خرید تور تابستان

سه مانع در مسیر تشکیل شورای میانه‌روها

محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی ایده‌ی تشکیل شورای میانه‌روها نوشت:

چند روزی‌ست که موضوعی با عنوان «شورای میانه‌روها» در برخی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی خبرساز شده است؛ ماجرا از این قرار است که برخی بر این باورند که می‌توان در انتخابات 1402 (مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری) و وقایع احتمالی دیگر با تشکیل شورایی از چهره‌های مطرح میانه‌رو (از خاتمی تا لاریجانی) اثرگذار بود و در برابر خسارت محضی که جناح تندرو به کشور وارد آورده است ایستاد و از آن کاست.

چنین ایده‌ای چندان هم تازه نیست و مشابهش را می‌توان در انتخابات 92 به یاد آورد؛ انتخاباتی که در آن شورای نگهبان توان احراز صلاحیت «رفیق دیرین» رهبری را نداشت، عارفِ اصلاح‌طلب کنار کشید و روحانیِ عضو جامعه روحانیت مبارز با حمایت اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد. در آن انتخابات هاشمی و خاتمی همان کاری را انجام دادند که احتمالا شورای میانه‌روها هم در صورتی که تشکیل شود قرار است در نهایت به انجام برساند.

اما بر سر راه این شورا که هنوز نیامده خبرساز شده و بسیاری شمشیر را برای آن از رو بسته‌اند سه مانع اساسی وجود دارد که عبور از آنها اگر نگوییم ناممکن است، اما بسیار صعب و طاقت‌فرسا به نظر می‌آید.

مانع نخست به نظام سیاسی بازمی‌گردد؛ آنچه از ارکان قدرت در سال‌های اخیر دیده‌ایم آن است که روی خوشی به اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان نشان نمی‌دهند و هیچ ابایی هم از نمایاندن علنی این نامهربانی ندارند. یکی از مصداق‌های برجسته‌ی مواجهه‌ی نامهربانانه نظام سیاسی با جریان‌های میانه‌رو به ماجرای بی صلاحیت دانستن علی لاریجانی که شاید شاخص‌ترین چهره‌ی جریان اصولگرا در یک دهه‌ی اخیر است برمی‌گردد. اتفاقی که آنقدر مهیب و عجیب بود که از «پشت بلندگو» ظلم خوانده شد و دستور جبرانش صادر شد؛ بماند که مدعیان این دستور رهبری را اجرا نکردند!

مانع دوم به اصلاح‌طلبان برمی‌گردد؛ از این واقعیت گریزی نیست که کسر قابل توجهی از فعالانی که از طیف‌های مختلف که چه بخواهند، چه نه ذیل جریان اصلاحات تعریف می‌شوند دیگر تمایلی به مشارکت سیاسی از نوع حضور در انتخابات ندارند و ترجیح می‌دهند اهداف خود را از مسیرهای دیگر پی بگیرند. بدون همراه کردن این دسته از منتقدان و مخالفان ایده‌ی تشکیل شورای میانه‌روها نمی‌توان امیدی به موفقیت چنین ایده‌ای داشت زیرا موتور محرکه‌ی اصلاح‌طلبان در جامعه همین بخش از این جریان هستند که در سال‌های اخیر رفته رفته از صندوق رای فاصله گرفته‌اند و مشارکت انتخاباتی در فضای کنونی ایران را کاری عبث می‌پندارند.

مانع سوم که به یک معنا مهم‌ترین مانع در مسیر شورای میانه‌روها به نظر می‌آید نیز مردم هستند! مردمی که به دلیل بی کفایتی آشکاری که دست‌کم در عملکرد دولت و مجلس «انقلابی» شاهدش هستیم از یک سو تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی هستند و از طرف دیگر نیز رمق و امیدی برای روی خوش نشان دادن به کنشگری‌های سیاسی این چنینی در جانشان نمانده است. سخن این بخش از جامعه که ظاهرا اکثریتی را تشکیل می‌دهند آن است که «رای بی سابقه‌ی ما در انتخابات 96 به حسن روحانی چه فایده و دستاوردی برایمان داشت که حالا دوباره بخواهیم به صندوق رای دخیل ببندیم؟!»

البته که این پرسش، پرسشِ بی پاسخی نیست اما به نظر نمی‌آید که تا اطلاع ثانوی گوشی برای شنیدن پاسخ آن پیدا شود؛ در نتیجه «صخره ستبر بن‌بست» واقعی در مسیر اصلاح‌طلبان همین مانع سوم است نه چیزهای دیگر!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. از مانع اصلی ننوشتید: که نگذاشت اصلاح‌طلبان و معتدلی کارشان را بکنند و نه حتی محمودجون!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا