خرید تور نوروزی

غلامرضا ظریفیان: مقبولیت اقتدار ایجاد می‌کند / دانشگاه بسمت سکوتی تلخ و منفعلانه نرود

در پی حادثه‌ی تلخ یک‌شنبه شب دانشگاه شریف و محاصره و درگیری با دانشجویان از سوی نهادهای برون دانشگاهی، انصاف نیوز باتوجه به تجربه‌ی غلامرضا ظریفیان (معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت علوم در دولت سیدمحمد خاتمی) در حادثه‌ی کوی دانشگاه مصاحبه‌ی کوتاهی با او پیرامون اتفاقات اخیر دانشگاه، بایدها و نبایدهای دانشگاه و وزارت علوم در این برخوردها و خصوصاً در برخورد با نهادهای بیرون دانشگاه داشته است.

  • نظر شما راجع به اتفاقات اخیر دانشگاه چیست؟ چه اقداماتی باید از طرف دانشگاه و نیروی انتظامی انجام می‌شد تا شرایط به این نقطه نرسد؟

در برخورد با دانشگاه نمی‌توانیم استانداردهای دوگانه داشته باشیم. اگر قائلیم به اینکه دانشگاه علاوه بر مأموریت ذاتی خودش که تولید دانش است یک تعهد اجتماعی بزرگ را نیز بر دوش می‌کشد که حساسیت نسبت به مسائل جامعه و ارزش‌هایی مثل آزادی و عدالت است و این مسئولیت را برای آن به رسمیت بشناسیم دیگر نمی‌توانیم بگوییم دانشگاه در یک جاهایی و در دفاع از مسائلی حضور داشته باشد ولی در نقد یکسری مسائل دیگر حضور نداشته باشد. دانشگاه یک کنشگر آماتور سیاسی است؛ کنشگر حرفه‌ای سیاسی احزاب هستند؛ ما به دلیل ضعفی که در مورد احزابمان از قبل از انقلاب تا به حال داشته‌ایم و داریم و احزاب نتوانسته‌اند وظایف حرفه‌ای خود را انجام دهند بار این مسئولیت تعهد اجتماعی را دانشگاه همواره به دوش کشیده است. دانشگاه همواره یک هشداردهنده برای کاستی‌ها و شکاف‌ها و البته مرجعی مدافع کیان ملی، اقلیت‌های مختلف در جغرافیای ایران، ارزش‌های مذهبی و آزادی‌های مدنی بوده است.

بعد از پیروزی انقلاب قانونگذار به این دلیل که پذیرفته است این محیط، محیط خاصی است و نیز تمایل داشته که این محیط تعهد اجتماعی داشته باشد برای فعالیت آن سازوکارهایی درون دانشگاهی تعریف کرده است و همواره مانع می‌شده دانشگاه در بزنگاه‌های مختلف از بیرون دانشگاه آسیب ببیند یا مورد هدایت قرار بگیرد. در تجربهٔ 40 سالهٔ ما زمانی‌که قانونگذار اجازهٔ ورود نیروی انتظامی و سایرین را به دانشگاه نمی‌داده است و حتی افراط و تفریط‌های دانشجویان با ساز و کارهای درون دانشگاهی حل می‌شده و اتفاق یا بحرانی رخ نمی‌داده است. درمقابل مکرراً این امر را نیز تجربه کرده‌ایم که هرگاه از بیرون چیزی بر دانشگاه تحمیل شده و قانون رعایت نشده بحران رخ داده است؛ نمونه‌اش همین اتفاقات دانشگاه شریف که شاهد بودیم چه ابعاد مختلفی پیدا کرد.

از هر خانواده نماینده‌ای در دانشگاه وجود دارد بنابراین اتفاقات درون دانشگاه جنبه‌ی ملی پیدا می‌کند و حتی به دلیل خاصیت خود دانشگاه جنبه فرا ملی نیز پیدا می‌کند؛ خصوصاً دانشگاه‌هایی مثل دانشگاه تهران، دانشگاه شریف، امیرکبیر و دانشگاه‌های بزرگ استان‌های ما که موقعیت جهانی دارند. متاسفانه ما بعد از 40 سال تجربه در برخورد با دانشگاه، هنوز یاد نگرفته‌ایم مسائل دانشگاه را درون دانشگاه حل کنیم.

کنشگری دانشگاه ممکن است دچار افراط یا تفریط شود اما از آن‌جا که همواره کمک کرده است جامعه و حکومت‌ها از غفلتشان بیرون بیایند ناگواری‌های آن را نیز می‌توان به جان خرید و البته با سازوکاهای درون دانشگاهی بدون ایجاد بحران حل کرد.

  • به نظر شما ضعف نهادهای دانشگاهی فعلی کجاست که منجر به ورود کردن نهادهای بیرون دانشگاه شده؟

دانشگاه و وزارت علوم باید اهتمام لازم را بورزند و این امر را نیز به مجریان قانون ارائه کنند که مسائل دانشگاه باید در دانشگاه حل شوند. در این مورد متاسفانه ما دچار ضعف هستیم. نکته دیگر این است که در گذشته آموزش برای همه بود اما الان آموزش عالی برای همه است؛ ما با نمونه‌ی بزرگ و فراگیری از جامعه در دانشگاه روبرو هستیم؛ با یک روایت یا حتی فراروایت روبرو نیستیم بلکه با چندین روایت و سلایق و جریانات فکری مختلف روبرو هستیم بنابراین بنظر من باید این تنوع و تکثر فکری را بپذیریم. فعالیت‌های مختف دانشجویی درون دانشگاه باید با تنوع و تکثر خود ادامه پیدا کند. به میزانی که از این امر غفلت می‌کنیم یا سراغ یک قرائت خاص می‌رویم؛ بخش زیادی از جامعه‌پذیری که در دانشگاه باید انجام شود طرد می‌شود و چون اجازه‌ی کنشگری به آن نمی‌دهند در یک شرایط خاص این مسئله متورم می‌شود و بروز و ظهور حاد پیدا می‌کند. بنابراین رعایت اعتدال و پذیرش تنوع و تکثر باعث می‌شود با یک محیط نرمال‌تر در عرصه‌ی فعالیت‌های دانشجویی روبرو شویم.

  • زمان معاونت، شما چه سازوکارهایی در مواجهه با نیروهای لباس شخصی داشتید؟

اگر دانشگاه، وزارت علوم و نهادهای مربوطه واقعاً در هر شرایطی حامی دانشجو باشند و پایبند به این امر باشند که مسائل را حتماً درون دانشگاه حل و فصل کنند در این صورت حتی جریانات بعضاً ناشناخته تحت عنوان لباس شخصی نیز مقید می‌شوند و حتی در بسیاری موارد تمکین می‌کنند.

  • در دوران معاونت شما نحوهٔ تعامل دانشگاه و نهادهای دانشگاهی با دانشجوها چه تفاوتی با تعاملی که الان وجود دارد داشت؟

به این دلیل که نسل جوان نسل متنوع و متکثری بود فعالیت‌ها و کانون‌های مختلفی در دانشگاه حضور داشت؛ ما به کمک خود دانشجویان فعال برای این انجمن‌ها و کانون‌ها آیین نامه طراحی کردیم برای اینکه چارچوبی وجود داشته باشد تا هر دانشجویی متناسب با دغدغه و نیاز خود فعالیت مورد علاقه‌ی خود را داشته باشد و در عین حال با وجود تنوع و تکثر مورد حمایت دانشگاه نیز باشد. اساساً شعار ما در فعالیت در دانشگاه پذیرش تنوع و تکثر بود.

  • الآن هم این آیین نامه‌ها موجود هستند آقای ظریفیان؛ شرایط چه فرقی کرده است؟

نکته این توضیحی که من دادم اینجاست که این فعالیت‌های آماتوری که به خودی خود درآمدی ندارند و نمی‌توانند روی پای خود بایستند نیازمند حمایت دانشگاه بودند و هستند. دانشگاه باید در همان چارچوب‌هایی که طراحی کردیم از این کانون‌ها و انجمن‌ها حمایت کند؛ برای آن‌ها آموزش بگذارد؛ محلی را برای استقرار و فعالیت آن‌ها قرار دهد تا بتوانند شکل بگیرند.

بله این آیین‌نامه‌ها مثلاً در دوره‌ی آقای احمدی‌نژاد نیز بودند اما اساساً بسیاری از این فعالیت‌ها به رسمیت شناخته نمی‌شد. آیین‌نامه‌اش بود اما حمایت نمی‌شد یا یک قرائت خاص سیاسی حمایت می‌شد. بسیاری از انجمن‌های اصلاح‌طلب یا حتی بعضاً اصولگرا منحل شدند و بعد هم به آن‌ها مجوز داده نشد. درواقع با نوعی انسداد روبرو شدیم. وقتی ما حمایت‌ها را کانالیزه می‌کنیم طبیعتاً دانشجو انگیزه‌اش را از دست می‌دهد یا فعالیت‌های غیررسمی انجام می‌دهد. فعالیت‌های سیاسی در این شرایط هزینه‌بر شدند؛ ما با پدیده‌ای مثل دانشجوی ستاره دار روبرو شدیم. این موجب نگرانی دانشجو بود که اگر فعالیت سیاسی کند در مقاطع بعدی قادر به تحصیل نباشد.

