ابداع «خمیراک» و «برگک» 14 میلیارد آب میخورد
ایلنا در گزارشی نوشت: انتشار واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی معمولا با واکنشها و حواشیهایی همراه میشود. واژههایی مثل (خمیراک (پاستا)، دندان آبی (بلوتوث)، موشواره (موس کامپیوتر)، برگگ (چیپس)، دمابان (فلاکس) و …) یا اصلا در زبان روزمرهی مردم جایی پیدا نمیکنند و به قول احمد پوری حکم نوزاد مرده را دارند یا نهایتا موجبات شوخی و لطیفهسازی را برای جامعه فراهم میکنند.
البته مقاومت و برخورد طنزآمیز با واژههای پیشنهادی فرهنگستان موضوع تازهای نیست و حتی واژههایی که با همکاری فعالان ادبی شناخته شدهای مثل محمدتقی بهار، بدیعالزمان فروزانفر، محمد قزوینی، عبدالعظیم قریب، قاسم غنی، محمدعلی جمالزاده و ابراهیم پورداوود هم در فرهنگستانهای دورهی اول و دوم به تصویب رسیدند، در آن زمان دستمایهی شوخی و خنده در جامعه شدند.
غیر از واژههای مصوب و جایگاهی که در زبان فارسی امروز پیدا نمیکنند، واکنشهایی که بعضا مسئولان فرهنگستان و شخص غلامعلی حدادعادل (رئیس فرهنگستان زبان فارسی) به نحوهی برخورد طنزگونهی مردم با این واژهها نشان میدهند در کنار بودجهی میلیاردی، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را به نهادی چالش برانگیز و پر از سوال مبدل کرده است.
نگاهی به روند شکلگیری فرهنگستان زبان و ادبیات در ایران
فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی فعلی در واقع سومین فرهنگستان زبان و ادبیات در ایران به حساب میآید.
فرهنگستان دوره اول که توسط وزارت معارف رضاشاه تاسیس شد، با ترکیب حسن اسفندیاری (محتشمالسلطنه)، ملکالشعرای بهار، علی پرتواعظم، حاج سیدنصرالله تقوی، محمود حسابی، علامه دهخدا، غلامرضا رشیدیاسمی، صادق رضازادة شفق، غلامحسین رهنما، حسین سمیعی (ادیبالسلطنه)، عیسی صدیق، سیدمحمدکاظم عصار، محمد فاطمی، بدیعالزمان فروزانفر، ابوالحسن فروغی، محمدعلی فروغی، عبدالعظیمخان قریب، حسین گلگلاب، سرتیپ غلامحسین مقتدر، سرلشکر احمد نخجوان، ولیالله نصر، سعید نفیسی و حسن وثوق در سالهای 1314 تا 1320 فعالیت کرد و حدود 2 هزار واژه معادل فارسی برگزید. این فرهنگستان در شهریور 1320 و همزمان با اشغال ایران در جنگ جهانی اول تعطیل شد.
دوره دوم فرهنگستان نیز از سال 1342 توسط محمد مقدم و با حضور اعضای جدید شکل گرفت. ذبیح بهروز، محمود حسابی، رضازاده شفق، جمال رضایی، سپهبد علی کریملو، صادق کیا، حسین گلگلاب، یحیی ماهیار نوابی، محمد مقدم و مصطفی مقرب اعضای دورهی دوم فرهنگستان بودند. فرهنگستان دوم در بازهی زمانی سالهای 1349 تا 1357 فعال بود و طی این سالها برای حدود ششهزار و ششصد و پنجاه واژه فارسی معادلسازی شد. با اوج گرفتن وقایع اجتماعی منتج به انقلاب اسلامی این دورهی فرهنگستان هم با تعطیلی مواجه شد.
سال 59 نیز با جنگی هشت ساله روبرو شدیم که به نوعی آغاز به کار سومین فرهنگستان و فرهنگستان فعلی را به تعویق انداخت. سرانجام شورای عالی انقلاب فرهنگی با پایان یافتن جنگ تحمیلی در سال 1368 برنامهریزی برای احیای فرهنگستان را کلید زد و در نهایت احمد آرام، نصراللّه پورجوادى، حسن حبیبى، غلامعلى حداد عادل، بهاءالدین خرمشاهى، محمد خوانسارى، محمدتقی دانشپژوه، على رواقى، سید جعفر شهیدى، حمید فرزام، فتحالله مجتبائى، مهدى محقق، سید محمد محیططباطبایى، ابوالحسن نجفى، غلامحسین یوسفى، سیمین دانشور و طاهره صفارزاده به عنوان اعضای فرهنگستان جدید انتخاب شدند.
کمی بعد نیز به دلیل انصراف سیمین دانشور، سید جعفر شهیدى و غلامحسین یوسفى از حضور در جلسات شورا و عضویت در فرهنگستان براساس آییننامهی فرهنگستان این افراد به عنوان اعضای پیوستهی فرهنگستان انتخاب شدند: حسن انورى، نصراللّه پورجوادى، یداللّه ثمره، غلامعلى حداد عادل، بهاءالدین خرمشاهى، محمد دبیرمقدم، حسن رضائی باغبیدی، على رواقى، اسماعیل سعادت، احمد سمیعى (گیلانى)، علىاشرف صادقى، محمود عابدی، کامران فانى، بدرالزمان قریب، فتحاللّه مجتبائى، مهدى محقق، هوشنگ مرادى کرمانى، حسین معصومى همدانى، محمدعلى موحد، ابوالحسن نجفى، سلیم نیسارى و محمدجعفر یاحقی.
واژه گزینی و یافتن واژههای معادل مهمترین نمود بیرونی فعالیتهای فرهنگستان
گروه واژهگزینی تنها یکی از گروههای فعال در فرهنگستان است که به دلیل حواشی خروجی این کارگروه، فرهنگستان عموما با نام گروه واژهگزینی شناخته میشود.
در آغاز یعنی از سال 1370 تا 1373 مدیریت این گروه را حسن حبیبی برعهده داشت. سپس این مسئولیت به غلامعلی حدادعادل محول شد و او تا سال 1383 به عنوان مدیر گروه واژهگزینی فرهنگستان فعالیت میکرد. بعد از آن تا اواسط سال 1387 مجدد دکتر حبیبی مدیر گروه واژهگزینی بود و دوباره ریاست این گروه به عهدهی حدادعادل گذاشته شد.
به گفتهی مسئولان مشغول در گروه واژهگزینی فرهنگستان در این بخش 70 کارگروه تخصصی مشغول به کار هستند. هر کارگروه هم به طور متوسط پنج تا هفت متخصص به اضافهی یک یا دو کارشناس فرهنگی را شامل میشود. مخابرات، رایانه و فنآوری، علوم پایه و پزشکی، روانپزشکی، مدیریت پروژه، مهندسی مواد و متالوژی و حمل و نقل (زمینی، دریایی،هوایی) تعدادی از این کارگروههای تخصصی هستند. هر متخصص در علوم حوزهی خود به صورت اختصاصی کار میکند و با مشورت زبانشناختی که از همکاران مشاوره در حوزهی دستور زبان میگیرند به انتخاب واژههای معادل میپردازند.
حدود 350 استاد از دانشگاهها، رشتهها و مقاطع مختلف نیز به صورت پاره وقت با فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی همکاری میکنند. به عنوان مثال در حوزهی علوم گیاهی استادی از باغ گیاهی ارم شیراز با کارگروه مربوطه تعامل دارد و در اتباط است.
شاکلهی اصلی اعضای کارگروهها و استادان همکار نیز عموما ثابت است، مگر اینکه همچون آقایان بنیهاشمی و قائمی فوت کنند یا به دلیل کهونت سن ذهنشان برای چنین فعالیتهایی یاری ندهد. در این صورت هم جایگزین کردن عضو جدید حدود پنج-شش ماهی زمان میبرد تا او با شرایط و فعالیتهای فرهنگستان هماهنگ شود.
هر سال نزدیک به 4000 تا 4500 واژهی معادل در این 70 حوزه به تصویب کارشناسان فرهنگستان میرسد. به محض اینکه تعداد واژههای مصوب در هر کارگروه به 1000 واژه رسید؛ یک کتاب تخصصی تحت عنوان «1000 واژه» شامل همان واژهها منتشر میشود.
علوم زمین، حمل و نقل، علوم نظامی، علوم مهندسی، پزشکی، علوم انسانی و هنر از جمله حوزههایی هستند که تاکنون یک یا دو «1000 واژه» از آنها به زیر چاپ رفته است. در واقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی تا به امروز حدود 45000 واژهی مصوب داشته که در 12 جلد به چاپ رسیدهاند. هر سال نیز یک مجلد جدید از این مجموعه برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آماده میشود.
سرانجام واژههای مصوب و چگونگی انتخاب آنها
در مقدمهی آییننامهی فرهنگستان تاکید شده که هر واژهی معادل انتخابی تا سه سال به عنوان یک پیشنهاد برای عموم مطرح میشود و چنانچه در این مدت پیشنهاد یا نمونهی بهتر، منطقیتر و آیندهنگرانهتری از سوی متخصصان، کارشناسان و علاقهمندانی خارج از فرهنگستان مطرح شود، جایگزین معادل فرهنگستان خواهد شد.
یکی از کارشناسان کارگروه واژهگزینی دربارهی آن دسته از واژههایی که مصوب فرهنگستان نیستند و حداد عادل نیز در یک برنامه تلویزیونی واکنش تندی به مبدعان آنها داشت، تصریح میکند: واژههایی مثل کش لقمه (پیتزا)، دراز لقمه (ساندویچ)، گرد لقمه (همبرگر)، زیلو خوبه (گودزیلا)، اتلتیکو بیلبائو (آب آلبالو)، درازآویز زینتی (کروات) و دو ور پف زینتی (پاپیون) از جمله واژههایی هستند که فرهنگستان تاکید دارد که مصوب این نهاد نیستند و عمدتا توسط اهالی طنز رادیو و تلویزیون ابداع شده و به واسطهی برد این رسانهها و هنرمندان میان مردم همهگیر و کمکم واژهای مصوب از فرهنگستان تلقی شدهاند.
این کارشناس گروه واژهگزینی فرهنگستان تاکید میکند: تنها واژههایی که در وبگاه فرهنگستان ثبت شده یا در یکی از 12 مجلد منتشر شده از مجموعهی «1000 واژه» آورده شدهاند؛ مورد قبول این نهاد هستند و هر واژهای غیر از این چارچوب صرفا یک شوخی و طنز بوده و فرهنگستان هیچ نقشی در انتخاب آن واژه نداشته است.
البته 90درصد واژههای فرهنگستان، واژههای تخصصی مرتبط با علوم و فنون مختلف هستند که شاید عموم مردم آشنایی با آنها نداشته باشند. مثلا در حوزهی جو و هواشناسی مردم تنها واژههای سامانهی کمفشار و پرفشار یا کمینه و بیشینه دما را شنیدهاند و با اصطلاحات و جایگزینهای تخصصی علوم جو آشنایی ندارند. درواقع مردم بیشتر با واژهها عمومی سر و کار دارند. البته برخی از واژههای تخصصی نیز جای خود را میان مردم باز کردهاند. یارانه یکی از همین واژههاست که به دلیل به وجود آمدن سازمان هدفمندی یارانهها و بار مالی که 45هزار تومان یارانهی ماهانه داشت به راحتی با سوبسید جایگزین شد.
نقش مطبوعات و رسانهها در جا انداختن معادلهای مصوب فرهنگستان نیز کاملا مشهود و روشن است. واژهی پیامک که جایگزینی برای اساماس معرفی شد وقتی در روزنامهها و مجلات به کار رفت یا تلویزیون در زیرنویسهای خود از آن استفاده کرد توانست به راحتی اساماس را کنار بزند و در جامعه شناخته شود.
سایر فعالیتهای فرهنگی و ادبی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی
واژهگزینی تنها فعالیت فرهنگستان نیست و این نهاد بنابر اساسنامهی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در سایر حوزههای فرهنگی و ادبی مثل «سازمان دادن و هماهنگ کردن فعالیتهاى ناظر به حفظ میراث زبانى و ادبى فارسى»، «تأسیس واحدهاى واژهسازى و واژهگزینى و سازمان دادن واحدهاى مشابه در مراکز دانشگاهى و دیگر سازمانهاى علمى و فرهنگى و هماهنگ ساختن فعالیتهاى آنان از راه تبادل تجارب»، «نظارت بر واژهسازى و معادلیابى در ترجمه از زبانهاى دیگر به زبان فارسى»، «کمک به معرفى و نشر میراث زبانى و ادبى فارسى بهصورت اصلى و معتبر»، «اهتمام در حفظ فرهنگهاى علمى و مردمى و جمعآورى و ضبط و نشر امثال و حکم و کلیه اعلام و اصطلاحات فارسى در همه زمینهها و بهرهبردارى از آنها براى پرورش و تقویت زبان و ادب فارسى»، «بهرهبردارى صحیح از زبانهاى محلى (در داخل و خارج از ایران) بهمنظور تقویت و تجهیز این زبان و غنى ساختن و گستردن دامنۀ کارکرد آن»، «معرفى محققان و ادیبان و خدمتگذاران زبان و ادب فارسى و حمایت از نشر آثار آنها و کمک به تأمین وسایل فعالیت علمى و فرهنگى و فراهم آوردن موجبات تقدیر از خدمات آنها» و … نیز مسئولیتها و وظایفی را برعهده دارد.
«گروه فرهنگنویسی» (لغتنامه نویسی) که در فرهنگستان وجود دارد باید واژهها و لغات جدید را گردآوری و ثبت نماید چراکه مرحوم دهخدا دهههای 60 و 70 میلادی لغتنامهی خود را ارائه داده اما واژهها و عبارتهای جدیدی از آن زمان به بعد در دنیا به وجود آمده که باید در لغتنامههای فارسی نیز گنجانده شود. مثلا بیماری ایدز از سال 1984 تازهشناخته و به دایرهی لغات مردم و رسانهها وارد شده است. فرهنگستان میخواهد تمامی علوم و فنون و حوزههای اطلاعاتی در فرهنگ لغات فارسی جایی داده شوند. آمادهسازی دانشنامهی زبان فارسی گوشهای از فعالیتهای همین حوزه است. این گروه علاوه بر فرهنگ جامع، فرهنگ زبان پهلوی را نیز در دست تدوین دارد و ویژهنامهای به نام «فرهنگنویسی» را هم منتشر میکند.
همچنین تحقیقات ادبی (حافظ شناسی، سعدی شناسی، خیام شناسی و …)، ادبیات انقلاب اسلامی، زبان و رایانه، ساماندهی زبانی کتابهای درسی، رسمالخط فارسی، ادبیات تطبیقی، ادبیات معاصر، و … از دیگر بخشها و حوزههای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بهشمار میآید.
توضیحات تکمیلی اما اجمالی دربارهی این کارگروهها نیر به شرح زیر است:
«گروه دانشنامه زبان و ادبیات فارسی» مشغول تدوین دانشنامهای 6 جلدی است که 4 جلد از آن تا به امروز منتشر شده و قرار است جلد ششم این مجموعه برای سال 95 منتشر شود.
«گروه دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره» نیز موظف به گردآوری دانشنامهای مفصل در رابطه با زبان و ادبیات فارسی در کشورهای هند، پاکستان و افغانستان است که فعلا حدود 4 جلد از این مجموعه را منتشر کرده است.
همچنین «گروه ادبیات معاصر» طرحهای مختلفی از قبیل «بررسی دستنوشتههای نیما یوشیج»، «طرح سیر تحول ژورنالیسم در ایران»، «فرهنگ واژهها و عبارات اصطلاحی در ادبیات داستانی و نمایشی (1250 تا 1300)»، «معرفی و بررسی آثار و اسناد نمایشی (1300 تا 1310)»، «بنیانگذاران نقد ادبی جدید در ایران» و «کتابشناسی نقد و بررسی ادبیات داستانی معاصر» را در دستور کار دارد.
تدوین کتابشناسی توصیفی ادبیات انقلاب اسلامی، تدوین درسنامه دانشگاهی ادبیات انقلاب اسلامی، تدوین تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی، ایجاد بانک اطلاعات حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و همچنین تدوین کتابهایی در حوزه شعر و ادبیات انقلاب اسلامی و انتشار مجله ادبیات انقلاب اسلامی نیز از جمله برنامههای «گروه ادبیات انقلاب اسلامی» فرهنگستان است.
«گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی» این نهاد هم تاکنون بیش از 500 کتاب درسی مدارس را از لحاظ دستور خط و واژههای مصوب فرهنگستان با همکاری دو گروه «واژهگزینی» و «گروه دستور خط» بررسی کرده و «گروه دستور و رسمالخط فارسی» نیز بررسی وضعیت دستور در نظام آموزشی پیش از دانشگاه، بررسی تحلیلی دستورهای زبان فارسی، بررسی کتابهای درسی مدارس و بررسی و تدوین سجاوندی متمم دستور خط فارسی و مطالعات دستوری و رسمالخطی دیگر را تحت پوشش دارد.
هر کدام از گروههای «گروه تصحیح متون»، «گروه زبان و رایانه» و «گروه گویشها و زبانهای ایرانی» نیز علاوه بر فعالیتهایی مشخص در راستهی گروه خود اقدام به چاپ و انتشار کتابهایی به عنوان خروجی بخش مربوطه را انجام میدهند.
تعدادی پژوهشگر ثابت نیز با فرهنگستان همکاری دارند. این پژوهشگران که حدالاقل مدرک تحصیلیشان فوق لیسانس و دکترا است زیر نظر اساتید و کارشناسان پیشکسوت به صورت غیرحضوری یا نهایتا با روزی یک یا دو روز حضور در فرهنگستان در زمینههای مختلف زبانشناسی تخصص کسب میکنند.
البته حقوق و مزایای پرسنل و کارشناسان فرهنگستان چندان دندانگیر نیست. به عنوان نمونه فردی با مدرک تحصیلی فوقلیسانس و با 60 سال سن و 20 سال سابقه حدود 2میلیون تومان ماهیانه دریافت میکند. جوانترها و کمسابقهترها هم که کمتر از این میزان میگیرند.
سهم هر کارگروه از بوجهی میلیاردی فرهنگستان چقدر است؟
بودجه سال 94 مبلغ 138000 میلیون ریال ( 13 میلیارد و 800 میلیون تومان) تصویب شده که به گفتهی فرزانه پاکزاد (مدیر بودجه و تشکیلات فرهنگستان) مبلغ 120000 میلیون ریال (دوازده میلیارد) آن جهت اعتبارات هزینهای، مبلغ 12000 میلیون ریال (یک میلیارد و 200 میلیون تومان) جهت درآمد اختصاصی و مبلغ 6000 میلیون ریال (600 میلیون تومان) ریال جهت اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای مصوب شده است.
پاکزاد تاکید میکند که این اعتبارات در قالب دو برنامهی «مدیریت و راهبری علم و فنآوری» و «گردآوری و تدوین موجودی دانش» ابلاغ شده است.
اعتبار 40 میلیون ریال برنامهی «مدیریت و راهبری علم و فنآوری» برای فعالیتهای فرهنگنویسی، دستور زبان، پژوهشهای زبانی و ادبی، ادبیات انقلاب اسلامی و تصحیح متون فارسی و اعتباری بالغ بر 92000 میلیون ریال (9 میلیارد و 200 میلیون تومان) در برنامهی «گردآوری و تدوین موجودی دانش» برای فعالیتهای واژهگزینی، دانشنامهی شبه قاره، دانشنامهی زبان و ادبیات فارسی، ادبیات معاصر و نامهی فرهنگستان، ادبیات تطبیقی، آموزش زبان فارسی، زبان و گویشهای ایرانی و زبان رایانه (جمعا 13 فعالیت پژوهشی) تخصیص یافته است.
مدیر بودجه و تشکیلات فرهنگستان دربارهی تخمینها و آماری دربارهی بودجهی این نهاد که پیش از این و به اشتباه در رسانهها آمده بود، میگوید: براساس نظر سازمان برنامه و بودجه بهجای نوشتن ریز ارقام و گروهها، بهطور سمبلیک به چهار گروه اشاره شده و اعتبار آن برنامهها در این موارد گنجانده شده است. کسانی که به بودجه آگاهی دارند به راحتی متوجه این موضوع میشوند، زیرا اگر قرار باشد که لایحهی بودجه براساس ریزبرنامههای دستگاهها تنظیم شود؛ لایحه آنقدر قطور میشود که قابل حمل نیست.
با نگاهی به این اعداد و ارقام، واژههای مصوبی که اکثراً نه تنها در زبان فارسی جا نمیافتند و کارکردی ندارند، بلکه برخی از آنها صرفا مواد اولیهی طنز و لطیفههای مختلف را تامین میکنند؛ چقدر آب میخورند، آن هم در شرایطی که زیرساختهای اصلی و اساسی فرهنگ کشور با کمبودها و سوء بودجههای مفرط مواجه است؟ خدمات دیگر فرهنگستان نیز حتی از واژهگزینی هم کمتر در ادبیات کشور خودشان را نشان میدهند و دیدن چنین صورت حسابهای بلندی که هرساله به بودجهی ناچیز فرهنگ تحمیل میشود؛ جای تامل و نیاز به بازبینی در روند اجرایی فعالیتهای این نهاد دارد.