انتقاد یک مهاجر افغانستانی از گزارشی در مورد مهاجرین افغان در جنوب تهران
مهاجرین افغان در جنوب تهران
یک مهاجر افغانستانی در انتقاد از گزارش انصاف نیوز در مورد مهاجرین افغان در جنوب تهران [لینک] که روز گذشته در روزنامهی جمهوری اسلامی بازنشر شده بود، در یادداشتی ارسالی به این روزنامه نوشت:
تلقی و برداشت رایج و غالب از روزنامه جمهوری اسلامی، این روزنامه را در ردیف روزنامههای ارزشگرا و انقلابی قرار میدهد. روزنامه جمهوری اسلامی مانند دیگر رسانههای نوشتاری و خبری طبعا آگاهی دهی به عموم جامعه، بازتاب ناهنجاریهای اجتماعی، جهت دهی افکار عمومی در مسیر مثبت و سازنده و موضع گیری مثبت در قبال مسائل جهان اسلام و امت اسلامی را مسئولیت خود میدانند. روزنامه جمهوری اسلامی در شرایط حساس و خطیر دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی، رسالت تبیین و ترویج تفکر انقلابی و اندیشه ماندگار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را به گونه شایسته انجام داد. در جنگ تحمیلی نیز نقش سازنده و موثر در بسیج افکار عمومی علیه متجاوزین و مستکبرین ایفاء نمود. در دهه سوم و چهارم انقلاب هم چنان خود را داعیهدار حراست از ارزشهای انقلاب و میراث ماندگار حضرت امام و دفاع از مستضعفان و محرومان میداند. با این همه [بازنشر گفتوگو با] سید هادی کساییزاده [در انصاف نیوز] و اختصاص تیتر اصلی صفحه اول روزنامه تاریخ 19 تیرماه برایم تعجب برانگیز و تاسفبار بود. از آنجایی که دست اندرکاران این روزنامه را متعهد به رسالت متعهدانه اطلاعرسانی و فعالیت رسانهای میدانم، لازم دیدم در مورد این گزارش نکات چندی را تقدیم کنم.
۱. انعکاس وضعیت مهاجرین به عنوان یک کار گزارشی و رسانهای کاملا لازم و منطقی است، اما برخورد سیاسی با پدیده مهاحرت که از مفاهیم دینی و از تجربیات ارزشمند تمدن اسلامی است، امر ناپسند و به دور از رسالت متعهدانه کار رسانهای است. استفاده سیاسی از مهاجرین افغانستانی برای نقد سیاستها و نهادهای دولت و نقد سیاستهای جناج مخالف دور از مروت و انصاف است. منازعه بر سر حقآبه هلمند میان ایران و افغانستان همانند دهها مساله بینالمللی دیگر است که ربطی به تودههای مردم نداشته و باید از مجاری دیپلماتیک رسیدگی شود. گره زدن اینگونه مسائل سیاسی و بینالمللی با پدیده انسانی مهاجرت مغایر با تعهد رسانهای است.
۲. نگاه امنیتی به پدیده مهاجرت و مهاجرین نگاه نادرست و تهدید زاست. مهاجرت ضمن تهدیدها فرصتهایی ارزشمندی را ایجاد میکند و با استفاده از این فرصتها علاوه بر کاهش و از ببن بردن تهدیدات، میتوان جهت رونق و شکوفایی اقتصادی در عرصههای مختلف استفاده کرد. هم چنین حضور میلیونهای مهاجر افغانستانی از اقشار مختلف، فرصت ارزشمندی است برای تصویر سازی مثبت از جمهوری اسلامی ایران که به یقین تاثیرات به مراتب بیشتر از فعالیتهای نهادهای رسمی دیپلماتیک در تحکیم مناسبات دوستانه دو ملت دارد. برجسته سازی شورش مهاجرین افغانستانی در ایران، که خود نوعی توهم و بزرگنمایی است، باعث تشدید نگاه امنیتی به پدیده مهاجرت و مهاجرین میگردد و خود باعث نگرانیهای امنیتی میگردد. کسی منکر نیست که در میان هر مردم افراد مجرم وجود دارد، اما حضور بیش از چهل سال مهاجرین افغانستان در ایران دلیل روشن بر بطلان تعمیم سازی رویکرد جرم انگارانه مهاجرین در جمهوری اسلامی ایران است.