وقتی من فعالیت‌های دانشجویی را به رسمیت می‌شناسم در عین حال مراقب نارسایی‌ها و مشکلات هستم و در داخل حصار دانشگاه آن را حل می‌کنم خیلی متفاوت است با زمانی‌که اساساً فعالیت‌های دانشجویی را به رسمیت نمی‌شناسم بلکه مجبورم بخشی از آن‌ها را تحمل کنم. یکی می‌گوید این‌جا جایی است که دانشجو باید جامعه‌پذیری داشته باشد؛ مشارکت کند و فرصت گفتن حرف‌هایش را داشته باشد دیگری بر این باور است که دانشجو فعالیتی نکند و اگر هم حرفی زد باید مراقب باشیم که خارج از یک چارچوب خاص نباشد. این دو نوع نگاه، دو نوع مدیریت و دو سیاست متفاوت است بنابراین دو نتیجه‌ی متفاوت نیز خواهد داشت.

  • توصیه‌ای برای نهادهای مربوطه که الآن بر سر کار هستند دارید؟

بعد از واقعهٔ کوی دانشگاه ما در سطح وزارت، شورایی ایجاد کردیم که در آن وزارت اطلاعات، شورای انقلاب فرهنگی، دفتر شورای امنیت ملی، دفتر نهاد نماینده‌ی رهبری و … حضور داشتند. در جلسات این شورا در مورد بسیاری از این مسائل گفتگو می‌کردیم و هماهنگی انجام می‌دادیم. این جلسات خیلی از نهادها را حتی مجبور کرد فعالیت‌های دانشجویی را به رسمیت بشناسند.

  • الآن این شورا وجود ندارد؟

اطلاع دقیقی ندارم. اگر هم وجود داشته باشد کارکردش تغییر کرده است به دلیل همان نگاهی که دوره‌ی آقای احمدی‌نژاد را برای آن مثال زدم.

  • نکته‌ای برای پایان این گفتگو دارید؟

الآن هم به نظر من نباید کاری کنیم که دانشگاه به سمت یک سکوت تلخ منفعلانه برود. در دورهٔ پنج، شش ساله‌ای که بیش از 2000 تشکل صنفی، سیاسی، فرهنگی و کانون‌های مختلف در دانشگاه فعالیت می‌کردند آمار بزه دانشجویی در کمیته‌های انضباطی دانشجویی از جمله آلودگی دانشجویان به مواد مخدر به شدت کاهش یافته بود. وقتی دانشگاه نشاط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد این آمارها کاهش پیدا می‌کنند برخلاف زمانی که دانشجو به درون خودش تبعید می‌شود. به قول آقای شفیعی کدکنی ” آخرین فاجعه این بود که ما هر یک به درون خویش تبعید شدیم.” دانشجویی که جوان است؛ می‌خواهد فعالیت کند و منشأ اثر باشد وقتی با مانع روبرو می‌شود دچار خمودگی و افسردگی می‌شود و شاهد پدیده‌هایی مثل اندیشه‌های خطای عرفانی و آمارهای نگران‌کننده‌ای از مصرف مواد مخدر، افسردگی، خودکشی و … خواهیم بود.

بنابراین اگر ما اصل را بر این بگیریم که فعالیت دانشجویی فرصت است و قواعد محیط دانشگاه را متناسب با مقتضیات آن در نظر بگیریم؛ با دانشجو گفتگو کنیم که اگر آزادی عمل دارد مسئولیتی نیز متوجه اوست؛ نباید توهین کند؛ نباید تهمت بزند و این محیط تمرین است از طرفی هیجان جوانی، آرمانخواهی و زبان صریح و شجاعانه‌ی او را به رسمیت بشناسیم دیگر با بحران جدی در دانشگاه برخورد نخواهیم کرد.

  • وقایع تلخی در دانشگاه شریف اتفاق افتاد؛ بنظر زمان معاونت شما و وزارت آقای معین نهاد دانشگاه مقابل نیروی انتظامی و امثالهم قدرت بیشتری داشت. اشکال کار کجاست؟

شما وقتی ارتباط را به سمت ارتباط همدلانه و رضایت متقابل می‌برید؛ ارتباطی که از جنس حرف زدن و شنیدن باشد و نوعی مقبولیت ایجاد می‌کنید خود این مقبولیت اقتدار ایجاد می‌کند. وقتی این ارتباط نباشد فاصله‌ها زیاد می‌شود بعد شما مجبور می‌شوید از ابزار فیزیکی برای اقتدارتان استفاده کنید.

نکته‌ی دیگر این است که اگر هر یک از دستگاه‌ها به وظایف اساسی‌شان در قانون اساسی مسلط باشند و از حقوق خود در قانون اساسی دفاع کنند موجب می‌شود دیگران به راحتی در محدوه‌ی آزادی آن‌ها وارد نشوند.‌


انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. خیال می کنم موج جدیدی از صدور مجوز خروج سرمایه های فکری کشور راه افتاده است و کم فکران برای فراخ شدن محیط فعالیتشان ، متفکران را از ایران می رانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا