سقوط ای تی آر پیر؛ سقوط همه چیز…
«احسان (فرج اله) زارعیان جهرمی» در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز دربارهی سقوط ای تی آر نوشت:
سقوط پرواز ای تی آر تهران – یاسوج، بی شک جانسوزترین اتفاق سال ۹۶ و یکی از دردآورترین سوانح تاریخ این کشور بود. پروازی که به ۳۰ متری پایینتر از یک قله مانده به فرودگاه رسیده بود، به سرانجام نرسید و دل ۶۶ خانواده و میلیونها ایرانی را داغدار کرد. اما به راستی این تنها سقوط یه هواپیما نبود. سقوط ای تی آر پیر در قلهی دنا، سقوط اخلاق، سقوط مسوولیت پذیری، سقوط توانمندی تکنولوژیک و سقوط خدمت گزاری بود. سقوط ای تی آر به ما یادآور شد که مدیریت بحران در این کشور چیزی جز یک توهم پوشالی نیست و اصل غافل گیری مثل همهی موارد مشابه، ستارهی تاریک این مدیریت بحران زده بود. سازمانی که بنظر می آید بهترین نام برای آن «بحران مدیریت» است نه مدیریت بحران.
سقوط ای تی آر سقوط اخلاق بود چرا که هیچ کس در هیچ سطحی برای هیزم ریختن به آتش دل خانوادههای داغدار فروگذار نکرد. هر کس در هر جایگاهی مقابل میکروفون قرار گرفت، هیجان زده اظهار نظر کرد و خارج از دیدگاه کارشناسانه خود امید واهی زنده بودن برخی مسافران را برساخت. در حالی که بیش از ۴۸ ساعت از سانحهای گذشته بود که در دمای کمتر از ۳۰ درجه زیر صفر رخ داده و حاصل برخورد هواپیما به کوه با سرعت بیش از ۵۰۰ کیلومتر بود، هنوز بودند پدیدههایی متوهم، که برای مطرح شدن نامشان ابایی از هر اظهارنظر ولو بی پایه و اساس نداشتند. شاهکار این توهم که هنوز از یادآوری اش برافروخته میشوم اظهار نظری بود که لکههای سیاه موجود در عکسی که ماهوارهی چینی گرفته بود را مسافرانی دانسته بود که تلاش کردهاند بعد از سانحه خود را به نزدیکترین آبادی پادنا برسانند! اُف بر چنین تفکری که از هیچ چیز برای طرح نام خود بر سر زبانها نمی گذرد.
سقوط ای تی آر سقوط مسوولیت پذیری بود چرا که اوج مسوولیت پذیری مسوولان حادثه در ساعتها و روزهای اولیه این پاسخ بود که: «در ابهام کامل هستیم!» سقوط مسوولیت پذیری بود که سیستم رادار فرودگاه مقصد بی آنکه برای احدی مهم باشد، قدیمیترین سیستم رادار فرودگاههای کشور بود. حقیقتا نمیدانم جدی نگرفتن اظهار نظر سازمان هواشناسی (که اجازهی اعلام دستور سلبی ندارد و نظر مشورتی میدهد) مبنی بر نامساعد بودن شرایط پرواز به شرکت هواپیمایی و تاکید شرکت مبنی بر انجام پرواز را چه بنامم که چیزی جز سقوط انسانیت نیست. این پرواز قرار بود چقدر منفعت مالی به شرکت برساند که بیشتر از هزینهی تربیت چندین و چند نخبهی حاضر در پرواز بود؟! به گمانم در تنها اکوسیستمی زندگی میکنیم که مسوولیت حادثه را جعبهی سیاه هواپیما مشخص میکند.
سقوط پرواز تهران یاسوج سقوط توانمندی تکنولوژیک ما در عرصهی حمل و نقل هوایی بود. دو روز از سقوط میگذشت و با هیچ مکانیسمی محل سقوط هواپیما مشخص نمیشد. ماجرا اینجا جالب میشد که سیستم ای ال تی هواپیما که وظیفهاش اعلام موقعیت مکانی هواپیما به ماهوارههاست، در ای تی آر پیر عمل نمیکرد. به همین گزاره فکر کنید. دقیقا در حد این که بگوییم آب خیس نیست یا آتش سرد است، غیر قابل باور است. یا از طرفی یکی از احتمالات مطرح شده اعلام برآورد اشتباه کاهش ارتفاع از سوی فرودگاه یاسوج به کاپیتان فولاد کارکشته بود. برآوردی که شاید اگر ۳۰ متر بالاتر اعلام شده بود، یک کشور به عزا نمینشست.
و در پایان اینکه سقوط ای تی آر نامیمون، سقوط خدمت گزاری بود. از اولین ساعات حادثه تنها چیزی که بیش از هر چیز به چشم میآمد سبقت خادمان مردم! برای مصاحبه بود. تصویر اولین جلسهی ستاد بحران که به جلسهی گوشی موبایل معروف شد گویای همه چیز بود. به ندرت تصویری از جلسهی ستاد بحران منتشر شد که پذیرایی مفصل از اعضای جلسه به عمل نیامده باشد. دریغ از اینکه یک استعفای ولو صوری از صدر تا ذیل اتفاق بیفتد. نحوهی اعلام خبر پیدا شدن لاشهی هواپیما که با تب و تاب و تبریک و شادباش انجام شد چنان رقت انگیز بود و همهی مدیران بحران زدهی ستاد بحران چنان خوشحال بودند که گویا قاف را فتح کردهاند و هیمالیا را تسطیح. کاش هیچ یک از اعضای خانواده های داغدار آن را ندیده باشد تا داغ دلش تازه تر نشود. سقوط ای تی آر پیر برای ما سقوط همه چیز بود و شاید بیش از هر چیز انسانیت سقوط کرد.
با این همه داغی که دلم دید و تبارم / من این همه غم را به دلم یاد ندارم
انتهای پیام