خرید تور نوروزی

ارگان رسانه ای جبهه پایداری، بازرگان و نهضت آزادی را نماد نفاق و الگوی مجاهدین می داند!

رجانیوز، ارگان رسانه ای جبهه پایداری از راست ترین گروه اصولگرایان نوشت: نویسنده کتاب «خط سازش» گفت: نهضت آزادی گروهی است که میزان و شدت نفاق آن از تمام گروه‌ها عمیق‌تر و بیشتر است یعنی منافقین تعلیم دیدگان مکتب نفاق بازرگان هستند .

هشتمین جلسه هیئت فرهنگی مذهبی شهید آرمان علی‌وردی (محفل معنوی اهالی رسانه و فضای مجازی) به همت سازمان فضای مجازی سپاه تهران بزرگ و با سخنرانی مجتبی سلطانی، نویسنده کتاب «خط سازش» با موضوع «جریان‌شناسی نهضت آزادی ایران» برگزار شد. 

سلطانی در ابتدای سخنان خود به تبیین نهضت آزادی و نقش آن در شکل‌گیری رخدادهای سیاسی در ایران و تشابه آن با وقایع امسال پرداخت و اظهار داشت: در ارجاع بسیاری از موارد به گذشته ریشه و تبار وقایع امروز را می‌توان مشاهده کرد و اگر نسبت به وقایع گذشته تحلیل و تبیین و تصویر صحیح و به موقع ارائه دهیم از تکرار بسیاری از آن تجربیات تلخ جلوگیری می‌شود. این نویسنده کتاب ادامه داد: یکی از وقایع مهم سال‌های اولیه انقلاب حادثه ۱۴ اسفند ۵۹ در دانشگاه تهران است که با حضور همه گروه‌های سیاسی و سخنرانی بنی‌صدر رئیس جمهور وقت برگزار شد که این رخداد، آغازی برای حمله مسلحانه منافقین بود.وی مطرح کرد: نهضت آزادی یکی از گروه‌های اصلی شرکت کننده در این اجرا بود؛ به طوری که ۷ نفر از نمایندگان مجلس که عضو این نهضت بودند در جایگاه اختصاصی کنار رئیس جمهور در دانشگاه تهران حضور داشتند. ضمن آنکه یکی از نمایندگان نهضت نیز در جلسات هماهنگی رئیس جمهوری برای برگزاری این برنامه شرکت داشت. این نویسنده و پژوهشگر افزود: نمایندگان مجلس عضو نهضت آزادی، نیز پیشتر برای حضور مردم در این برنامه اطلاعیه و فراخوان داده بودند و شخص بازرگان نیز به عنوان یکی از اعضای موثر نهضت آزادی هفته گذشته در ۷ اسفندماه طی سخنانی برای برگزاری برنامه ۱۴ شهریور زمینه‌سازی می‌کند و خبر از سخنرانی بنی‌صدر می‌دهد. سلطانی در ادامه گفت: حتی احزاب مختلف، چون مجاهدین خلق (منافقین) و یک سری از گروه‌های دیگر مانند جبهه ملی و گروه‌های دانشجویی و مجموع جریان‌های چپ و راست مخالف امام و نظام برای شرکت در برنامه روز ۱۴ اسفند فراخوان داده بودند. ملتی که تاریخ ندارد مجبور به تکرار تاریخ استوی با بیان اینکه ملتی که تاریخ ندارد مجبور به تکرار تاریخ است، تصریح کرد: دقیقا مشابه قضایایی که الان در کشور در حال رخ دادن است اعم از سردادن شعارهای بسیار توهین آمیز و ساختار شکنانه علیه نظام و کشته سازی‌ها و خشن معرفی کردن نظام در چهاردهم اسفند ماه نیز تکرار شده بود. نویسنده کتاب خط سازش به حمایت گروه‌های مختلف از جمله نهضت آزادی از بنی‌صدر اشاره کرد و گفت: نهضت آزادی بعد از روی کارآمدن بنی‌صدر از او حمایت ویژه‌ای داشتند؛ به طوری که شخص بازرگان در جایی رسما اعلام می‌کند به عنوان نهضت آزادی چاقوی ریاست جمهوری را تیز می‌کنیم. سلطانی با اشاره به بیماری قلبی حضرت امام (ره) گفت: آن زمان طبق بررسی پرونده پزشکی امام (ره)توسط پزشکان خارج از کشور عنوان شده بود ایشان تا ۶ ماه دیگر بیشتر زنده نخواهند ماند. این مسئله که دشمنان و عوامل داخلی شان پی به آن برده بودند، موجب شکل‌گیری اتفاقات گسترده‌ای در داخل کشور شد. وی در ادامه مطرح کرد: یکی از دلایل شروع تجاوز رژیم بعث عراق به ایران در