«مردم میگفتند دختر بیحیا و ناپاکی است!»
واکاوی علل ختنهی زنان در گفتوگو با کامیل احمدی، نویسندهی کتاب «به نام سنت»
پروین محمدی – انصاف نیوز: «بیبی تیغ دستش بود. یک تیغ خونی. روژان جیغ میکشید. خالهها دستوپاهایش را بسته بودند و روژان با ناله تقلا میکرد. آویزان در طویله شدم. به خونهای روی زمین، به بیبی، به گریههای ملتمسانهی روژان! با ترس خیره شده بودم. به دایه التماس میکردم. خواستم فرار کنم. زنهای دیگر روستا از پا گرفتنم و کشیدنم روی کاههای طویله. ناخنهایم را میکشیدم روی کاهها. ناخنهایم پرشده بود از کاههای خونی. بیبی از روی پاهای روژان بلند شد. از تیغ، خون روژان میچکید روی زمین. دایه دست گذاشت روی دهانم که صدایم بالا نرود. بیبی که شلوارم را درآورد و روی پاهایم نشست، درد یادم ماند؛ دردی که تمامی نداشت. صدای گریهی بقیهی دختربچههای روستا که میآوردنشان از بیرون طویله میآمد.»
این بخشی از خاطرات یکی از زنان ختنه شده در کودکی است. زن ۳۳ ساله دیگری از روستای حجیج استان کرمانشاه که در تحقیق کامیل احمدی شرکت کرده است، میگوید: «همســایهی من دختری است که مادرش، آلت او را ۳ بار بریده است (چون بهدرستی ختنه نشـــده بوده). این دختر میگوید: هیچ حس عشـــق یا تمایل جنســـی ندارد؛ از او پرسیدم مشـکلی ندارد؟ گفت: حتی اگر تا صبح هم لمس شوم، هرگز چیزی احساس نمیکنم.»
ختنه و یا ناقصسازی زنان در چهار استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و هرمزگان انجام میشود. ناقص سازی اندام جنسی زنان در سطح جهانی مصداقی از نقض حقوق زنان است و انجام آن، عمق نابرابری بین دو جنس زن و مرد را در آن جامعه نشان میدهد. کامیل احمدی، نویسندهی کتاب «به نام سنت» در گفتوگو با انصاف نیوز از ناقصسازی زنان میگوید.
-فلسفهی ناقصسازی زنان چیست و از چه زمانی وارد ایران شد؟
«فلسفهی ختنهی زنان یک توجیه دینی دارد. در بیشتر مناطقی که در دنیا(میان مسلمانان) این عمل انجام میشود، به خاطر حلال شدن دستپخت زن است و در مقابل انجام نشدن آن، دستپخت زن را حرام میکند. طهارت و پاکیزگی دلیل دیگری است که به آن ارجاع میدهند. در برخی مناطق، دلیلی که بیان میشود این است که به باور آنها در بدن زن، خون کثیفی وجود دارد که با ختنه از بدن خارج میشود. در کل میتوان گفت مسایل مختلفی برای ختنهی زنان در بین عام مردم جای گرفته است. از عمده دلایل آن پاکیزگی، سنت دیدنی و اسلامی است که باید بر روی دختران انجام بشود. تاریخ خیلی دقیقی در دست نیست که این سنت چه زمانی وارد ایران شده است.
ختنهی زنان ایران ریشه در مذهب اسلامی دارد
پراکندگی ختنهی زنان در ایران را به مذهب میتوان مربوط کرد و برخی، آن را با دین عجین و توجیه میکنند. در اسلام، فرقهای است به نام شافعی و تمام کسانی که ختنهی زنان را در ایران انجام میدهند، شافعی هستند. تنها ادلهی موجود که میشود به آن استناد کرد، سفرنامههای دریانوردان و تاجران مسیحی است که در جنوب ایران از یکسری جشنهای محلی یاد کردند. این سفرنامهها به قرن 18 و اوایل قرن 19 برمیگردد. در این سفرنامهها، آمده است که زنان را در این مناطق ختنه میکردند و در کنار آتش میرقصیدند. جنوب ایران هم در تمامی عصرها دستخوش تغییر و عبور و مرور کشورهای دیگر بوده است و به این خاطر فرهنگ یکدستی در جنوب ایران نیست.
آمارها نشان میدهد که میزان ختنهی زنان در هرمزگان و برخی مراکز پراکنده در کردستان ایران بیشتر از سایر استانهاست. در هرمزگان هم جزیرهی قشم بیشترین میزان ختنهی زنان را حتی در خاورمیانه دارد و در حال کاهش است.
چرخهی معیوب ختنه، ریشه در مادران دارد
– ناقص سازی زنان چه تأثیراتی بر روی آنان دارد؟
بیشتر زنانی که این عمل بر روی آنها انجام شده است، از یک رابطهی دردناک شوک مانند تعریف میکردند. در کل خاطرات، چنین است که پیرزنی میآمد و با شیرینی و شکلات آنها را فریب میداد. ختنانها در پستوی خانهها و گاهی آغل و طویله، همهی دختران نوجوان روستا را جیغ و دادکشان میبردند؛ دست و پایشان را میگرفتند و با تیغ ریشتراشی مردانه، همه را برش میدادند. این زنان امروز ناراحتیهای دستگاه تناسلی دارند و عفونتها ممکن است پیش بیاید. با این وجود هنوز عدهای معتقد بودند که این عمل باید انجام شود؛ البته افرادی هم بودند که با آموزش این که ناقصسازی زنان چه مضراتی برای دختران آنها دارد، دیگر دست به این عمل نزدند و به عبارتی هم آموزشپذیر هستند؛ سایرین هم شاید آموزش ندیده بودند که اگر آموزشی به آنها داده میشد، چه بسا دیگر این سنت انجام نمیشد.
بسیاری از کارشناسان مطالعات زنان، انگیزههای نهفتهی ریشه این عمل را در باورهای مردسالارانهی متداول در این مناطق میدانند که قصد کنترل کردن رفتار جنسی زنان را دارند. عمل ختنهی زنان در همه جای دنیا عملی است از « زن بر زن». باید این چرخهی معیوب ختنه را در زنانی جستوجو کرد که خودشان ختنه شدند و دوباره دخترانشان را ختنه میکنند. دلایل این مادران، فشار فرهنگی و تفکری است که وجود دارد و این چرخهی معیوب همچنان ادامه خواهد داشت.
تاثیر ختنهی زنان بیشتر بر روی کاهش میل جنسی است؛ به این صورت که با بریدن کیلتوریسم یا در زبان عامیانه چوچوله، تمام سنسورهای آلت تناسلی زنان از بین برود. البته بستگی به برش و به عمق برش ختنه دارد. هر چه بیشتر و عمیقتر برش داده شود، انفعال، کشش و حساسیت آلت تناسلی کم شده و یا از بین میرود و در نتیجه آن مرحلهی آمادهسازی و یا آماده بودن شخص برای وارد شدن به یک رابطهی جنسی سالم را از فرد میگیرد و در نهایت تحریکات لازم جنسی و روانی به وجود نمیآید و رابطهی جنسی برای زنان ختنه شده خیلی کسلکننده، عذابآور و حتی دردناک خواهد بود.
ختنهی زنان در سنین بالا
بخش دیگر مربوط به زمانی میشود که این عمل در حال انجام است. ختنهی زنان بویژه در مناطق غربی کردستان بیشتر در سنین بالا انجام میشود. اکثریت کودکان فرآیند ختنه و شوک روانی که به آنها وارد شده است را به خاطر دارند. کودکان را بدون هیچ پیشزمینهی فکری و روانی میگیرند و با زور و فلهای از سوی بیبیها و دایهها (مادران) که افراد سن بالایی هستند و هیچ آموزشی ندیدهاند، ختنه میشوند. در ختنه کردن زنان از تیغ ریشتراشی مردانه و بدون وسایل بیحسکننده و یا بیهوشی استفاده میشود. زنی ۲۷ ساله از روستای اورامان تخت در استان کردستان به گروه تحقیق میگفت: «اینجا زنی بود که در سـن ٢٠ ســالگی ازدواج کرد و وقتی فهمیدن که ختنه نشده، گرفتنش و به زور ختنهاش کــــردند؛ خیلــــی اذیتش کردند. مردم میگفتند دختر بیحیا و ناپاکی است، چون ختنه نشده بود. یک هفته توی رختخواب موند تا حالش بهتر شد.»
امروزه کاهش سالیانهی ختنه در برخی مناطق در حال اتفاق است که دلایل آن تغییر نگرش نسل جوان به سنتهاست. بیبیها فوت میکنند و کسی جایگزین نمیشود به علاوه این که فعالیتهای روشنگری در حال انجام است. در زمان تحقیق اولیه در قشم، درصد ختنهی زنان در میان گروههایی که من دربارهشان تحقیق کردم، ۶۲ درصد بود. پس از گذشت شش سال، آمارگیری جدید در این منطقه نشان داد که درصد ختنهی زنان به ۳۹ درصد رسیده است.»
حکومت بیم تحریک مرزنشینان را دارد
-دلایل سکوت در برابر ناقصسازی چیست؟
کامیل احمدی، سرپرست پژوهش یادشده، در ادامه میگوید: «تا پیش از این، در ایران برای کشف، آموزش و مطالعه دربارهی پدیدهی ناقصسازی جنسی زنان هیچ فعالیتی یا تحقیق مبسوطی از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی انجام نشده است.»
احمدی، نپرداختن به این موضوع را در درجهی اول بدلیل ناشناخته بودن این پدیده میداند و سپس کم بودن پراکندگی ختنهی زنان نسبت به جمعیت ایران است که سبب کمتوجهی به آن شده است. دلیل دیگر نپرداختن به موضوع ختنه زنان از دید این پژوهشگر، «تابو بودن» موضوعاتی است که با مسایل جنسی زنان مرتبط است.
