عضو ستاد قالیباف: کمپین املاک علیه قالیباف، انتخاباتی است
سایت «فردا» از جمله ی سایت های جریان محمدباقر قالیباف، در مقدمه ی گفتگویی با مشاور و عضو ستاد انتخاباتی قالیباف و مدیر مسوول سابق روزنامه ی شهرداری تهران – همشهری – نوشت:
موضوع واگذاری قانونی املاک از سوی شهرداری تهران، توسط اصلاحطلبان به یک کمپین هجومی گسترده علیه شهرداری و قالیباف تبدیل شد. البته با توضیح سازمان بازرسی و تکذیب و توضیح از سوی برخی افرادی که نام آنها در رسانههای اصلاحطلب به عنوان کسانی که با تخفیف ویژه زمین گرفته بودند و همچنین اطمینان خاطر قالیباف به جامعه مبنی بر اینکه اگر تخلفی صورت گرفته باشد با آن برخورد خواهد کرد، آتش این کمپین کمی سرد شده است. دکتر رسول بابایی کارشناس مسائل و تبلیغات سیاسی معتقد است این کمپین ریشههای کاملا انتخاباتی دارد و طراحان آن قصد دارند قالیباف را قبل از انتخابات 96 خلع سلاح کنند. بابایی میگوید که نامگذاری این کمپین به نام املاک نجومی نشان میدهد طراحان آن قصد دارند تا حد زیادی افکار عمومی را از موضوع فیشهای حقوقی دولت منحرف کنند.
فردا: آقای دکتر بابایی حتما در جریان قرار دارید که رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت این روزها درباره واگذاری برخی املاک در شهرداری تهران غوغایی به پا کردهاند و شهردار تهران را متهم به تخلف میکنند. به نظر شما ریشه اصلی این تخریبها کجاست؟
البته درباره اصل موضوع یعنی واگذاری املاک روایت یکدستی وجود ندارد و دو طرف ماجرا توضیحات خودشان را به افکار عمومی ارائه می کنند.در ابتدا روایت رسانههایی که شما به آنها اشاره کردید به دلیل هجوم غافلگیرانه آنها یک روایت غالب بود اما با گذشت زمان و توضیحات شهرداری و سازمان بازرسی و برخی افرادی که گفته میشد زمین گرفتهاند، از میزان غلبه آن کاسته شده است. به هرحال فارغ از این بحثها رسانهای شدن واگذاری املاک و کمپینی که علیه شهردار تهران شکل گرفت را جز با ارجاع به دو انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری در سال 96 نمیتوان تحلیل کرد.
قرار است فیش های حقوقی در افکار عمومی فراموش شود
محور انتخابات شورا آقای قالیباف و عملکرد ایشان است و نظرسنجیها هم نشان میدهد از عملکرد او رضایت نسبی وجود دارد و در مجموع مردم معتقدند که قالیباف شهردار موفقی بوده است. حالا شما به عنوان رقیب باید قبل از ورود به انتخابات او را منکوب کنید و نقاط قوت قالیباف را تضعیف کنید تا در انتخابات به راحتی او را شکست دهید.
در ریاست جمهوری هم علی رغم اینکه آقای قالیباف اعلام نکرده که در انتخابات کاندیدا میشود یا نه اما یکی از کاندیداهای بالقوه است و شاید تنها فردی باشد که قدرت رقابت با رییس جمهور مستقر را دارد. از این جهت هم کاملا روشن است که نوعی پیشدستی صورت گرفته تا قالیباف قبل از اعلام کاندیداتوری احتمالی خلع سلاح و منکوب شود.
فارغ از اینها موضوع دیگر فیشهای نجومی است که علیه دولت افشا شده است. به نظر میرسد با کمپین علیه شهرداری و راه انداختن داستان املاک نجومی قصد این بود که آن موضوع از دستور کار افکار عمومی خارج شود. به هرحال فیشهای حقوقی به اعتبار دولت ضربه زد و به نظر میرسد کمپین شکل گرفته علیه شهرداری در راستای ترمیم تصویر دولت و مداوای آسیبهای ایجاد شده ناشی از این موضوع است.
فردا: آیا شما از اصل ماجراهای این املاک خبر دارید و اینکه نامه سازمان بازرسی به شهردار تهران در چه راستایی بوده است.
بیشتر بر اساس توضیحاتی که طرفین دادهاند در جریان هستم. سازمان بازرسی از شهرداری تهران درباره برخی از 27 هزار نفری که از شهرداری تهران به نوعی خانه گرفتهاند، سوال داشته است و در واقع نامهای که به شهرداری نوشته گزارش نظر نهایی نبوده اما در روایت رسانههای کمپین علیه شهرداری به عنوان حکم قطعی قلمداد و بهرهبرداری شده است. از بین افرادی که نام آنها در رسانهها آمده است، عده ای اصل ماجرا را تکذیب کردند و برخی دیگر درباره آن توضیح دادهاند. شهردار تهران هم اعلام کرده اگر تخلفی رخ داده باشد، حتما برخورد خواهد کرد. با این اوصاف تبدیل شدن موضوع به یک کمپین و اگزجره کردن آن علیه شهردار تهران ریشههای سیاسی دارد.
فردا: برخی معتقدند این تخریبها جواب نمیدهد و به عبارتی تخریب گران عرض خود میبرند. نظر شما چیست؟
من موافق نیستم. تخریبها حتما اثر دارد. شما ببینید افکار عمومی با ماجراهایی مثل فیشهای نجومی آمادگی دارد تا این اخبار را بشنوند و آنها را بپذیرد. به عبارت دیگر اخبار و تبلیغات منفی جواب میهد. البته این نوع تبلیغات منفی در همه جای دنیا و در همه رقابت های سیاسی وجود دارد اما واقعا هیچ جای دنیای مثل ایران نیست. در کشور ما شما میتوانی هر تخریبی را مطرح کنی یا هر موضوعی را به یک تخریب و ادعانامه تبدیل کنی. این برای فضای سیاسی کشور خوب نیست. کشور ما چوب این نوع الگو را در رقابتهای سیاسی خورده است. توجه کنید که من نمیگویم رقابت نباشد. عرض من این است که با این شیوه رقابت کردن نهاد سیاست در ایران آسیب میبیند و اعتماد جامعه به آن کمتر میشود. به هر حال کسانی که اینگونه به قدرت میرسند محبورند به همین شیوه هم آن را حفظ کنند و طرف مقابل هم سعی میکند با همین شیوه شما را دوباره به زیر بکشد. این سیکل بسته و معیوبی ایجاد میکند که به هیچ وجه برای سیاست و مدیریت کشور خوب نیست.
فردا: آقای دکتر اصلاح طلبان در گذشته هم سابقه هجوم همه جانبه به رقبا را در کارنامه خودشان دارند. ارزیابی شما از این نوع رفتار آنها چیست؟
البته اصلاحطلبان در این نوع رفتار تنها نیستند و گروههای دیگری هم هستند که از این شیوه یعنی هجوم همهجانبه و فوق مخرب برای منکوب کردن رقیب استفاده میکنند. درباره اصلاحطلبان اما آنها قبلا هم از این شیوه استفاده کردهاند آنها در انتخابات مجلس ششم تندترین برخورد را با آقای هاشمی داشتند و فضا را به گونهای علیه ایشان منفی کردند که ایشان قید حضور در مجلس را زد. یا در انتخابات 84 سنگینترین تخریبها را علیه قالیباف انجام دادند که به نظرم بسیار هم موثر بود. آنها قالیباف را چکمه پوش نامیدند و درباره حضور او در انتخابات هراس بزرگی ایجاد کردند. این نوع سیاست ورزی آنها ضربات سنگینی به فضای سیاسی کشور و اعتماد مردم زده است و متاسفانه آنها هیچ وقت هم حاضر نشدند مسئولیت این نوع عملکرد خودشان را بپذیرند.
چگونه عالیجناب سرخ پوش برای اصلاح طلبان به آیتالله هاشمی تبدیل شد
اصلاح طلبان هنوز برای بدنه اجتماعی خود هم توضیح قانع کنندهای ندادهاند که چگونه عالیجناب سرخ پوش برای آنها به آیتالله هاشمی تبدیل شد. من به جد معتقدم اصلاحطلبان نقش موثری در پیروزی آقای احمدی نژاد در سال 84 داشتند. احمدی نژاد برای پیروزی در آن انتخابات دوبال داشت؛ یکی عملکرد خودش بود که توانست به خوبی در مقابل آقای هاشمی خودش را جایگاه یابی کند و دو قطبی قوی را شکل دهد و که البته این هم که در آن انتخابات آقای هاشمی در قطبی منفی قرار گرفت ناشی از عملکرد تخریبی اصلاحطلبان در سالهای قبل بود. بال دیگر آقای احمدینژاد عملکرد تبلیغی اصلاحطلبان روی کاندیداهای رقیب احمدی نژاد بود. همانطور که اشاره کردم اصلاحطلبان سنگینترین تبلیغات منفی را درباره قالیباف انجام دادند و نتیجه این شد که احمدی نژاد با هاشمی به دور دوم رفت و آن اتفاقی که به صلاح نبود، افتاد.شما یک لحظه تصور کنید که در انتخابات 84 به جای احمدینژاد، قالیباف پیروز انتخابات میشد. مطمئن باشید کشور در مسیر کاملا متفاوتی قرار میگرفت و هزینههایی که از آن سال تا امروز دادهایم را پرداخت نمیکردیم. به نظرم اصلاحطلبان درباره پیامدهای اجتماعی عملکردشان هم خیلی حساس نیستند یعنی مسئولیتی در این حوزه برای خودشان تعریف نکردهاند.
به هرحال بازسازی اعتماد اجتماعی تخریب شده آن هم به این شکل سالها زمان میبرد و شاید هیچوقت هم ترمیم نشود. متاسفانه در کمپین تخریبی اخیر هم اصلاحطلبان رویه گذشتهاشان را تکرار کردند و از روزنامهنگاران جوان و احساسی به عنوان سربازان خط مقدم خود استفاده کردند. برای من واقعا جای سوال دارد که بزرگترهای این جریان یعنی کسانی که هزینههای تخریب کردن را تجربه کردهاند و میدانند این روش در نهایت به نفع هیچکس نیست، چرا و چگونه با جوانهای احساساتی همراهی میکنند. من ممطئن هستم در آخر این بازی هیچکس برنده نیست و همه از جمله مردم هزینه این نوع رقابت کردن را پرداخت خواهد کرد.
انتهای پیام
… [اصلاح طلبان هنوز برای بدنه اجتماعی خود هم توضیح قانع کنندهای ندادهاند که چگونه عالیجناب سرخ پوش برای آنها به آیتالله هاشمی تبدیل شد….]…
جناب دکتر ، آقای هاشمی با هوش و ذکاوت و صبوری خاص خودش
تغییر کرد، با رشد فکری ، فرزند زمان خودش شد و این تحول یک شبه بوجود نیامد و مردم این رشد تدریجی را شاهد بودند و قبول افتاد و در نظر آمد .
این موضوع دیگر احتیاج به ” توضیح قانع کننده ” ندارد
البته تمام تحلیل شما ناشی از یک نوع خود بزرگ بینی است که سالها در غیاب رقیب ( به علت سرکوب شدن) و استفاده جناح شما از تمام امکانات و پشتیبانی ….. بوجود آمده، و گرنه جناب سرهنگ قالیباف و دیگران از جناح شما ، قادر به رقابت با شخصیت های اصطلاح طلب نیستند ، و بدون جریان رو شدن ملک های نجومی هم ، شما شانسی در انتخابات نداشتید .