۳. گزارشگر محترم، از جیب خالی مهاجرین شکوه میکند و از رفتن سرمایهداران افغانستانی به ترکیه و امارت گلایه. به راستی با چنین رویکرد امنیتی به مساله مهاجرت، چگونه میتوان توقع جلب سرمایه گزاران افغانستانی را داشت؟ منطقی این است که سوال بر عکس مطرح شود که چرا علیرغم اشتراکات دینی، فرهنگی، تاریخی و زبانی جذابیت و انگیزه لازم برای جذب این سرمایه گزاران در ایران ایجاد نشد؟ آیا اگر ماندن در ایران گزینهای در برابر رفتن به غرب باشد، مهاجرین مقیم ایران با تمام اشتراکات اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و زبانی کدام گزینه را انتخاب خواهند کرد؟ و چرا؟ این پرسشها برای دولت اسلامی و داعیهدار مسئولیت در برابر امت اسلامی و همسایگان مسلمان باید به گونه جدی مورد بررسی کارشناسانه و منصفانه قرار گیرد. همه بخوبی میدانیم که بخش عظیمی از این مهاجرین از بد حادثه به کشوری که داعیه دار امالقرای جهان اسلام است پناه آوردهاند. جیب خالی آنان بیانگر فقر و روزگار سخت مردم ماست، اما جیب پر انان نشانهای از همت باند، سخت کوشی و امانتداری ایشان است.
۴. متاسفانه نویسنده گزارش یا از رویههای بینالمللی ور مورد مهاجرت و مهاجرین بیاطلاع است و یا نعل وارونه میزند! از اینکه از نوع پوشش و مسکن مهاجرین افغانستان در کانادا سخن میگوید، احتمالا جهان دیده و اهل سیاحت و سفر هستند. بر عکس ادعای ایشان مهاجرین در اروپا، آمریکا و استرالیا، پس از طی مراحل قانونی از کلیه امتیازات شهروندی بجز حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برخورداراند. درحالی که هنوز در جمهوری اسلامی ایران این مهاجرین از حق افتتاح حساب بانکی، اخذ سیم کارت و سادهترین تسهیلات زندگی محروم هستند. بگذریم از اینکه ملت مسلمان افغانستان با توجه به مشترکات دینی و فرهنگی و وجود صدها درد مشترک تاریخی انتظار دارد تا جمهوری اسلامی ایران فراتر از رویههای معمول جهانی و براساس ارزشهای دینی مشترک مسائل مهاجرین همسایگان دردمند و مسلمان خود را مدیریت نماید.
۵. انعکاس منصفانه رخدادها و مسائل اجتماعی همواره دارای ابعاد مختلف مثبت و منفی است. برحسته سازی سویههای منفی مهاجرت بدون توجه به دستاوردهای آن غیرمنصفانه است. در کنار آنچه در گزارش تاکید شده ضروری بود که از نقش مثبت جوانان مهاجر و شهدای دفاع مقدس و مدافعان ارزشهای اسلامی، تمامیت ارضی و امنیت ملی این آب خاک که براساس معتقدات و باورهای دینی انجام یافت و هزاران قبر شهید آرامیده در خاک ایران سند زنده آن است نیز اشاره میشد. بگذریم از اینکه که این مردم زحمتکش و آواره برای پر کردن جیب خالیشان کارهای سخت و نفس گیری را همواره انجام میدهند و نقش موثری در اعمار شهرها، احداث متروی شهرها، حفر کانالهای تاریک و مرطوب و اعمار برجهای مجلل با حد اقل دستمزد و بدون حق بیمه حیات داشته و از جان و استخوان شان هزینه کردند.
۶. درک نادرست گزارشگر از فرهنگ افغانستان و مهاجرین باعث قضاوت سطحی و غیر واقع بینانه ایشان در مورد حل منازعات درون مهاجرین و طرح ادعای خلاف واقع در مورد داشتن زندانهای شخصی و دادگاههای خاص مهاجرین گردید. نه تنها در افغانستان که در ایران و اکثر جوامع رسوم اجتماعی ریشهدار در مورد حل منازعات وجود دارد و اتفاقا در اموزههای دینی رسوم اجتماعی حل منازعه با عنوان سازش و حکمیت مورد توجه قرار گرفته است. گزارشگر با عدم درک درست این روش حل منازعه، از وجود دادگاههای اختصاصی و مستقل مهاجرین یاد میکند که دوراز واقعیت و خلاف واقع است.
۷. سخن پایانی. ایران هراسی و افغانستان هراسی پروژهای دشمنان دو ملت است که از دیر باز برای ایجاد فصل اغاز گردیده و هر ازگاهی به بهانههای مختلف سرعت میگیرد. تشدید فضای بدبینی بین دوملت مسلمان در نهایت به زیان هر دو ملت است. هر چند مهاجرین و کارگران مظلوم و آواره قربانیان کوتاه مدت این فضا خواهد بود، اما در دراز مدت با ایجاد ذهنیت منفی و خاطره تلخ، پیامدهای زیانباری را متوجه طرفین خواهد ساخت. همه میدانیم که هیج ملتی بدون مجبوریت حاضر به ترک خانه و کاشانه خود نیست، همه میدانیم بیوطنی و مهاجرت درد استخوان سوز است، همه میدانیم که تاثیرات منفی فقر و بیکاری در هر کشوری در عصر جهانی شدن، در مزرهای جغرافیای ان کشور محدود نحواهد شد بنا بر این همه وظیفه داریم تا ضمن همدردی و همکاری، به تقویت روحیه همدلی میان دو ملت تلاش نماییم تا باشد که در روزهای سخت و نفس گیر یار و غمخوار همدیگر باشیم. ضمن سپاسگزاری از ملت آگاه و مهمان نواز ایران و تقدیر از مسئولین متعهد و دلسوز نظام جمهوری اسلامی، که همواره نسبت به افغانستان و مشکلات مهاجرین افغانستانی اهتمام داشتهاند، باید تاکید کرد که رسالت صاحبان قلم و اندیشه و مسئولیت کار ارزشمند رسانهای همانا ایجاد وصل میان دولت، تقویت همدلی و برادری میان امت اسلامی است. به قول خواجه شیراز:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
سید عبدالقیوم سجادی
توضیح انصاف نیوز: ۱. واکنشها به مصاحبهی انصاف نیوز در این باره نشان از اهمیت موضوع دارد. ۲. موضوع مهاجرین افغانستانی در دو سال اخیر شکلی جدید به خود گرفته اما به اندازهی کافی به آن توجه نشده است. پرداختن انصاف نیوز به موضوع با هدف توجه به آن انجام شده است. ۳. ما همچنان که طی سالهای اخیر از جوانب مختلفی به موضوع مهاجرین افغانستانی پرداختهایم، در این باره هم بلافاصله نظر متفاوتی را در نقد این مصاحبه منعکس کردیم [لینک] و همچنان پذیرای نقدهای دیگری به آن هستیم. ۴. در روزهای آینده پرداختن به موضوع مهاجرین را از جنبههای دیگری پیگیری خواهیم کرد.
انتهای پیام
مردم ایران سالها است با افغانها زندگی میکنند و با اخلاق و روحیات آنان آشنا هستند. افعانهراسی لازم نیست تبلیغ شود. رفتار خود افغانها ایجاد هراس میکند.
این نویسنده ی محترم و این سید بزرگوار ای کاش در نوشته و متن بلندبالا ومبسوط خودشان و پس از اینهمه ابرازنگرانی وشکایت وتوصیه های موکد به مسوولین و اصحاب رسانه در ایران؛یک اشاره ی ضمنی و کوچک هم به علت و ریشه و مسبب بیچارگی و آوارگی هم وطنانشان میکردند وبه جای متهم کردن دیگران ؛ریشه ی این بدبختیها وفلاکتها را در کشور خودشان جستجو میکردند وقلم و بیان مبارک خود را درخدمت رفع ریشه ای مشکلات هم وطنان ونقد هیات حاکمه ی خودشان قرار میدادند.
خیلی محترمانه …دیگه هر چه مهمان نوازی کردیم بسه! مهمون مگه چند سال میتونه خودش را به مهمونی دعوت کنه ۳۰ سال ۴۰ سال به خدا دیگه همه کارهای مملکتمون رو شما افغانستانی ها از دست جوانان ما گرفتین و فرصتی برای اشتغال برای جوانان ما نزاشتین با این زاد و ولدی که میکنین تا چند سال دیگه تعداد افغانی ها از ایرانی ها بیشتر میشه و باید اسم ایران را عوض کنیم بزاریم افغانستان ۲…. به خدا خیلی مهمونای پررویی هستین که حق مهمون نوازی را با تجاوز و دزدی و کشتن مردم ما خوب به جا میارین !!دیگه توی مملکتمون جنگی نیست چرا به مملکت خودتون برنمیگردین و اونجا سرمایه گذاری نمیکنین و اونجا را آباد نمیکنین!ما خودمون نیروی کار بیکار فراوون داریم …لطفا مسوولین هر چه زودتر فکری بردارن!!مهمونا را برای برگشتن به کشورشون بدرقه کنن…
جمعیت افغانها در مناطق جنوبی تهران و از جمله شهرستان ورامین ، پیشوا و… به شدت زیاد شده و مهم اینکه خیلی از ایشان اهل تسنن وارداتی اند نه اهل تسنن خود ایران که شهروند ایرانی اند . این اهل تسنن وارداتی با زاد و ولد بالایی که دارند در آینده توازن جمعیتی را به هم می زنند و این خیلی خطرناک است اگر مطلب منتشر شود و چشم بینا و گوش شنوایی باشد .
از مسئولان تقاضا عاجزانه این افغانی هارو برگردونه به کشورشون… یا حداقل دیگه نزارن بیان ایران… همه شغل ها رو قبضه کردن… تو پایین شهر منطقه ها رو نا امن کردن
آقای مهاجر نارحتی برگرد کشور خودت… از یارانه و مواهب ایران استفاده میکنی، زبونتم درازه
این حرفهایی که شما میزنید درسته، غرب مهاجر میپذیرد ولی در تعداد کم و با فیلتر کردن افراد نه بزهرن هر بی سرو پایی قاچاقی وارد کشورشون بشن،
خواسته و سخن منتقدین به وضعیت کنونی اتباع خارجی در ایران وسیاستهای مهاجرتی دولت ؛کاملا واضح و قابل فهم هست و هیچ نیازی به سفسطه بازی و صغری کبری چیدن و توسل به مفاهیم و شعارهای دینی و انقلابی و اینکه شخصی مانند این نویسنده محترم مدام وظایف دینی و انسانی ما را نسبت به امت اسلامی متذکر بشوند نیست.حرف حساب منتقدین دو جمله بیشتر نیست اول اینکه پذیرش مهاجر باید براساس قانون و پس از اثبات هویت فرد باشد.وکسی حق نداره مجهول الهویه و به مانند یک شبح در بین ملت ایران زندگی کنه و دیگر اینکه پذیرش تعداد مهاجر باید براساس ظرفیت و توان اقتصادی وزیرساختهای اقتصادی کشور باشه.درواقع هیچ توجیه عقلی و منطقی برای پذیرش حدود هشت الی ده میلیون (بیشتر از جمعیت خیلی از کشورهای دنیا)مهاجر عمدتا غیرقانونی وبعضا فاقد سرزمین(بسیاری توسط طالبان کوچ اجباری داده شده اند) توسط کشوری تحریم شده که زیرساختهای اقتصادیش حتی توان ارایه ی خدمات استاندارد به اتباع خودش را نداره ؛وجود ندارد و بالاخره روزی منجر به بحران می شه حرف ما به بیان ساده همان بیت معروف سعدیست:یا مکن با پیلبان دوستی/یا بنا کن خانه ای در خورد پیل(فیل)
ای کاش این دوست افغانستانی ما کلاه خود را قاضی می کرد که در شرایط بد اقتصادی وسیاسی واجتماعی و…ایران بعد از چهل سال پذیرایی از این همسایه ها چرا باید در زمان اعتراضات مردم ایران بوسیله مهاجرین افغنستانی وعراقی مورد ضرب وشتم قرار بگیرند آیا در قبال دریافت وجه ناچیری ارزش دارد که میزبان 40 ساله خود را کور نمایید صد البته مدارک این گفته ها در کلیپهای فضای مجازی موجود است پس اگر قرار بر قضاوت کردن وعادلانه رفتار کردن را انتظار دارید باید احترام خود را نگه دارید ودر مواقع سختی به میزبان خود لگد نزنید که گردش ایام همیشه بر روی یک پاشنه نخواهد چرخید حتی اگر کمی زمانبر باشد.
با سلام و احترام.موضوع مهاجران افغان پیچیدگی های قابل تامل ی داره.با توجه به شکل گیری داعش خراسان در افغانستان و وجود بیکاری در این کشور اخراج ناگهانی این مهاجران میتونه منجر به پیوستن اونها به این گروه بشه.طالبان هم داره با این کارت با ایران و پاکستان بازی میکنه .ایران داره عاقلانه میکنه.بدین شکل که ابتدا باید داعش افغانستان رو از بین ببره یا بشدت تضعیف کنه،در کنارش با ایجاد دیوار امنیتی و تقویت امنیت مرزهاش درمقابل بازگشت دوباره مهاجران غیرقانونی سد ایجاد کنه که داره همین کار رو هم میکنه.بعد از انجام این دو کار شروع به شناسایی مهاجران غیرقانونی و اخراج سازمان یافته ی این افراد به کشورشون بکنه به گونه ای که خود افغانستان هم دچار شوک اقتصادی و امنیتی نشه.در این راستا سرمایه گزاری بخش خصوصی ایران در افغانستان در زمینه نفت و گاز و صنعت سنگ میتونه بعنوان یک فرصت امنیتی و اقتصادی بهش نگاه بشه.