اقلیم بیپناه ایران و نگرانی عمیق تشکلهای محیط زیستی
«حمیدرضا جلاییپور»، در یادداشتی تلگرامی با عنوان دربارهی نگرانیهای پیش آمده برای فعالان محیط زیست با توجه به مرگ «کاووس سید امامی» و مسایل پیش آمده برای برخی فعالان زیست محیطی نوشت:
اصلاحطلبم و آمدورفتم بیشتر با تشکلهای سیاسی اصلاحطلبان است ولی از زمانی که خبر مرگ بهتآور مرحوم «سید امامی» اعلام شد، با فعالان نهادهای مدنی محیط زیستی – شاید بزرگترین گروه فعالان مدنی در ایران – در فضای آنلاین و آفلاین بیشتر آشنا شدم. به نظرم شایسته است که حاکمیت و دولت روحانی به نگرانی عمیقی که در میان فعالان محیط زیستی (که از مهمترین سرمایههای مدنی ایرانند) پس از مرگ مرحوم سیدامامی بوجود آمده است و به تعبیر یکی از این فعالان میتواند به کاهش «حفاظتکنندگان از محیط زیست» بیانجامد، توجه کند.
این نگرانی چیست؟ اجمالا لایهی زیرین حاکمیت اعلام کرده که سیدامامی جاسوس بوده و خودکشی کرده است، ولی حامیان محیط زیست به این داوری حاکمیت اعتماد ندارند. آنها میگویند این فضای سنگین امنیتی که علیه دستگیرشدگان به راه افتاده است در اصل علیه حامیان محیط زیست و اقلیم ایران است.
انجمنها و تشکلها و فعالان محیط زیستی نگران تعرض به محیط زیست ایران بودند و آسیبهای به محیط زیست را به طور منظم رصد و به مقامات گزارش و دربارهی آنها در عرصهی عمومی اطلاع رسانی میکردند. فعالان محیط زیست معقدند که وحشتی که اکنون با این مرگ بهتآور و بازداشتهای جمعی از خوشنامترین فعالان محیط زیست منتشر شده است با این هدف ساخته شده است که چشم ناظران بر محیط زیست را «کور»، انجمنهای محیط زیستی را منفعل و تعداد و انگیزهی فعالان محیط زیست را کمتر کند و فضا را برای سوداگری آنها که پروای صیانت از محیط زیست ندارند فراهمتر کند- به بیان دیگر آنها از منظر اقتصاد سیاسی و حوزه منافع حلقه های خودی هم به موضوع این دستگیری ها نگاه می کنند.
از آنها می پرسیدم چرا اینطور فکر میکنید؟ جواب میدهند که اگر به محتوای تبلیغات صداوسیما و تریبونهای همسو توجه کنید میبینید که در آنها مطلقا حساسیتی به حفاظت از محیط زیست و اقلیم ایران و اهمیت تقویت نهادهای مدنی که چشم ناظر بر محیط زیستاند دیده نمیشود. خط تبلیغاتی دولت موازی این است که کسانی که دنبال حفظ محیط زیست و صیانت از حیات وحشاند در معرض اتهام جاسوسیاند و میتوانند سرنوشت مشابه این ۷ نفر داشته باشند. این مدافعان محیط زیست میپرسند چرا حاکمیت در تبلیغاتش نمیگوید که با کسانی که در نگهداری دکتر سیدامامی در زندان قصور داشتهاند برخورد قانونی میکنیم؟ چرا به فعالان خدوم محیط زیست اطمینان خاطر نمیدهند که زمینه بر فعالیتهای قانونی آنها آماده و امن است؟ چرا به جای وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه پاسداران عامل این بازداشتها و برخوردها بوده است؟ چرا خبر خودکشی با تاخیر اعلام شد؟ چرا هنوز خبری از برخورد قاصران صیانت از جان مرحوم سیدامامی نیست؟ چرا صدا و سیما فقط روی جاسوسی و خودکشی سیدامامی تاکید میکند و به اکثر سوالات ناظران پاسخ شفاف نمیدهد؟
آنها میگویند منابع رانت در ایران فقط «نفت» نیست، بلکه «اقلیم» ایران نیز یکی از منابع رانت است و تعرض به منابع طبیعی بدون حضور و نظارت انجمنهای محیط زیستی آرزوی نیروهای رانتخوار است و با چنین اتفاقات ناگواری هم زمینه برای رانتخواری از اقلیم فراهمتر میشود و هم دیگر کسی جرات نمیکند پا به وادی حفاظت موثر از محیط زیست ایران بگذارد.
این انجمنها به شدت نگران آیندهی انجمنها و فعالان محیط زیست و سلامت و شرایط نگهداری فعالان محیط زیستی بازداشتشده هستند. آنها بیم دارند که «نامسوولان» برای اثبات فرضیه جاسوس بودن دستگیرشدگان آنها را تحت فشار بگذارند و اعترافات تلویزیونی بگیرند و شگردهای نخنمای توابسازی را بار دیگر بیازمایند. اکثر آنها هم نگران سلامت دوستداران محیط زیستاند و هم نگران کور کردن «نظارت» انجمنهای مدنی بر محیط زیست و اقلیم ایراناند.
یک حاکمیت عاقل در میان انجمنهای ناظر بر اقلیم ایران و تعداد زیادی از شهروندان فعال شریف این عرصه نگرانی و نفرت نمیپراکند، بلکه با عملکرد مسوولانه، شفاف و صادقانهی خود به جامعه مدنی نشان میدهد که حکومت خواستار و نیازمند نظارت این انجمنها بر اقلیم ایران است.
انتهای پیام
چراغ سبز به سد سازان و زمین خواران و غارتگران جنگل و حیات وحش
آسوده باشید. صدا و سیما بیدار است
از یک رسانه ی انحصارگر که چشم و گوش های بیدار را مزاحم خود می داند، انتظار دیگری دارید؟! ذات انحصارگری این گونه است!!