خرید تور تابستان ایران بوم گردی

برسد به دست امام جمعه، فرماندار و دادستان میناب | مهدی میرآبی

مهدی میرآبی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی با عنوان «برسد به دست امام جمعه، فرماندار و دادستان شهرستان میناب» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

اگر قرار باشد از کل مدیرانِ رده بالا، میانی و عملیاتیِ کشور یک نفر را به عنوان چهره زشت و ناکارامدِ مطلق انتخاب کنند و نسبت به عملکردِ دوران مسئولیتش جایزهٔ “بی‌کفایتِ نمونه” برایش در نظر بگیرند و طی مراسمی آن جایزه را به وی اهدا نمایند، بی‌شک آن شخص کسی نیست جز “رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان میناب.”

خواهم گفت چرا؟!

از زمانی که ایشان به ریاست گماشته شد تا چون امروز که همچنان بر مسند است نه تنها اقدامی در جهت توسعه و تعمیر اماکن ورزشی و بعضی پروژه‌های نیمه تمام صورت نداد بلکه تقریباً همهٔ هئیت‌های تحت امرش را منفک کرد، مسابقات روتین هیئت‌های مختلف را از بین برد. شرایط میزبانی مسابقات کشوری با شرمساری و سرافکندی سلب شد. و تیم‌های ورزشیِ پایه از مسابقات سالانهٔ استانی جا ماندند. استخری که در زمان شاه دایر بود، با سازهٔ جدید مثل یک دستهٔ گل تحویل گرفت اما بارها و بارها راکد ماند و تعطیل شد. و آخرین ضربهٔ کاری بر پیکرهٔ ورزش این شهر تعطیل کردن سالن از مسابقات فوتسال جام رمضان بود. به جرأت می‌توان گفت هیچکس به اندازهٔ ایشان (حتی همان غلامعلی دانشور، مدیرِ نالایقِ ماداملعمر) به ورزش این شهر ضربه نزد و آن را عقب نراند.

حال پرسش مخاطبان این است که مگر می‌شود “مسابقه‌ای رسمی برگزار نشود؟”

پاسخ نگارنده این است “کجا برگزار شود؟!”

بیست سالِ پیش که سالن ۲۵۰۰ نفری و چند منظورهٔ یادگار امام افتتاح شد در نوع خود نظیر نداشت و حتی مرکز استان یعنی شهر بندرعباس از چنین نعمتی بی‌بهره بود اما از بس مدیران در نگهداری و بازسازی‌اش کوتاهی به خرج دادند که این سازه به پیریِ زود رس مبتلا شد و یک سالِ پیش آخرین نفس‌هایش را کشید و مُرد!

اکنون جسم بی‌جانی بیش نیست. سالنی که بیخ گوش ادارهٔ تربیت بدنی است اما رها شد و رسیدگی نشد تا اینکه تلف شد. در سال‌های اخیر تبدیل شده بود به یک بنگاه پول سازی، هر کس از راه می‌رسید سر خود اجاره می‌داد و پولش را به جیب می‌زد!

و اما اولین نشانه‌های رسمیِ مردنش هفت ماهِ پیش هویدا شد. زمانی که امتیاز میزبانیِ مسابقات بسکتبال لیگ یک کشوری را از میناب سلب کردند و ناظر فدراسیون بعد از بازدید آن را مناسب شرایط برگزاری ندانست.

بسیار مایه‌شرمساری است که تیم میناب میزبان مسابقات باشد ولی به علت نداشتن سالنِ مجهز بازی‌هایش را در شهر بندرعباس برگزار کند.

در صورتی که در سال‌های گذشته بارها و بارها همین سطح از مسابقات را میزبانی کرده بود.

شهریورِ سال پیش بود که نفس‌هایش به خس‌خس افتاد و زمانی که تمام کرد آقای مدیر نخواست مرگش را اطلاع رسانی کند. تا مرثیه‌ای برایش شکل بگیرد! اما ماه بندگی و خدا مرگ او را دوباره به صحنه آورد. ماه رمضان از راه رسید و تیم‌هایی که هر ساله پای ثابت مسابقات جام رمضان بودند با خبر شوکه کنندهٔ عدم برگزاری مسابقات مواجه شدند.

مدیریت ورزش این شهرستانِ بزرگ در طی ۲۰ سال گذشته تا این حد به فلاکت و خفت نیفتاده بود که تنها سالن چند منظوره‌اش از نگهداری و تجهیز عقب بماند و به حدی تخریب شود که نشود در آن یک دوره مسابقه داخلی “جام رمضان” برگزار کرد!

هیچ کس تا امروز از بزرگان و پیشکسوتانِ فوتبال گرفته تا جوانان مستعد که روزگاری در سن کودکی به عنوان تماشاچی برای بازدید از این مسابقات در سالن‌حاضر می‌شدند به یاد ندارند که حتی یک دوره این مسابقات لغو گردد.

دیگر حتی مناسب قشر کارمند و کسبه هم نیست که برای پر کردن اوقات فراغت و دورهمی آن را کرایه کنند. آن‌ها اکنون سالن‌های روستاهای میناب را به سالن شهر ترجیح می‌دهند. چه رسد به اینکه مناسب بازیکنان حرفه‌ای باشد. بسیاری از بازیکنان وقتی از اردوها و مسابقات سوپر لیگ بر می‌گردند، برای اینکه شرایط بدنی‌شان اُفت نکند تمرینات خود را به صورت انفرادی پی می‌گیرند اما از آنجا که سالنِ اداره مجهز به پارکت نیست برای جلوگیری از مصدومیت و گرفتگی عضلات ناگزیرند آوارهٔ شهرهای همجوار شوند.

این آقا که از بودجه بیت‌المال به تماشای مسابقات جام جهانی قطر رهسپار شد کاش به اندازه سر سوزنی که از این امتیازات ویژه و باد آورده برخوردار بود توجه و دغدغه‌ای به امر خدمت رسانی و عمل به وظایف خود داشت.

و اما چه باید کرد؟! بی‌گمان برای زنده کردن سالن از سر ناچاری و استیصال باید دست به دامان مقامات بزرگ و بالاتر شد. به همین منظور باید هئیتی متشکل از امام جمعه، فرماندار و مدعی‌العموم در اولین فرصت و به صورت ویژه از این سازه دیدن نمایند. تا خود شاهد لامپ‌های سوخته، تورهای پاره، تبدیل شدن رخت‌کن‌ها به انباری باشند. خواهند دید تجهیزات تهویه و کولر به سرقت رفته، تابلو اعلام نتایج تخریب شده. سقف سوراخ شده، کف‌پوش تکه‌پاره شده، آب سردکن وجود خارجی ندارد و گفتن از سرویس‌های بهداشتی چندش آور است.

این سازهٔ سر پوشیده به همه چیز شباهت دارد جز یک سالن ورزشی!

مردم این شهر دارای کرامت‌اند و ورزش این شهر از دیرباز دارای اعتبار و افتخار بوده است. از تشکیل رشته ورزشیِ کوهنوردی گرفته که قدمت آن به سال‌های بسیار دور بر می‌گردد تا راهیابی بازیکن با استعداد “محمدرضا عباسی” به لیگ برتر فوتبال ایران. از این خطه و خاک با تمام امکاناتِ نابرابر عباس سرخاب‌ها به ایران معرفی شده‌اند. آرش احمدی رکورد گینس را شکسته و مرزهای بین‌المللی را در نوردیده است. عباس سالاری قهرمان پرورش اندام مسابقات برون مرزی Npc شده است. محمد یزدان‌پناه، پوریا سالاری، همراه با جواد زارعی بازیکنان و مربیان تیم ملی بسکتبال بوده‌اند. حسن دهقانی مدال طلای قهرمانی آسیا را در چنته دارد و فهیمه زارعی ملی پوش و آقای گل فوتسال بانوان است.

این مردم اجازه نخواهند داد یکی امثال ایشان بیاید مدیریت ورزش‌شان را به گروگان بگیرد. با پرونده‌ای که در دست بررسی است می‌دانم که ایشان دیر یا زود رفتنی است اما از همین حالا و همین جا اعلام می‌کنم هر کسی که قرار است پس از او این پست مدیریتیِ مهم را به عهده بگیرد باید اولاً: امکاناتی را فراهم آورد که در شأن و منزلت این مردم فهیم و با استعداد باشد.

ثانیاً: رضایت حداقلیِ همهٔ ورزشکاران رشته‌های مختلف ورزشی را فراهم آورد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سال گذشته بعداز بازگشایی مجدد اماکن ورزشی که مصادف بود با گرمای هوا، سالن یادگار امام چیزی نبود جز یک سونای بخار تمام عیار. هر ورزشکاری که در سالن فعالیت داشت بعد از ده دقیقه فعالیت باید یکسر به محوطه خیابان میرفت تا نفسی تازه کند.
    نه آبسردکنی موجود بود و نه کولر و تهویه‌ای.
    در منطقه‌ای که گرمی هوا از ۴۵درجه هم بالاتر میرود سالن ورزشی نه آب داشت نه هوا. بعد از پیگیری یک سال و نیمه باز هم اتفاقی نیوفتاده است. فقط بعد از گران شدن اجاره سالن یک منبع آبخوری غیراستاندارد در نظر گرفته شد که بیشتر مناسب آبشخوری دام و طیور است تا انسان.
    حرف بسیار است امیدوارم مسئولین بالارتبه کاری برای ما ورزشکاران انجام دهند.

    1. سال گذشته بعداز بازگشایی مجدد اماکن ورزشی که مصادف بود با گرمای هوا، سالن یادگار امام چیزی نبود جز یک سونای بخار تمام عیار. هر ورزشکاری که در سالن فعالیت داشت بعد از ده دقیقه فعالیت باید یکسر به محوطه خیابان میرفت تا نفسی تازه کند.
      نه آبسردکنی موجود بود و نه کولر و تهویه‌ای.
      در منطقه‌ای که گرمی هوا از ۴۵درجه هم بالاتر میرود سالن ورزشی نه آب داشت نه هوا. بعد از پیگیری یک سال و نیمه باز هم اتفاقی نیوفتاده است. فقط بعد از گران شدن اجاره سالن یک منبع آبخوری غیراستاندارد در نظر گرفته شد که بیشتر مناسب آبشخوری دام و طیور است تا انسان.
      حرف بسیار است امیدوارم مسئولین بالارتبه اعم از( امام جمعه و فرماندار شهرستان میناب) کاری برای ما ورزشکاران انجام دهند، زیرا که گوشی بدهکار صحبت‌های ما ورزشکاران نبود و نیست.

  2. سلام
    امسال جام رمضان چرا برگزار نشد؟ دلیلش چی بود؟
    من از زمانی که بچه بودم یادم نمیاد هیچ سالی به غیر از یکی دو سالی که کرونا بود تو شهر میناب جام رمضان با اون همه شور و اشتیاق ورزشکارا و تیم های مختلف محلی شهر برگزار نشه. واقعا چرا برگزار نشد؟؟؟؟؟
    یعنی عوض اینکه سال به سال اوضاع شهر بهتر بشه بدتر میشه!!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا