خرید تور تابستان ایران بوم گردی

اعتراضات آینه بی کفایت و فسادها

جهان‌صنعت نوشت: از شروع اعتراضات تاکنون چهار هفته می‌گذرد. فارغ از چرایی و چگونگی شکل‌گیری این ناآرامی‌ها، بسیاری به عوامل و فاکتورهای اقتصادی اشاره و از رفاه از دست‌رفته خانوارهای ایرانی سخن می‌گویند. داده‌ها و اطلاعات اقتصادی نیز به روشنی نشان می‌دهد که سفره معیشتی مردم طی سالیان اخیر تا چه اندازه کوچک شده و شکاف غنی و فقیر تا چه میزان تعمیق داده شده است. افزایش روزانه قیمت‌ها در کنار ورشکستگی واحدهای تولیدی و حذف شاغلان از بازار کار اما تنها گوشه‌ای از ناملایمتی‌های اقتصادی رخنه کرده در بطن جامعه است. در نشستی که به همین منظور و با عنوان «ارزیابی تحولات اخیر کشور و ریشه‌های اقتصادی آن» برگزار شده نیز صاحب‌نظران اقتصادی با نگاهی به عملکرد متغیرهای اقتصادی در چند سال اخیر از دلایل شکل‌گیری اعتراضات پرده برداشتند.
تمکین به مطالبات مردمی نشان ضعف نیست
فرشاد مومنی اقتصاددان نهادگرا و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست گفت: یکی از مهم‌ترین اهداف تحریم‌ها سرخوردگی جوانان از طریق تحمیل سیاست‌های اشتغال‌زدا و تورم‌زا بوده است و در حالی که حکومت‌گران ده‌ها خط قرمز تعریف کردند، خوب است که یکی از خط قرمزهای آنها هم سیاست‌های اشتغال‌زدا و تورم‌‌زا باشد.
وی با اشاره به بررسی اعتراضات و تحولات اخیر کشور با نگاه اقتصادی گفت: تفکیک وجوه اقتصادی و غیراقتصادی حیات جمعی یک تفکیک اعتباری و قراردادی است و حکومت‌گران باید آگاه باشند وقتی که بحران اقتصادی و سیاسی رخ می‌دهد همزمان دچار بحران‌های اقتصادی، بین‌المللی و فرهنگی هم می‌شویم. دسترسی به داده‌های اقتصادی به وضوح نشان می‌دهد که با بحران‌های ناشی از فساد و ناکارآمدی تصمیم‌گیران و سیاستگذاران اقتصادی مواجه هستیم و وقتی این بحران‌های سیاستگذاری را مورد بررسی قرار می‌دهیم، می‌بینیم که در سه دهه گذشته تصمیمات اقتصادی با شکست روبه‌رو شده‌اند و نکته تکان‌دهنده این است که در هر زمینه‌ای که تصمیم‌گیران و سیاستگذاران پرداخت بیشتری داشتند شکست‌خوردگی و فسادآفرینی در آن حوزه بیشتر بوده است.
مومنی افزود: حکومت‌گران باید به این موضوع توجه داشته باشند خودشکن آینه شکستن خطاست و اعتراضات امروز آینه‌ای از نارضایتی‌ها، بی‌کفایتی‌ها و فسادهاست و می‌بینیم که هر یک از موضوعاتی که سیاستگذار با شدت به آن ورود کرده فاجعه‌آمیزتر بوده است. باید در این آینه خود را بینند و اصلاح کنند وگرنه شرایط بدتری پیش‌رو است. بخش اعظم فرودستان و دهک‌های با درآمد متوسط به زیر خط فقر رفتند و مطالبات مردم به رسمیت شناختن آنهاست، مردم مطالبات بحق مشارکت دارند که این مطالبات حق مسلم شهروندی است.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در درون ساختار قدرت با حذف افراد شایسته برای دستیابی به حکومت یکپارچه حق شهروندی را به اجرا نرساندند، ادامه داد: پشت کردن به عدالت اجتماعی و ساقط کردن دهک‌های درآمد متوسط و تحمیل مشارکت‌زدایی، ریشه‌های اصلی اندیشه‌ای و نهادی این بحران است و تا زمانی که ریشه آن اصلاح شود و از بین نرود اعتراضات باقی می‌مانند.
مومنی افزود: در یک‌ربع قرن گذشته دهک متوسط و فرودستان به رسمیت شناخته نشدند و در نتیجه آرام‌آرام پدیده به رسمیت نشناختن کسانی که این جمعیت را به رسمیت نمی‌شناسند ایجاد شد که این روند به نفع هیچ‌کسی نیست. باید به تجربه بشار اسد نگاه کنند، در آغاز اعتراضات سوریه اگر بشار اسد حتی پنج درصد مطالبات مردم را مورد اعتنا قرار می‌داد سوریه با بازی هر سر باخت مواجه نمی‌شد. در شرایطی که حکومت سوریه در مدت طولانی و ۵۰ درصد سرزمین خود قادر به اعمال حکمرانی نبود به پایگاه طمع قدرت‌های بزرگ دنیا تبدیل شد.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: حکومت‌گران کسانی را که به آنها می‌گویند تمکین به مطالبات مردمی نشان ضعف است دوست خود ندانند و بدانند که هر حکومتی که به مردم خود پشت کرد ناچار در ادامه راه، مسیر بیگانگان را پیموده است.
وی گفت: طی ۱۰ سال گذشته که تحریم‌های ظالمانه علیه ایران از سوی آمریکا و همپیمانان از حد خارج شد دیدیم در اسناد رسمی که منتشر شد صراحتا اعلام کردند که غالب هدف از این تحریم‌ها براندازی حکومت ایران بوده است. حال اگر حکومت‌گران به توصیه‌های کارشناسان کشور گوش نمی‌کنند حداقل به شیوه لقمان حکیم به اسنادی که از سوی آمریکا منتشر شده توجه داشته باشند که این موضوع به فسفر باکیفیت بالایی هم نیاز ندارد و هر مسیری که تحریم‌کنندگان از طریق آن پروژه براندازی را دنبال می‌کنند حکومت‌گران وارد آن نشوند.
ناکارآمدی؛ علت اصلی سقوط قدرت‌های بزرگ
حسین راغفر اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا نیز در این نشست گفت: بیش از دو دهه است شاهد فرار سرمایه‌های بخش خصوصی از کشور بوده‌ایم که در سال‌های اخیر در این بستر اقتصاد رفاقتی به شکل بی‌سابقه‌ای تشدید شد. به دنبال آن بیکاری و تورم مستمر چشم‌انداز مایوس‌کننده‌ای را در برابر دیدگان همه به ویژه نسل جوان قرار داد و بیکاری فرزندان تحصیلکرده تبدیل به کابوس خانواده‌ها و والدین شد.
وی با بیان اینکه انفجاری که در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۱ رخ داد تنها فوران ناامیدی‌های انباشت شده در چهار دهه گذشته بوده است، اظهار داشت: این وضعیت کاملا قابل پیش‌بینی بود و بارها نسبت به خطر وقوع آن هشدار داده شده بود اما شنیده نشد. متهم اول در بحران کنونی از منظر اقتصادی نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی یا نظام تدبیر و تمشیت امور یا به عبارت امروزی نظام حکمرانی کشور بوده است و یکی از ریشه‌های اعتراضات، مدیریت غلط اقتصادی بوده که به ویژه پس از جنگ تحمیلی به یک سرمایه‌داری رفاقتی تبدیل شد.
این اقتصاددان با اشاره به ویژگی‌های سرمایه‌داری رفاقتی گفت: یکی از ویژگی‌های سرمایه‌داری رفاقتی تخصیص اعتبارات بانکی به دوستان و رفقا بوده و شاهد این هستیم کسانی که در درون قدرت بوده‌اند منابعی را در درون خود توزیع کرده‌اند به طوری که در سال ۸۴ میزان دیون بانکی ۱۲ هزار میلیارد تومان بود که این عدد در سال ۹۲ یعنی پایان دولت دهم به ۲۶۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد. به این معنا که در این سال‌ها منابع بانکی بین رفقا و افراد بدون ارائه وثایق کافی توزیع شد.
راغفر افزود: از دیگر ویژگی‌های سرمایه‌داری رفاقتی تخصیص فرصت‌های انحصار و شبه‌انحصار به رفقا بوده که هزاران نمونه آن را می‌توان برشمرد که یکی از آنها ایجاد پدیده سلطان شکر، دیگری سلطان میوه و دیگری ایجاد مافیای خودرو و دارو بوده است که این افراد از مصونیت‌های سیاسی هم برخوردار هستند. سومین ویژگی سرمایه‌داری رفاقتی دستکاری در نظام قیمت‌گذاری است که نمونه آن واردات هزاران گوشی موبایل بوده که پس از واردات تعرفه آن را افزایش دادند و در این بین سود حاصل‌شده به جیب عده‌ای وارد‌کننده و دلال رفت.
وی با بیان اینکه ناکارآمدی علت اصلی سقوط قدرت‌های بزرگ بوده است، گفت: این افراد اتکاء پیش از حد بر درآمدهای حاصل از فروش طبیعی و معادن داشتند بنابراین اقتصاد از تنوع کافی برای کاهش آسیب‌های ناشی از فشارهای داخلی و بین‌المللی برخوردار نبوده است. از اقتصادی آزاد سخن رانده شد بدون آن که به الزامات آن پایبندی وجود داشته باشد که از جمله فراهم آوردن فرصت‌های رقابت در اقتصاد است. بنابراین پرداخت یارانه‌ها به شرکت‌های ناکارآمد دولتی و شبهه‌دولتی و شبهه‌خصوصی به ناکارآمدی بیشتر منتهی شد.
راغفر گفت: امروز اصلی‌ترین مدافع افزایش قیمت‌ها و تورم، نهادهای حاضر در این حوزه‌ها هستند و شاهد رشد فزاینده نابرابری‌ها طی چهار دهه گذشته به ویژه سه دهه گذشته پس از جنگ هستیم. بنابراین نابرابری‌های گسترده فرصت‌ها، درآمد و ثروت در کشور و فقر کمرشکن کنونی محصول تصمیمات نظام اقتصادی هستند و مردم ایران هم قربانی این سیاست‌ها بوده‌اند.
وی ادامه داد: همه این موارد به ظهور و رشد ناکارآمدی در اقتصاد ایران و تخصیص منابع آن منتهی شده است که مدافعان قدرتمند در درون ساختار تصمیم‌گیری‌های اساسی نسبت به آن داشته‌اند. نباید فراموش کنیم که ناکارآمدی علت اصلی فروپاشی همه قدرت‌های بزرگ در طول تاریخ بوده که نمونه آخر آن سقوط اتحاد جماهیر شوروی بود و بدون شک اگر اصلاحات اساسی لازم در اقتصاد ایران صورت نگیرد ناکارآمدی نظام اقتصاد یک‌بار دیگر قربانی خواهد گرفت.
راغفر تاکید کرد: آنچه که امروز اتفاق افتاده واکنش به همین شرایط اقتصادی بوده است و مردم با پیامد این اتفاقات زندگی می‌کنند که به این مرحله رسیده‌اند که باید فرش زیرپایشان را بفروشند تا دارو بخرند. اینها واقعیت تلخی است که در اقتصاد ما وجود دارد و راه‌حل خروج از این شرایط و عملیاتی شدن این راهکارها هم امکان‌پذیر است و نیاز به تقویت انسجام اجتماعی دارد.
میزان فساد در کشور، جامعه را دچار تناقض کرد
ابوالقاسم مهدوی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: اعتراضات ۱۴۰۱ منسوب به نسل z و زومرها بوده؛ در واقع نسلی که پس از تمام اطوار و ابزارهای اینترنتی متولد شده‌اند و مطالبات فرهنگی و آزادی‌های مدنی دارند و این اعترضات فاقد رهبر و نهاد است، عمده شعارها معطوف به زن، آزادی و هراس از آینده بوده و نکته حائزاهمیت اینکه فواصل اعتراضات کم و کمتر شده‌ است.