کامیل احمدی میگوید: «از آنجاییکه این پدیده در میان اهالی سنی مذهب فرقهی شافعی در چهار استان بصورت پراکنده دیده میشود، میتوان حدس زد که حکومت تمایلی ندارد در سنتهایی دخالت کند که ریشهی مذهبی بین اقلیتها دارند. از طرفی میتوان گفت دولت بیم دارد که هرگونه دخالت حکومتی در این سنتها موجب تحریک اهالی مناطق مرزی شود.»
پرسش مهم این است که آیا بیتوجهی به مقولهی آموزش و رها کردن این مناطق با سنتهای غیرضروری بیشتر به شکافی که بین مناطق مرزی و مناطق مرکزی ایران وجود دارد، دامن نمیزند؟ آیا همهی شهروندان یک کشور نباید بصورت یکسان از فرآیند توسعهی اقتصادی و فرهنگی بهرهمند شوند؟
ختنهی زنان عامل رشد طلاق
«در مجموع این امر شک روانی دردناکی را تا آخر عمر برای زنان خواهد داشت. علاوه بر این به رشد طلاق در این مناطق منجر میشود، چراکه بعد از مدتی در این زنان سردمزاجی رخ میدهد. این سردمزاجی به این دلیل که در یک رابطهی جنسی نمیتوانند ارضا شوند، موجب ابتلا به استرس، افسردگی و فشار عصبی میشود و در گذر زمان چه زنان چه مردان نمیتوانند تحمل کنند. علاوه بر این میتواند به چندهمسری بینجامد و مردان به این علت که همسرانشان سردمزاج هستند، بدنبال شریک جنسی دیگری در قومها و شهرهای دیگر هستند.
رهبران دینی برای کنترل میل جنسی، دختربچهها را ختنه میکنند
رهبران دینی_ محلی و زنانی که سن بالایی دارند، معتقدند که ختنهی زنان منجر به آرام گرفتن دختران میشود؛ به این معنا که نوجوانان دختر در سن سرکشی جنسی هستند. آنها معتقدند عمل ختنه در این سن، آنها را آرام میکند. به عقیدهی آنها، این ناقصسازی موجب میشود دختران قبل از ازدواج وارد رابطهی جنسی نشوند تا منجر به آبروریزی خانوادهها شود و در حقیقت این افراد میدانند که ختنهی زنان موجب کاهش میل جنسی زن میشود. اگرچه ممکن است خیلی از عوام ندانند، اما خیلی از خواص آگاه به اثر ختنه بر روی زنان هستند و حتی مثال میزنند که ما به خاطر ختنهی زنانمان، جامعهای آرامتر داریم و زنانمان خیلی محجبهتر و باحیاتر هستند. در حقیقت این سندیت دارد که خیلی از خواص در این مناطق آگاه به این هستند که عمل ختنه در زنان، کاهش میل جنسی در آنها را بدنبال دارد.
-مقابله جهانی چه ابعادی را دربرداشتهاست؟
اوایل قرن 19 در آفریقا، مبلغان مذهبی و جهانگردانی که آنجا زندگی میکردند، به این پدیده پی بردند. این مسأله شناخته شد و سازمانهای بینالمللی شروع به کار کردند، چراکه رشد و تعداد ختنهها در قبایل آفریقا هم خیلی بیشتر است و هم نوع برشها و عمق برشها خیلی بیشتر از حدی است که در ایران انجام میشود.
خوشبختانه ما در ایران ختنهی نوع یک را داریم که خفیف است. در آفریقا وضعیت حادی ناقصسازی داشت تا جایی که منجر به دوخت واژن زنان میشد. بالا بودن گسترهی ختنه و بالا بودن میزان برش در آفریقا موجب شد موضوع وارد سازمانهای بینالمللی شود و در دستور کار آنها قرار بگیرد و همچنان ادامه دارد؛ چراکه در بیشتر مناطق هنوز از این عمل دفاع میشود.»
کامیل احمدی ادامه میدهد: من مدتی که در آفریقا کار میکردم، برخی از آموزشهای لازم را دیدم. خودم متولد منطقهای از کردستان هستم که این عمل در آنجا هم انجام میشد؛ بنابراین با استفاده از آن آموزشها توانستم در 4 استان ایران و با کمک تیمی تحقیقی که اغلب دانشجویان خانم و اهالی همان جا بودنند، شروع به کشف مناطق، آمارگیری و در برخی از روستاها شروع به دادن آموزشهای لازم به مردم بومی کردیم. بعد از مدتی که به همین مناطق برگشتم تا تاثیر آموزشها را بسنجم و به روز کردن آمارها را انجام بدهم، دریافتم که در مجموع درصد ختنه زنان رو به کاهش است بویژه در روستاهای که آموزش دیده بودند و این مهم نشانگر این است که مردم اطلاع چندانی از مضرات این عمل بر کودکانشان نداشته و در عین حال نشان میدهد که آنها بشدت آموزشپذیرند.
به امید این که مسوولان با شروع آموزش همگانی و علمی در میان اهالی و با استفاده از کارشناسان مردمی، آموزش کودکان، منع کردن فعالیت بیبیها و گرفتن حمایت از رهبران دینی و محلی و جرم انگاری این عمل به ریشه کردن این سنت آسیبزا کمر همت ببندند.
انتهای پیام