خرید تور تابستان

گفتار یا کردار؟

محمدرضا نیکوکلام در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
دقت کردید در رادیو و تلویزیون هر جا صحبت از مردم می شود کلماتی نظیر آگاه، خوب، بزرگ، فهیم و غیره با آن ترکیب می شود، مانند مردم با فرهنگ! 
حال ببینیم تا چه حد این جملات در شهر محل زندگی ما صحت دارد و همه ی ما در کسوت معلم، کارمند، کاسب، مدیر، همسایه، دوست و فامیل مصداق مردمی فهیم و دانا هستیم.
خوب از رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی شروع کنیم. ولی نه، بهتر است از پاکیزگی و حفظ بهداشت شهری صحبت کنیم و نگاهی به آشغال های جوی آب یا معابر عمومی بیاندازیم.
شاید بهتر باشد روز تعطیل سری به پارک های خانوادگی بزنیم تا مشاهده کنیم چند درصد مردم به کاری جز قلیان کشیدن مشغول هستند و نیز سیل عظیم زباله های به جا مانده را نظاره گر باشیم.
فقط کافیست یک خانم یا آقای مطلقه در فامیل باشد تا انواع و اقسام حرف و حدیث ها سرازیر شود.
تا دیروز پشت جلد برخی کتب، خرافات را می نوشتند و امروز فکر نکرده هر پیامکی را ارسال می کنند.
راستی برای تکمیل لغت نامه ی ناسزا می توانید سری به استادیوم های ورزشی بزنید.
دقت کردید وقتی قیمت سکه و ارز نوسان پیدا می کند همه دنبال خرید و فروش برای سود آن هستیم؟ یا سونامی شرکت های هرمی و گلدکویست را که فراموش نکرده ایم؟
چرا صدا سیما که یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین متولیان فرهنگی است، در خواب غفلت یا زمستانی به سر می برد و اگر هم حرکتی می کند به مثابه نوشدارو بعد از مرگ سهراب است؟
معضل رشوه و پارتی بازی هم که دنیای خودش را دارد. مگر می شود من در اداره ای مشغول به کار باشم و آشنایان و بستگان خود را فراموش کنم؟ یا برای حفظ بقای خود در کسب و کار مورد نظر تا چه اندازه بر توانایی هایمان تکیه می کنیم و از چاپلوسی، رشوه، ذبح حقیقت با تیغ مصلحت و غیره اجتناب می ورزیم؟
همه ی ما کلی ایده برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی و دیگر معضلات کشوری داریم ولی آیا برای اصلاح خود نیز ایده ای داریم؟
به نظر شما دانشجویی که به ناحق نمره ی قبولی نمی گیرد، بهتر است هزینه ای به یک استاد نما داده و خود را از چندین ماه آمد و شد به کلاس برهاند یا اینکه متوسل به روش های قانونی و بروکراسی های اداری آن می شود؟
یک شرکت پیمانکاری با کلی هزینه ی جاری، منتظر رقابتی سالم برای پیروز شدن در مناقصه باشد یا از ابتدای امر جا پای خود را محکم می کند؟
خوب انگار خیلی از مساله داریم پرت می شویم، بهتر است برگردیم سر جای اول و ببینیم وقتی خانم جوانی می خواهد از خیابان عبور کند، پل هوایی خلوت امن تر است یا خط کشی عابر پیاده؟
حالا اگر این خانم بخواهد ساعت 10 الی 12 شب منتظر تاکسی بماند چطور؟ البته چه معنی دارد که خانمی شب بیرون از منزل باشد؟!
باز داریم از اصل ماجرا دور می شویم. راستی در مورد فرهنگ آپارتمان نشینی و همسایه داری چه می دانیم؟ یا در مورد پرهیز از دروغ و حفظ حریم شخصی دیگران و …؟ 
به نظر کلام جناب فردوسی لازم الاجراست که می فرمایند: 
بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست
گفتنی زیاد است ولی فراموش نکنیم همین مردم با محبت هستند که اگر نان یا شیرینی دستشان باشد تعارف می کنند. شب جمعه خیرات و نذری می دهند. به دیدار خویشاوندان می روند و هنوز نگهداری از سالمندان را وظیفه ی خود می دانند و نیز خیلی خوبی های دیگر.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا