داوری اردکانی: «علوم انسانی اسلامی» به نتیجه نمیرسد
«رضا داوری اردکانی» رییس فرهنگستان علوم، در یادداشتی به دبیرخانهی هماندیشی اسلامی، دربارهی عدم حضورش در «نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی»، تاکید کرد که «این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمیرسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد».
به گزارش انصاف نیوز، متن این یادداشت دکتر داوری اردکانی در پی میآید:
«باسمه تعالی؛ دبیرخانهی محترم هم اندیشی اسلامی، با سلام و درود، از دعوتی که فرمودهاید، تشکر میکنم. متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی ندارم. کسی را هم نمیتوانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمیرسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد. وقتی مطلب سیاسی با مسالهی علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمیرسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمیتوان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمیتواند صفت ذاتی علم باشد. البته وجود علوم دینی محرز است و این علوم در همه جا و بخصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان مسائل دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفهی اسلامی در زمرهی علوم اسلامیند. علمهای دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل می پردازند و ملاک درستی و نادرستیشان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمی توان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدولوژی علم جدید اعتبار و وجهی ندارد. البته دین و دینداران می توانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمی شود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علم تازه باشد. ما هنوز به این مرحله نرسیده ایم. توجه داشته باشید که علم اجتماعی علم نظم جامعهی مدرن است. در سیصد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و … به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بی اطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمیتوان دربارهی آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. علم اجتماعی جدید با نظم تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن میکوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم. در این مورد هم توجه داشته باشیم که علم و جامعه با هم قوام مییابند. جامعهی کنونی ما جامعهی توسعه نیافته است. این جامعه همهی نیازهای جامعهی مدرن را دارد، بی آنکه از تواناییهای آن برخوردار باشد. اگر میتوانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساختهی جهان توسعه یافتهی آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد. توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی ساختنی نیست، یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمیتوانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر میتوانیم به جای بحث دربارهی علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعهی اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم. رضا داوری اردکانی».
انتهای پیام
مشابه این را از یک استاد تاریخ اسلام اتفاقا خشک و بی انعطاف! درباره اقتصاد اسلامی پرسیدم و با شور دانشجویی آماده جدل و قیل و قال بودم …که به سادگی گفت چنین علمی نداریم ،بعضی مواعظ اخلاقی و مسائل شرعی را میگن علم و در حق هر دو ظلم میکنند…بور شدم!!
سلام-علم انسانی اسلامی به هرحال اینگو.نه ایجاد نمی شود که کسی قلم به دست بگیرد وبنویسد فلان نویسنده غربی یا غربزده اینگونه می گوید و ما آنرا رد کند ویکسری شعار بدهد من گاها که برخی مقالات را می خوانم اغلب اینگونه بوده با ید در موضوعات مختلف طرح بدهد نظر بدهد تحقیق کنند اسلام دین عقل است حضرت علی(ع) تعبیری دارند به تعبیر من -.همه مردمان فارغ از تفاوتهای فکری و دینی در انسان بودن مشابه هم هستند
اری جناب استاد نه قیدی ونه صفتی میراث بشریت را تغییر نمی دهد نهایت این سعی بیهوده التقاطی مبهم ومغشوش نثار مدعیانش میکند…………ایا مشاییون از افلاطون تا شیخ الرییس چنین ادعایی داشته اند؟؟؟؟…………………واقعا این درجازدن ها وماندن دراعماق تاریخ را نهایتی هست؟
در احکام امضایی شریعت اسلام بر خلاف احکام تاسیسی باید کاملا از دستاوردها عرف و تمدن و فرهنگ استفاده کرد منتها باید و نباید دارد یعنی هدف شارع باید تامین شود
مثل استفاده از زبان عربی برای گسترش پیام اسلام
پس علوم انسانی اسلامی کاملا داریم زیرا اسلام اساسا برای انسان هست
وفق استدلال شما همه نوع علوم انسانی اعم از مسیحی یهودی بودایی و برهمایی و …..داریم همه این ها انسانند ولی نمی توان هزار تا علوم انسانی نوشت یک علوم انسانی داریم که همه اینها توش هست یه دونه هم علوم حیوانی داریم که توش مورچه و بز و خرگوش و وو هست .این آقای اردکانی فیلسوف است حرف بی ربط نمی زند.
جای بسی خوشحالی است استاد داوری چنین دلسوزانه سخن گفته اند. واقعا چسباندن یک برچسب اسلامی به انتهای یک واژه و از سر لج با غرب و ایجاد علم بخشنامه ای به نام اسلام ظلم به اسلام است. اگر می خواهیم علوم انسانی اسلامی واقعی داشته باشیم باید وارد مباحثه ی غیر ایدئولوژیک با غرب بشیم و به قول علامه طباطبایی عبای اعتقادتمون رو سر این مباحثه در بیاوریم و بحث کنیم تا دیدمان باز شود.اما اعتقادمان را به علم تحمیل نکنیم.
دین ازطریق روشنگری در اصول و ترغیب در فروغ منتشر میشود یاا جبار در اصول وفشاردر فروغ_ دومی راه داعش است