وی با بیان اینکه در ارزیابی تحولات اخیر به دنبال این نیستیم که موضوع اعتراضات را به صرف اقتصاد تقلیل دهیم و بلکه یکی از ابعاد آن که موضوع اقتصادی است را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، اظهار کرد: اعتراضات اخیر را با موضوعاتی از جمله تحولات جمعیتی و جوانی جمعیت زنان و مردان مورد بررسی قرار می‌دهم و در این باره از تحلیل «فرد پولاک» نویسنده کتاب تصویر از آینده بهره می‌برم و طبق این تحلیل، انسان ماندن و زندگی انسان در هر جامعه را باید با تصویری که جوان آن جامعه از آینده کشور دارد مورد ارزیابی قرار داد و در بررسی سیر تمدن غرب، تصویر آحاد جامعه از آینده محل توجه است و اساسا زندگی با تعالی و ارتقا معنا دارد. در حال حاضر تصویری که جوانان از آینده کشور دارند، تصویر خوبی نیست و با یک ریسک سرخوردگی همراه است.وی با اشاره به ویژگی اعتراضات اخیر ادامه داد: این اعتراضات حول مطالبات فرهنگی، اجتماعی و سبک زندگی بوده و شاهد پررنگ بودن نقش زنان در تجمعات و نارضایتی و هراس عمومی از آینده بودیم و متولدان عصر دیجیتال نقش پررنگی در این اعتراضات دارند که تمایل به زیر سوال بردن شرایط موجود و مطالبه حقوق و آزادی‌های فردی و عدم پایبندی به خطوط قرمز جامعه دارند.
وی با اشاره به نرخ بیکاری در بین جوانان و در جمعیت دختر و پسر گفت: در بهار سال گذشته ۸/۷ درصد نرخ بیکاری مرتبط به مردان بالای ۱۵ سال بوده که در مقابل آن زنان سهم ۱/۱۶ درصدی را در نرخ بیکاری داشتند و این عدد در سال ۹۵ برای مردان ۵/۱۰ درصد و برای زنان ۷/۲۰ درصد بود و این نابرابری در نرخ بیکاری زنان و مردان را نشان می‌دهد. در تحولات جمعیتی با موضوع نرخ مشارکت اقتصادی آمارها می‌گویند که در سال ۹۵ زنان سهم ۳/۱۶ درصدی را در مشارکت اقتصادی و مردان سهم ۴/۷۰ درصدی داشتند و به این معنا که افزایش نابرابری در نرخ مشارکت زنان و مردان از ۴ برابری در سال ۹۵ به ۵ برابری در بهار ۱۴۰۱ رسیده است.‌این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: تمام این موضوعات در حالی رخ داده که شهروندان بی‌حجاب و باحجاب، بی‌سواد و باسواد با ماجرای خلخال پای زن یهودی، رفتار حضرت علی با برادرش عقیل و گفته حضرت علی (ع) مبنی بر اینکه حکومت نزد من از عطسه بز بی‌ارزش‌تر است، آشنا هستند و اینها را می‌دانند و به همین دلیل یک ایرانی دچار تناقضات شده‌ و می‌شود.
مهدوی درباره عدم دسترسی مردم به تهیه مسکن مناسب تاکید کرد: امروز حدود ۵۰ درصد هزینه خانوار به مسکن اختصاص پیدا کرده است. قیمت گوشت گوساله از سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۴۰۱، ۵۳ درصد افزایش یافته و این عدد برای برنج ایرانی ۱۸۸ درصد و برای روغن مایع ۳۲۷ درصد بوده است. کاهش مصرف تمام کالاهای اساسی در سبد خانوار در سال ۹۸ نسبت به ۹۵ را تجربه کردیم به طوری که میزان مصرف گوشت گوسفند به منفی ۲۹ درصد رسیده است. در این شرایط مسوولان نمی‌توانند بر طبل خودکفایی بکوبند و در دنیا کرکره خودکفایی سال‌هاست که پایین کشیده شده و توانایی در وابسته کردن کشورها و وابسته شدن به کشورها است.این اقتصاددان با اشاره به شاخص‌های فرهنگی گفت: طبق گزارش‌های رسمی ۸۸ درصد عضویت در واتساپ متوجه افراد ۱۵‌ساله و بیشتر است و این جمعیت عضویت ۶۸ درصدی در اینستاگرام و عضویت ۶۶ درصدی در تلگرام دارند و سهم این افراد در سروش ۴ درصد و در ایتا ۳ درصد است. طبق آماری که جزو آمارهای حکومتی نبوده ۹۵ درصد معترضان کف خیابان نسل زومری‌ها هستند که این نسل بعد از ورود اینترنت متولد شدند اما آنها را از این فضا به بیرون پرت کردند و این راه رفتار با این جمعیت نیست و جز اندیشه نمی‌توان با شیوه دیگری رفتار کرد. این رفتارها در شرایطی رخ داده که می‌شنویم در یک ماه گذشته قطعی اینترنت و فیلتر شدن پلتفرم‌ها آسیب ۸۰ هزار میلیارد تومانی را به اقتصاد کشور وارد کرده است. حال به این بحران باید بحران‌های آب، خاک، اقلیم، ساختار بودجه، نظام بانکی و مهاجرت سرمایه انسانی را اضافه کرد.وی درباره راهکارها گفت: لزوم افزایش سرمایه‌گذاری داخلی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی، افزایش حجم تجارت و تصحیح کردن ترکیب صادرات و واردات و شرکای تجاری، کاهش شدت وابستگی اقتصاد به سیاست، خلق تصویری نو از آینده، اعلام رسمی قانونی بودن اعتراضات جمعی، اعلام رسمی تعهد به اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی و اعتماد‌سازی از طریق برداشتن گام‌های علمی از جمله راهکارهای برون‌رفت از این شرایط است.

نادر کریمی‌جونی در همین روزنامه نوشت: این ادعا که چون ایران در حال پیشرفت است، ناآرامی‌های اخیر را به وجود آورده‌اند تا مانع از پیشرفت کشور شوند، این روزها از زبان بسیاری از مسوولان شنیده می‌شود. تقریبا در تمام موارد رقم خوردن ناآرامی‌ها به عوامل بیگانه نسبت داده می‌شود و درباره هدف و نیات این عوامل گفته می‌شود که آنها خواستار به عقب بازگرداندن، نابودی دستاوردهای شگرف نظام و جلوگیری از توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی در ایران هستند.
نمی‌توان انکار کرد که برخی کشورها که نامشان این روزها زیاد از زبان مسوولان شنیده می‌شود، با جمهوری اسلامی ایران مخالف و خواهان تغییر نظام سیاسی در کشورمان هستند. البته ایران هم در مقابل، اتهام‌هایی را علیه این کشورها مطرح کرده و خواستار نابودی رژیم سیاسی و یا حتی موجودیت آنها شده است. کاملا قابل انتظار است که وقتی یک نظام سیاسی خواستار تغییر یا نابودی یک نظام سیاسی دیگر می‌شود، تخاصم میان دو طرف به اوج خود برسد و هر یک برای نابودی طرف دیگر تلاش کند. این موضوع البته از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته و چیز جدیدی نیست، تحول جدیدی هم در مناسبات یا جغرافیای روابط دو طرف رخ نداده که محصول جدیدی را در این فضا پدید آورده باشد.
علاوه بر این آنچه امروز مقامات ایرانی از آن به عنوان پیشرفت‌های خیره‌کننده یاد می‌کنند همواره در ایران وجود داشته و در هر برهه‌ای از دوران بعد از پایان جنگ تحمیلی، دولتمردان ایرانی از حصول دستاوردهای شگرف و خیره‌کننده در ایران خبر داده‌اند. چه در زمان دولت اکبر هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی که توسعه دانشگاهی، آغاز فعالیت‌های هسته‌ای و غنی‌سازی اورانیوم و…
در آن شکل گرفت و چه در دوره محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی که هر یک کارنامه‌هایی در اثبات انجام جهش‌های عملی در ایران ارائه می‌دادند. اگر چنین ادعاهایی در ریشه‌یابی ناآرامی‌ها درست بود همین شورش‌ها و بیشتر از آن باید در دوران‌های گذشته رخ می‌داد. مزید بر اینکه بسیاری از دستاوردهای کنونی دانشمندان امروز ایران حاصل سرمایه‌گذاری و تلاش‌های دولت اصلاحات به رهبری سیدمحمد خاتمی و سازندگی به رهبری اکبر هاشمی‌رفسنجانی است و اگر این ریشه‌یابی ناآرامی‌ها صحیح بود، غربی‌ها باید از وقوع و شکل‌گیری پایه‌های پیشرفت در ایران جلوگیری می‌کردند، نه اینکه بعد از گذشت سی سال با مظاهر و محصول آن مقابله کنند. در واقع هیچ پیشرفت نوینی در دولت سیدابراهیم رییسی شکل نگرفته و همه پیشرفت‌های کنونی از ماهواره‌های فضایی و موشک‌های ارسال‌کننده آن تا نانو فناوری و دانش هسته‌ای و… در دولت‌های پیشین رونمایی شده و اکنون فقط دنباله‌روی از آنها جریان دارد.