شهریور ۵۹ فارغ از یک سری دلایل دیگر، احتمال قریب‌الوقوع بودن ارتحال امام(ره)در چنین ایامی بود. البته بنی‌صدر هم از این موضوع اطلاع را داشت و در همین راستا در سخنرانی ۱۸ شهریور ۵۹ یک موج حمله‌ای را علیه نیروهای حزب اللهی شروع کرد. این پژوهشگر افزود: پیش از آن نیز منافقین حملات تبلیغی گسترده‌ای را علیه حزب جمهوری و نیروهای انقلابی شروع کرده بودند تا کشور را به حالت بحرانی و صحنه درگیری و مقابله تبدیل کنند. از جمله توهین‌هایی که نسبت به آن‌ها مطرح می‌کردند، چماق داری و شکنجه کردن سیستماتیک بود که این ماجرا در شهریور ۵۹ اوج گرفت. سلطانی اظهار داشت: نهضت آزادی از طریق روزنامه پرتیراژ خود «میزان» و بنی‌صدر از طریق روزنامه «انقلاب اسلامی» و منافقین نیز از طریق نشریه «مجاهد» که تیراژ گسترده‌ای داشت، مردم را بمباران ذهنی می‌کردند که کشور در حال سقوط و در دست یک جمعیت انحصارطلب بی‌رحم چماق دار شکنجه‌گر است. بنی‌صدر،منافقین و نهضت آزادی ادعای شکنجه سیستماتیک در زندان را مطرح می‌کردندوی افزود: بنی‌صدر و منافقین و نهضت آزادی چون دائما ادعای شکنجه سیستماتیک در زندان را مطرح می‌کردند و در فضای جامعه شایعه شده بود، حضرت امام(ره) رسما هیئتی را تعیین کردند تا در زندان‌ها حضور یابند و بررسی کنند و مستقیما با زندانیان مصاحبه کرده و اقدام به تهیه گزارش کنند. این در حالی بود که آن زمان تعداد زیادی از منافقین در دادستانی و زندان اوین و حتی در سپاه نفوذ کرده بودند و برای بدنام کردن نیروهای انقلابی دست به خشونت می‌زدند. این مسئله را هم نهضت آزادی می‌دانست و هم بنی‌صدر. سلطانی در ادامه به سخنرانی بنی‌صدر در ۲۲ بهمن سال ۵۹ اشاره کرد و گفت: بنی‌صدر در این روز مباحثی را مطرح کرد که باعث ایجاد تنش و تشنج شد که نهضت آزادی، مجاهدین خلق (منافقین) و جبهه ملی در این فضا با او همراهی کردند. این‌ها نیز بر اساس طرحی بود که رحلت امام قریب الوقوع است و کشور نیز هنوز به ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی نرسیده بود. از همین رو می‌خواستند در این وضعیت انتقالی نظام جمهوری را تغییر دهند و به سمت نظامی که مطلوب امریکا و انگلیس بود، پیش ببرند. نویسنده کتاب خط سازش در ادامه سخنان خود به شاخصه اصلی نهضت آزادی پرداخت و گفت: نهضت آزادی گروهی است که میزان و شدت نفاق آن از تمام گروه‌ها عمیق‌تر و بیشتر است یعنی منافقین تعلیم دیدگان مکتب نفاق بازرگان هستند به گونه‌ای که بازرگان از ابتدای فعالیت سیاسی خود به شدت منافقانه رفتار می‌کرد؛ به گونه‌ای که بعدا شخص بازرگان و نهضت آزادی منکر اثرگذاری خود در ماجرای ۱۴ اسفند شدند، اما بعد از سال ۶۰ صراحتا تغییر رویه دادند و اهانت به امام را هم در دستور کار خود قرار دادند. این پژوهشگر در بخش دیگر ی از سخنان خود به بیانیه منافقین در خرداد ماه سال ۶۰ اشاره کرد و گفت: منافقین در این بیانیه اعلام کردند کشور به بن‌بست رسیده است و این به خاطر این است که روحانیت و طرفدار امام(ره)و حزب اللهی‌ها در مقابل رئیس جمهور قرار گرفته‌اند، به همین دلیل راهش این است که نیروهای حزب اللهی و خط امام کنار بروند؛ یا به صورت مسالمت‌آمیز و یا تحت فشار نیروی اجتماعی و بعد نیروی مسلحانه. نهضت آزادی نیز در این راستا یک تحلیلی را منتشر کردند به نام اینکه چه کسی باید برود. این درحالی بود که نظام تازه شکل گرفته بود و مشکلات آن برجای مانده از رژیم پهلوی بود. سلطانی افزود: از همان ابتدا نهضت آزادی، منافقین و لیبرال‌ها کشور را در بن بست و بحران معرفی می‌کردند و بطور ویژه با ۵ نفر از اعضای حزب جمهوری (آقای خامنه‌ای رهبر انقلاب، شهید باهنر، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی) نه به دلیل حزب بودن و نه به دلیل روحانی بودن آنها بلکه به دلیل در خط امام بودن و ایستادگی آنها در کنار راه امام عداوت داشتند. علت سپردن مسئولیت به اعضای نهضت آزادی چه بود؟سلطانی ادامه داد: همان زمان هم امام(ره) با دوستان و اطرافیان و شاگردان ارشدش و با هرکسی که می‌توانست، مشورت می‌کرد و مشورت در همه مقاطع زندگی سیاسی امام، نقش کلیدی و اصلی را داشته و این سنت رهبری اسلامی و ولی فقیه است و کماکان رهبری بعد از امام هم همین مسیر را طی کردند. وی با تأکید بر اینکه، اینکه تصمیم امام(ره) با مشورت بوده را ایشان مطرح نکردند که سلب مسئولیت کنند،گفت: با این حال فرایند را توضیح دادند تا برای مردم روشن شود و در سایر موارد هم همینطور است و حتی در مسئله جنگ و خیلی از موارد، امام(ره) فرایند تصمیم‌گیری را برای جامعه و مردم توضیح می‌دادند. این کارشناس تاریخ معاصر در خصوص علت سپردن مسئولیت به اعضای نهضت آزادی به دلیل عدم وجود افراد با تجربه در بین نیروهای مسلمان و انقلابی، اظهار داشت: امام(ره) خودشان در اولین صحبت‌هایی که فرمودند، به همین نکته اشاره کردند که ما افرادی برای این کار نداشتیم و به همین دلیل این انتخاب انجام شد و وقتی ایشان به دلیل سوابقی که داشتند در شورای انقلاب معرفی شدند، بعد از آن هم خود امام(ره) فرمودند که «والله من از اول هم نسبت به این انتخاب راضی نبودم» اما مجموعه مشورت‌ها به این سمت رفت که ایشان به عنوان مناسب ترین فرد انتخاب شد. وی در عین حال افزود: باید توجه کنیم که انقلاب آن موقع هنوز پیروز نشده بود و مسئله قدرت اجرایی نیست. 12 بهمن حضرت امام(ره) وارد کشور شدند و هنوز حکومت پهلوی روی کار بود و 14 بهمن در شورای انقلاب در مورد انتخاب نخست وزیر صحبت می‌شود، در حالی که کشور دارای نخست‌وزیر رسمی بود و 17 بهمن حکم نخست وزیری دولت موقت صادر می‌شود، در حالی که هنوز حکومت، حکومت پهلوی هست و خیلی‌ها آن موقع حدس می‌زدند که ما پروسه طولانی از نظر زمانی و بسیار پر فراز و نشیب از حیث سیاسی و خطرناک از حیث هزینه‌هایی که باید داده شود در پیش خواهیم داشت تا بتوانیم دولت کنونی بختیار و رژیم سلطنتی را به زیر بکشیم. سلطانی تأکید کرد: در واقع یکی از صحیح‌ترین مصادیق حاکمیت دوگانه این بود. یعنی یک دولت ظاهراً رسمی که از حمایت مردمی و مشروعیت برخوردار نیست و دولت غیررسمی که به پشتوانه مردمی و دینی روی کار آمده است. اما اولین نقش این دولت این است که بتواند در مقابل آن حاکمیت رسمی موجود به گونه‌ای عمل کند که فرآیند پیروزی انقلاب را تسریع کند؛ پس دغدغه اول مسئله اجرایی است.


 گفتنی است آیت الله طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله صحابی از اعضای موسس نهضت آزادی و مصطفی چمران نیز از اعضای شاخه خارج از کشور بوده اند!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. چشم بستن و دهان باز کردن،شاخصه اصلی پایداری هاست.بیسوادی،کینه توزی،خشونت در تمامی ابعاد هم از دیگر شاخصه هایشان،اما دلیل این همه ترسی که محصول بیوجودیشان است و طمع کور که احتمالا تا درون گور گریبان گیرشان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا