور کار درستی نیست؛ دلایل نادرست بودن این اقدام را در پی میآورم:
۱. در سطوح بین المللی حتی از افرادی که در آن کشور به دنیا آمدهاند نیز آزمونهایی برای تعیین میزان تسلط بر لغات انگلیسی یا هر زبان دیگر گرفته میشود.
۲. اشتباههایی فاحش در بین گفتار و نوشتار عامیانهی ما وجود دارد که با توجه به کم اهمیت شدن درس ادبیات احتمال دارد که نسل بعدی بیشتر به آن دچار شوند. مانند درس تاریخ و جغرافیا در زمان ما در دبیرستان که چون میدانستیم نه در امتحان نهایی میآیند و نه در کنکور، کمتر به آنها توجه میکردیم. کلماتی مانند «بیعانه» که به اشتباه «بیانه» گفته میشود، همچنین «تسویه حساب»، «تصفیه حساب» گفته میشود و اشتباهاتی از این قبیل.
۳. یک مهندس، یک دکتر و یا یک وکیل خوب که از تحصیل در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی نتیجه میشوند هر چه بتوانند با مشتری خود ارتباط بگیرند موفقتر هستند و یکی از عواملی که به آنها کمک میکند کلامی شیواست.
۴.دروس عمومی در کنار دروس اختصاصی به سنجش توانایی در بعد تحلیلی و همچنین بعد ادراکی کمک میکنند. دروسی مانند زبان انگلیسی، عربی یا ادبیات فارسی مخصوصا در بخش درک مطلب دروس حفظی نیستند و کاملا نیاز به درک درست و چیره بودن بر مطلب را دارد؛ همچنین قرابت معنایی آیهها.
البته این دلایل برای کم اهمیت جلوه دادن زبانهای محلی و مادری مانند کردی (سورانی، کرمانجی، کلهری)، ترکی آذری و… نیست و در کنار فارسی هر شخص باید توانایی انتخاب زبان خود یا حتی زبان محلی دیگر را داشته باشد. به عنوان یک فارسیزبان همیشه علاقه به یادگیری کردی یا ترکی داشتهام اما فرصتی پیش نیامده است.
در یکی از خیابان های فرعی نارمک شخصی اصالتا ارمنی یک ساندویچفروشی محلی و با کیفیت دارد. وقتی وارد این ساندویچی میشوید چند چیز توجه شما را جلب میکند اول آن که «موسیو» اشعاری فارسی به دیوار خود زده است که خود نشان دهندهی علاقهی اوست و دوم کیفیت غذا و دکور مغازهی «موسیو».
شهریار شاعر ترک زبان نیز میگوید:
تُرکی ما بس عزیز است و زبان مادری
لیک اگر «ایران» نگوید لال بادا این زبان
و اگر همین یک بیت را دوست داشتید این هم یک شعر دیگر استاد شهریار دربارهی آذربایجان:
تو همایون مهدِ زردشتی و فرزندانِ تو
پورِ ایراناند و پاکآیین نژادِ آریان
اختلافِ لهجه ملیت نزاید بهرِ کس
ملتی با یک زبان، کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند ایرانی نهای
صبح را خوانند شام و آسمان را ریسمان
مادرِ ایران ندارد چون تو فرزندی دلیر
روزِ سختی چشمِ امید از تو دارد همچنان
بیکس است ایران، به حرفِ ناکسان از ره مرو
جان به قربانِ تو ای جانانه آذربایجان
همیشه آدمی احساسی بودم که وقتی با اصول شعر آشنا شدم توانستم احساسات خود را بنویسم و شاید اگر زبان و ادبیات فارسی در مدرسه برایم جدی نبود این اتفاق نمیافتاد.
انتهای پیام
با سلامی گرم خدمت نویسنده محترم این مقاله؛درهمه گروههای کنکور،ادبیات فارسی به طورتاثیرقطعی وبه شکل کتبی در رقابت ورود به همه رشته ها باقی است و ضریب آن همان 4 می باشد و تنها تغییر، تبدیل تستی به تشریحی است که بدین راه توانایی درست خواندن ونوشتن و املا
بیشتر مورد آزمون قرار می گیرد ولذا اهمیت ادبیات فارسی همچنان ازنظر میزان و وزن رقابت در پذیرش رشته ها،همچنان باقی است.