از سوی دیگر در جریان این ناآرامی‌ها، هیچ حمله‌ای به مراکز تحقیقاتی، پژوهشی و یا چهره‌های علمی و دانشگاهی صورت نگرفته و به آنها آسیبی وارد نشده است، از این بابت معلوم نیست چرا نوک پیکان این ناآرامی‌ها علیه پیشرفت و پیشرفت‌دهندگان ایران توصیف شده به ویژه آنکه در مواردی دانشمندان ایرانی هم از اعتراض‌ها حمایت کرده‌اند و در کنار مردم معترض قرار گرفته‌اند. این امر البته ادعای پیشین درباره نیات اصلی برگزارکنندگان ناآرامی‌ها را باطل می‌کند. چه در این ناآرامی‌ها تا جایی که سند و مدرک قابل قبولی ارائه شده، اثری از مقابله، محدودسازی و یا نابودسازی پیشرفت ایران به چشم نمی‌خورد. استدلال دیگر مقامات ایرانی در نیت‌خوانی و ریشه‌سازی برای ناآرامی‌های اخیر، عبور ایران از تحریم‌هاست. مقامات ایرانی بارها در مورد عبور از تحریم‌‌ها و دستاوردهایی که دولت‌ها در این‌باره داشته‌‌‌اند سخنان امیدبخشی گفته‌اند ولی همین مقامات در مواقع مختلف از تحریم‌ها ابراز ناراحتی و خشم کرده و مصرانه خواستار رفع آن شده‌اند. افزون بر این، تمام دستاوردهای حاصل شده که مقامات جمهوری اسلامی ایران از آن سخن می‌گویند چه تاثیری در بازار و زندگی مردم داشته است؟ تورم واقعی هنوز در بازار ایران حدود ۵۴ درصد است، قیمت دلار افزایش یافته و کالاهای مصرفی خانوارهای ایرانی همچنان با قیمت‌های گزاف که تهیه آن از عهده بسیاری از شهروندان ایرانی خارج است، عرضه می‌شود. به علاوه اکنون برخی نمایندگان مجلس از قطع یارانه برخی دهک‌ها و خانوارهای دریافت‌کننده یارانه خبر می‌دهند که قرار است تا پایان سال اجرا شود. اگر دستاوردهایی که مقامات گوناگون جمهوری اسلامی ایران ادعای حصول آن را دارند، واقعا به وقوع پیوسته، چرا در زندگی عمومی مردم و ایرانیان مشاهده نمی‌شود؟ و اگر ایران از تحریم‌ها چنان عبور کرده که می‌تواند به آن بی‌اعتنا باشد، چرا دستورهایی که آقای رییس‌جمهور و همکارانش درباره اصلاح و ساماندهی بازار می‌دهند، عملیاتی نمی‌شود یا تاثیرگذار نیست؟ در این صورت آیا ریشه‌سازی و نسبت دادن ریشه ناآرامی‌ها به عبور ایران از تحریم‌ها، صحیح و قابل پذیرش است؟ گمان نمی‌رود که ادعاکنندگان و نسبت‌دهندگان ریشه ناآرامی‌ها به پیشرفت‌های ایران یا عبور کشورمان از تحریم‌ها، واقع این استدلال را قبول داشته باشد. چراکه موارد نقض این ادعا آن‌قدر متعدد و متواتر است که با اندکی تفکر، آشکار می‌شود. در این صورت دادن نشانی نادرست برای ریشه ناآرامی‌ها، احتمالا برای پاک کردن صورت‌مساله یا فرار رو به جلو برای عبور از ریشه‌های واقعی این ماجراست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا