تریدینگ فایندر

ما، روسیه و هواپیمایی که سقوط کرد

رضا صادقیان در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:
با سقوط هواپیمای بوئینگ 777 کشور مالزی در مرز روسیه و اوکراین، تنش میان روسیه و غرب بیش از گذشته شده است. اگر طی چند ماه گذشته جدا شدن شبه جزیره کریمه و فعالیت جدایی‌طلبان بخشی از درگیری میان نیروهای طرفدار روسیه در اوکراین، دولت روسیه، غرب و آمریکا بود، با سقوط هواپیمای مسافربری یکی دیگر از موارد تنش‌زا میان این کشورها تبدیل به جنگ تبلیغاتی علیه یکدیگر شده است و هر کدام از دو سوی درگیر در ماجرا تلاش می‌کند نقش کشور خود را نادیده گرفته و آنچه را به درستی و یا به غلط حقیقت می‌داند همانند دیگر رویدادها به وقوع پیوسته در جهان چنان بیان کند که گویی سخن درست را تنها خودشان بیان می‌کنند و لاغیر.
آنچه درباره این رویدادها می‌توان گفت، کوشش هر کدام از طرفین درگیر در جنگ تبلیغاتی است تا نشان دهند دامان خودشان در این ماجرا و یا دیگر حوادث پاک است و دیگری متهم اصلی است. برای وارد شدن در این نبرد هر دو طرف داستان، غرب – آمریکا و روسیه کوشش می‌کنند انبوهی از نیروهای نظامی، کارشناسان استراتژیک، زمین شناسان، مهندسین پرواز و خلاصه از هر ابزاری سود جویند تا نشان دهند دیگری به خطا است و خودشان راه درست را طی می‌کنند.
در واقع حضور این کارشناسان در رسانه‌ها بیش از آنکه همچون تابیدن نوری باشند به تاریخکانه این حوادث، تلاش می‌کنند نگاه دولت مطبوع خویش را در لابه‌لای گفته‌های علمی و کارشناسی بیان دارند و سرانجام بازگو کننده بخشی از داستانی باشند که با سیاست‌های کلی دولت‌شان همخوانی دقیق داشته باشد. 
نگاهی به دیگر رویدادهایی که در همین یک‌سال اخیر اتفاق افتاده بیندازید، ماجرای ناپدید شدن هواپیمای خطوط مالزی، انتخابات در افغانستان، حوادث انتخاباتی ونزوئلا و… همه و همه این رویدادها نشان از آن دارد که تحلیل این مسایل بیش از آنکه از نگاه کارشناسی و بی‌طرفانه باشد، دقیقا وام‌دار جریان‌های قدرت در کشور خودشان هستند.
واکنش برخی روزنامه‌های کشور به سقوط هواپیمایی کشور مالزی آنچنان نشر یافته که گویی یک طرف این درگیری خود ما هستیم و نه کشوری دیگر؛ از دیدگاه چنین نشریاتی، برای دور نیفتادن از اصل ماجرا باید چنان موضع‌گیری کنیم که گویی ما نماینده رسمی روسیه و یا کشوری دیگر هستیم.
در این میان واکنش روزنامه وطن امروز چنان است که برای خود وظیفه خاصی را تعریف کرده است و عینا همان سخنانی را نقل می‌کند که قبل از هر منبع خبری می‌توان همین گفته‌ها را در سایت رسمی خبرگزاری روسیه “صدای روسیه” خواند! در بالای تیتر همین نوشته آمده: شواهد نقش اوکراین و آمریکا در ساقط کردن پرواز MH17 . به کاربردن چنین کلماتی و سخن گفتن از نشان دادن “شواهد” و سرانجام خواننده را با انبوهی از حدس و گمان روبرو کردن، اگر نشانی از لاف‌زنی نباشد در بهترین حالت نشان از بی‌خبری و ندانم کاری است.
در متن همین گزارش می‌خوانیم: ضمن اینکه درباره سقوط اخیر می‌توان این فرض را مطرح کرد که ساقط‌کردن یک هواپیمای آمریکایی با برندی آشنا در حوادث جهانی (خطوط هوایی مالزی) می‌تواند یک عملیات روانی محسوب شود که در آن غرب می‌خواهد همه چیز را به “گردن استقلال‌طلبان اوکراین” و در نهایت “مسکو” بیندازد.
تا اینجای کار روشن شد خواننده متن با انبوهی “فرض” روبرو است، خیلی هم مهم نیست این فرض علیه کشوری و به سود کشوری دیگر تمام شود و عملا به خواننده ایرانی این پیام را ارسال کند که می‌توان براساس فرضیات، حدس‌ها و گمان‌ها درباره جان بیش از 300 نفر مسافر سخن گفت و منتظر تحقیقات کارشناسان سازمان ملل نیز نماند.
نکته‌ای دیگر؛ مشخص نیست چرا و براساس کدام استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخی از اشخاص و نشریات از “استقلال‌طلبان اوکراین” حمایت می‌کنند و مراقب هستند چیزی به “گردن” جدایی‌طلبان نیفتد؟! حمایت از چنین گروه‌هایی به همان اندازه خطرناک است که کشوری ثالث در پی حمایت از جدایی‌طلبان ایرانی باشد. بازی کردن با چنین کارتی نتیجه‌اش از همین امروز روشن و مشخص است و چیزی به غیر از باخت را به همراه نخواهد داشت. حتی اگر تلاش کنیم “جدایی‌طلبان” را “استقلال‌طلب” بنامیم و یا مفهومی دیگر را وارونه‌خوانی کنیم تا بهتر منظورمان را برساند.
هر چند گزارش روزنامه وطن‌امروز قرار بود شواهد را نشان دهد، ولی در دام حدس و گمان می‌افتد و به یکباره می‌نویسد: اما شواهد ماجرا اتهام اصلی را متوجه آمریکا و متحد جدیدش می‌کند. مهم‌ترین شواهد را روس‌ها مطرح کرده‌اند که معتقدند سقوط این هواپیما توسط کشور همسایه صورت گرفته است.
روزنامه برای نشان دادن همین شواهد عینا سخنان لادیمر پوتین، رییس مرکز آزمایشی انستیتوی دولتی علمی – فنی روسیه و آندره کلینتسویچ کارشناس تسلحیات روسیه را انعکاس می‌دهد، البته به نقل از صدای روسیه و در انتهای گزارش نیز با “یک منبع بی‌هویت از آمریکا” روبرو می‌شویم که خبر از شلیک موشک زمین به هوا می‌دهد. 
خواندن چنین گزارش‌هایی بیش از آنکه انتقال دهنده خبر باشد و یا ادله دو سوی درگیر در ماجرا را پوشش دهد، تلاش می‌کنند براساس پیش‌فرض‌های ذهنی تصویری را به خواننده نشان دهند که از قبل در ذهن خودشان ترسیم شده است؛ در این مورد خاص مقصر دانستن کشورهای همراه غرب و آمریکا. در چنین گزارشی نیز با همین رویکرد روبرو هستیم، هر چند هنوز خبری از باز شدن جعبه سیاه هواپیما مخابره نشده و یا کارشناسان سازمان ملل در محل حادثه حضور نیافته‌اند و خبرهای از کارشکنی نیرو‌های استقلال‌‌طلب و طرفداران روسیه منتشر شده، با این حال این تصویر ذهنی آنچنان برای نویسنده و یا نویسندگان گزارش روشن و شفاف است که نیازی نمی‌بینند اندکی صبر پیشه کنند تا گزارش‌های جامع‌تری منتشر شود و بعد به متهم کردن دیگر کشورها مباردت کنند.
مدد جستن از چنین نگاهی در تهیه گزارش‌های خبری، نوشتن مقالات و یا تحلیل‌های سیاسی، خوانندگان متن را با برداشت‌های کلی و پراکنده که اساساش بر حدس و گمان بنا نهاده شده عادت می‌دهد، و دایم به خواننده می‌گوید: با ساده‌ترین حدس‌ها می‌توان به بهترین تحلیل‌ها رسید.
روزنامه وطن‌امروز نیز تلاش می‌کند همین نگاه را در تمام بخش‌ها به کار گیرد، از تحلیل‌های سیاسی تا واکنش به رویدادهای بین‌المللی و دیگر مقالاتی که به چاپ می رساند و تمام توان خود را به کار می‌بندد تا به دیگران ثابت کند جامی جهان‌نما در دفتر نشریه وجود دارد که با نگاه کردن به آن می‌توان به تمام حقایق دست یافت.
با اندکی تسامح می‌توان نگاهی که به سیاست داخلی و نقدهایی که به سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولت روحانی که توسط این نشریه منتشر می‌شود را درک کرد و حتی با بخش‌هایی از همین نقدها همراه شد، ولی وارد شدن به جنگ تبلیغاتی و پازلی که تکه‌های آن را قدرت‌های بزرگ تشکیل داده‌اند و حمایت بی‌چون و چرا از این واکنش‌ها پیامدهایی دارد بس ناگوار، حداقل آنکه چنین اظهارنظرهایی در کارنامه سیاسی این افراد باقی خواهد ماند و برای کسانی که دایم خبر از “دلواپسی‌ها”ی ملی و بین‌المللی خود می‌دهند چندان مطلوب نیست طرفداری از سیاست‌های دولتی دیگر و کشوری غیر را به دوش بکشند.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا