فلاحت پیشه: حفظ مردم در پرتگاه مشکلات، به یک سیاست تبدیل شده / عدم صافی انتخاباتی در ترکیه منجر به مشارکت گسترده مردم شد
در سال انتخابات، به یک باره دغدغه مسوولان این است که چگونه سال انتخابات را پشت سر بگذرانند و یک مشارکت حداقلی شکل گیرد. به بیان دیگر حتی به مشارکت حداقلی هم قانع می شوند و دولت و مجلس هم آزادنه هر طور که می خواهند عمل می کنند.
حشمتالله فلاحتپیشه سیاستمدار، تحلیلگر سیاسی، روزنامهنگار، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده دورههای هفتم، هشتم و دهم مجلس و از سال ۹۷ تا ۹۸ رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم معتقد است «متاسفانه نوع مواضع و رفتارهایی که وجود دارد، به گونه ای نیست که نوید بخش یک فضای بازتر انتخاباتی باشد، یقینا این موضوع مورد استقبال کسانی است که دنبال یک رای حداقلی هستند تا به مقام و منصب دست پیدا کنند.» این ها بخشی از دیدگاه های او در باره انتخابات پیش رو در گفت و گو با «خبرآنلاین» است. مشروح این گفت و گو در زیر از نظرتان می گذرد:
اخیرا در ترکیه کشور همسایه ما، انتخاباتی برگزار شد که 90درصد مردم در آن حضور داشتند، با توجه به اینکه گعده ها و بحث های انتخاباتی در ایران به ویژه با در پیش رو بودن انتخابات اسفند ماه سال جاری آغاز شده است، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
واقعیت ماجرا این است که انجام مقایسه بین انتخابات ایران و ترکیه تا حدودی دشوار است به این دلیل که در ترکیه، نظام حزبی حاکم است که این نظام حزبی، منجر به شفاف شدن نسبیِ فضای انتخابات و در عین حال گسترش مشارکت مردم می شود همچنین نکته مهمی که در انتخابات ترکیه نمود پیدا می کند این است که صافی های انتخاباتی در آن وجود ندارد از این منظر، نوع مشارکت در ایران با نوع مشارکت در ترکیه متفاوت است.
انتخابات ترکیه را چطور ارزیابی می کنید؟
درست است که آقای اردوغان با وجود شرایط دشوار پیروز شد اما زمانی که پیروز شد خودش را نماینده حدود ۸۰ درصد مردم معرفی کرد، بنابراین اولین کاندیدای میانجیگری بین جنگ روسیه و اوکراین که بزرگترین بحران امروز دنیا است خودش را مطرح می کند. متاسفانه مسوولان ما به این واقعیت توجه نمی کنند در واقع تضعیف فضای انتخاباتی به معنای جایگاه سیاسی یک کشور در دنیا است. متاسفانه نوع مواضع و رفتارهایی که وجود دارد به گونه ای نیست که نویدبخش یک فضای بازتر انتخاباتی باشد. یقینا این موضوع مورد استقبال کسانی است که به دنبال یک رأی حداقلی هستند تا به مقام و منصب دست پیدا کنند.
وضعیت حزبی و ارتباط آن با نظام انتخابات در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
در ایران،نخست اینکه، نظام حزبی وجود ندارد عملا حزب و دموکراسی در ایران به تعبیری همزاد نبودند بنابراین انتخابات در ایران قابل پیش بینی نیست بدین گونه که گاهی اوقات فضای انتخابات فضای پرشوری است و گاهی اوقات نیز کاملا فضای سردی بر انتخابات حاکم است.
به هر حال انتخابات در ایران، هر چهار سال یک بار اتفاق می افتد این در حالی است که در یک نظام حزبی، احزاب تعیین کننده هستند. به بیان دیگر زمانی که حزب پیروز به عنوان حزب حاکم مطرح است حزب رقیب به عنوان دولت در سایه یا به عنوان اقلیت در مجلس حضور دارند بنابراین رفتارهای مدیریت سیاسی حزب حاکم را مورد رصد و ارزیابی قرار میدهند.
تا چه اندازه صافی های انتخاباتی شهروندان را از هدف انتخاب دور می کند؟
صافی های انتخاباتی در ایران،وجود دارد که در برخی موارد صحیح هستند. برای مثال در بخشی که مربوط به استعلام های چهارگانه است قابل توجیه است به هر حال اینکه در استعلام ها، افراد نباید مرتکب جرائمی شده باشند، چرا که فرد با قدرت گرفتن در مجلس یا دولت، ممکن است فساد بیشتری ایجاد کند. بنابراین استعلام های چهارگانه تا جایی که به درستی انجام شود قابل توجیه است اما زمانی که به سمت مهندسی انتخابات حرکت کند قابل توجیه نیست. متاسفانه برخی جریانات در ایران همواره تلاش کردند از صافی های موجود در راستای مهندسی انتخابات بهره ببرند، بنابراین هیچ گاه پاسخگوی قهر سیاسی یا انتقادات موجود نبودند.
اما این صافی ها در انتخابات 1400 به صورت شگفت انگیزی عمل کردند. آیا تاکنون افکار عمومی از عملکرد مذکور قانع شده اند؟
ببینید ردصلاحیت گسترده ای که در انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت متوجه افرادی شد که جزو چند مقام اصلی مدیریت سیاسی کشور بودند و… همه اینها نشان دهنده این موضوع است که متاسفانه شورای نگهبان نتوانست پاسخی منطقی و قانع کننده ای به شائبه مهندسی انتخابات ارائه دهد کما اینکه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، نوع ردصلاحیت هایی که رخ داد به هیچ وجه برای مردم قانع کننده نبود.
یعنی می گویید چرایی عدم مشارکت گسترده در انتخابات را باید در نوع نگاه شورای نگهبان به مشارکت مردم یافت؟
وقتی دیدگاه مهندسی انتخابات غالب شود چندان مهم نیست که مشارکت سیاسی تا چه اندازه باشد؛ به عبارت دیگر وقتی یک سری افراد صاحب رأی شوند همه ابزارهای قدرت را در اختیار گرفته و البته ابزارهای رسانه ایِ موجود را هم در اختیار دارند و در نتیجه سوار موج مشکلات ملت می شوند به بیان دیگر به یکباره شاهدیم بخش عمده ای از مردم، چشم امیدشان به رسانه ها به ویژه رسانه ملی است برای اینکه مجلس یا دولت جدید، چه اقداماتی را برای رفع مشکلات آنها انجام می دهد. متاسفانه در ایران حفظ مردم در پرتگاه مشکلات به یک سیاست تبدیل شده است به بیان دیگر عده ای بر این باورند که مردم همواره باید در شرایط اضطرار باشند و چشم امیدشان به سیاستمداران باشد این در حالی است که در دنیای امروز، حتی کشورهایی مانند بنگلادش هم از مرحله اضطرار خارج شده و وارد مرحله توسعه شده اند.
یکی از مشکلاتی که در ایران باعث شده از حوزه سیاسی سواستفاده شود این است که بسیاری از مردم و حتی نخبگان فکری و اجتماعی جامعه، در قید و بند مسائل و مشکلات روزمره و معیشت خود قرار گرفته اند. بنابراین نه روشنفکران جامعه به وظیفه روشنفکری اش می اندیشد و نه کارشناسان اظهارات کارشناسی شان را مطرح می کنند و نه کسانی که نگاه انتقادی و یا مشورتی دارند به مشورت و نقد می پردازند؛ چون با یک سری برخوردهای بی رحمانه ای رو برو می شوند که برای مدیریت حوزه معیشتی خود نیز با دشواری مواجه اند.
بنابراین عده ای که نگاه توسعه ای ندارند همواره از اینکه مردم در پرتگاه اضطرار زندگی شان قرار دارند خشنودند. در چنین شرایطی، انتظار حضور گسترده مردم در انتخابات، انتظار بعید و دور از ذهنی است. در حال حاضر شاهد یک رقابت درون گروهی در برخی جریانات حاکم بر مجلس و دولت کنونی هستیم در واقع مفروض آنها نیز این است که رقابت های آینده نیز بین این گروه ها خواهد بود.
آقای فلاحت پیشه! با توجه به در پیش رو بودن انتخابات مجلس در اسفندماه سال جاری، فضای کلی کشور را چطور می بینید؟
در مجموع می توان گفت در ماه های منتهی به برگزاری انتخابات، عرصه رقابت های انتخاباتی، محل حضور مردم و نخبگانی بود که حرفی برای گفتن داشتند اما در حال حاضر وقتی فضا را رصد میکنیم می بینیم که یک سری افرادی داعیه ورود به مجلس را دارند که متاسفانه به هیچ وجه در جایگاه مجلس نیستند. بنابراین نوع نگاهی که درباره انتخابات وجود دارد یعنی نگاه هر چهار سال یک بار، به آفت نظام انتخاباتی در ایران تبدیل شده است.
در واقع در سال انتخابات، به یک باره دغدغه مسوولان این است که چگونه سال انتخابات را پشت سر بگذرانند و یک مشارکت حداقلی شکل گیرد. به بیان دیگر حتی به مشارکت حداقلی هم قانع می شوند و دولت و مجلس هم آزادنه هر طور که می خواهند عمل می کنند. امیدوارم فضای انتخابات بازتر شده و مردم نیز در انتخابات حضور داشته باشند چرا که هر کسی که ریاست مجلس و دولت را برعهده دارد صاحب اداره اموری است که به طور مستقیم با زندگی مردم سر و کار دارد. طی دو سال اخیر، فشارهای مالیاتی به یک باره زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داد. در حال حاضر سوال اصلی مردم این است که چرا واقعیات زندگی روزمره اقتصادی با آمارهای اقتصادی دولت همخوانی ندارد. دولت آمارهایی از وضعیت تورم ارائه می دهند اما نتوانسته مانع گرانی شود. در واقع اینها حاصل تصمیماتی است که در دولت و مجلس شما می گیرند چه مجلس و دولت حاصل رأی ۱۸ درصد مردم و چه ۸۰ درصد از آراء باشند.
انتهای پیام